بخش اول/ گزارش "تیتر1" از انقلاب 57؛
وقتی شهرک 20 هزار نفری نظرآباد با قیام علیه طاغوت از نفت محروم شد!/ مقاومت مردم با شعار "لعنت به شاه بی دین" سوخت را به مردم برگرداند
شبکه خبری تیتریک در سلسله گزارشاتی به یادآوری مقاومت مردم کرج و دیگر شهرستان های حومه در زمان انقلاب که در جغرافیای کنونی به نام البرز شناخته می شود پرداخته است.
به گزارش گروه استانی تیتریک، در آستانه دهه مبارک فجر هستیم، روزهایی که مردم ایران به مبارزه با رژیم طاغوت پرداخته و توانستند انقلابی را به ثمر بنشانند که امروز در دنیا زبان زد دوست و دشمن است، شبکه خبری تیتریک در سلسله گزارشاتی به یادآوری مقاومت مردم کرج و دیگر شهرستان های حومه که در جغرافیای کنونی به نام البرز شناخته می شود پرداخته است. بخش اول این گزارش را با هم می خوانیم؛
چند ماه مانده به پیروزی انقلاب اسلامی، تظاهرات مردم شهر نظرآباد با وجود سرمای سخت زمستان به اوج خود رسیده بود. روزنامه اطلاعات در ۲۷ دی ۱۳۵۷ با عنوان "اگر دنیا را نفت بگیرد به شهرک نظر آباد نفت نمی دهیم!" نوشته بود: «بیش از بیست روز است که به ساکنان شهرک ۲۰ هزار نفری نظر آباد کرج، نفت و دیگر مواد سوختی تحویل نشده است.
این وضع در حالی است که به روستاهای ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ نفری همجوار این شهرک یک روز در میان، نفت داده می شود. (اکبر) امیرخانی مدیر مدرسه راهنمایی عبدالله مقدم این شهرک که به نمایندگی از طرف ساکنان شهرک نظر آباد با در دست داشتن طوماری از امضاهای اهالی شهرک به روزنامه ی اطلاعات رفت.
بر اساس گفته های این مدیر مدرسه، در تاریخ شانزدهم دی ماه سال 57 مسئول شعبه نفت نظر آباد به نفت کرج مراجعه کردو علل عدم تحویل نفت به شهرک نظر آباد را جویا شد اما مسئول شرکت نفت ناحیه ی کرج ضمن توهین به وی گفته بود اگر دنیا را نفت بردارد به نظر آباد نفت تحویل نمی دهیم.
آقای امیر خانی وقتی این اتفاقات را می بیند به نمایندگی از طرف اهالی شهرک به شرکت نفت ناحیه کرج مراجعه می کند اما شخصی به نام بهرامی مسئول توزیع نفت حومه کرج ضمن اشاره به تظاهرات مردم نظر آباد گفته بود بروید از امام خمینی نفت بگیرید و در پی بیان این جملات چند تن از کارگران او بر سرش ریختند و نزدیک بود او را بکشند.
در طومار اهالی شهرک نظر آباد، از مقامات شرکت ملی نفت ایران درخواست شده بود که با رسیدگی توزیع نفت در ناحیه کرج معلوم دارند که علت مخالفت با توزیع نفت به شهرک نظر آباد چیست؟ آیا این شهرک جزو ایران نیست؟ به چه حقی در این سوز و سرمای زمستانی بیش از ۱۵ هزار نفر از جمعیت یک شهر بزرگ باید بدون نفت باشند و نسبت به روش دولت بدبین کردند.»
اکبر امیر خانی که نامش در خبر روزنامه اطلاعات آن زمان آمده بود درباره روزهای بی نفتی نظر آبادیها به خبرنگار تیتریک، می گوید: «دی ماه سال ۱۳۵۷ش، هنوز انقلاب پیروز نشده بود و هوا هم خیلی سرد بود و سوز داشت. انتشار آن خبر باعث شد که همه به من می گفتند خودت را بیچاره کردی، پسر خاله من به نام حسین محبوبی ۱۳۹۲۰ش، معاون سردبیر مجله اطلاعات جوانان بود.
وقتی به او گفتم ۱۸ روز است که به نظر آباد نفت نداده اند چون شعبه دار نفت به آنان رشوه نمی دهد، آن خیر معروف را در روزنامه اطلاعات چاپ کرد. ماجرا از این قرار بود که ما برای پیگیری مسأله به کرج رفتیم. من با رییس بخش فراورده های نفتی کرج به نام بهرامی دعوا کردم.
آن موقع فرمانداری نظامی روبروی شرکت نفت کرج بود. زنگ زد و آمدند من را دستگیر کردند و بردند. البته دو ساعت بیشتر مرا نگه نداشتند و آزادم کردند. در آنجا گفتم به چه دلیل مرا دستگیر کردید؟ گفتند شما در شرکت نفت اختلال ایجاد کردید.
گفتم میدانید چرا اختلال ایجاد کردم چون ۱۸ روز است که نفت به نظر آباد نداده اند اما به روستاهای اطراف ما هفته ای یک تانکر نفت می دهند. شهر نظرآباد جزء اولین جاهایی بود که راهپیمایی ها در آنجا شروع شد. مرحوم محمدعلی عباسی (م ۱۳۸۳ش) همکار فرهنگی ام که آن موقع در بیمارستان بستری بود به من گفت: فرزند مسئول توزیع نفت حومه کرج گله کرده که همکار شما با این پیگیری هایش پدر من را بیچاره کرده است به طوری که پس از انتشار خبر در روزنامه، افراد ناشناس به پدرم تلفن میکنند و می گویند اگر به نظر آباد نفت ندهی می آییم و خودت را آتش می زنیم.
همه این پیگیری ها باعث شد که از آن پس تانکر نفت به نظر آباد می فرستادند. به خاطر دارم ایامی که نفت به نظر آباد نمی دادند. مردم به خاطر گرم کردن خانه های خود درخت ها را مورد استفاده قرار می دادند. علی عسکری دیگر مبارز زمان انقلاب درباره بحران نفت در نظر آباد می گوید: «در سال ۱۳۵۷ش نوجوان بودم از آن روزها، تظاهرات خیابانی مردم و صف های شلوغ و طولانی جلوی شعبه نفت را به خاطر دارم خودم چندین بار شب تا صبح جلوی شعبه تفت محمد اسحاق که پایین شهر نظر آباد است در صف مانده.
هنوز چند ماه به پیروزی انقلاب مانده بود که با کمبود نفت مواجه شدیم. آنها به بعضی شهرها نفت ارسال نمی کردند. مردم معترض هم جمع می شدند و لاستیک آتش می زدند و شعار می دادند: نه نفت می خواهیم نه بنزین، لعنت به شاه بی دین »
انتهای پیام/ س
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده