«مست عشق» از استقبال تا ضعف ملودارم تاریخی
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «تیتر یک»؛ مهدیه سادات نقیبی، منتقد سینما و تلویزیون طی یادداشتی اختصاصی نوشت: از سال ۱۳۹۸ بود که همهمه تولید سریالی با موضوع داستان و روایت زندگی مولوی و شمس تبریزی در میان مردم و اهالی سینما راه افتاد. اثری که هیچگاه کسی نمیتوانست تصور کند که صدرنشین گیشههای سینمای امروز شود.
این اتفاق پس از حدود یک سال و نیم صدرنشینی فیلمهای کمدی در جدول فروش روزانه و هفتگی سینماها با اکران «مَستِ عشق» در ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ حدود ۱۵ میلیارد هزینه برای افتتاحیهاش رقم خورد و در کمتر از سه روز اکران به روی پرده سینماها پایانبخش فیلمهای کمدی بوده است.
فیلم سینمایی «مست عشق» به کارگردانی و نویسندگی حسن فتحی و تهیهکنندگی مهران برومند محصول مشترکی از ایران و ترکیه است که با ایفای نقش شهاب حسینی و پارسا پیروزفر و بسیاری از بازیگران مطرحِ ترکیه در چند روز نخست اکران و چندی پس از آن درخشیدند. اما این حد از میزان فروش و استقبال مردم چه دلیلی میتواند باشد؟
نویسنده و کارگردان در ابتدا با نگاه ماهرانه نهتنها هیچگونه چشمداشتی به این میزان هزینه داشته است بلکه شاید بتوان گفت درآمد این چنینی برایش مطرح نبوده است؛ بلکه بیشتر به دنبال ایفای نقش درست شخصیتها و درست نشاندن زندگی شاعرانی بوده که زبانزد عموم مردم جامعه است. اما این اتفاق بهنوعی رقم میخورد که فراتر از این مسائل پیش میرود و اینطور نشان میدهد که سینمای ایران گنجایش خیلی از فنها و تکنیکهای سینمایی را در خود نگهداشته و تنها باید قدم برداشت. این اتفاق حتی میتواند به معنای پایاندادن به اصرار برخی از مدیران سینمایی برای به اکران گذاشتن فیلمهای پی در پی کمدی باشد و حالا مخاطب پس از دیدن این فیلم سینمایی دچار دلزدگی از کمدینهایی باشد که شاید معنای حقیقی این درام تاریخی عاشقانه را نداشته باشد و موفقیت سینما حالا برای فیلمهایی همچون «مست عشق» فراهم گشته است.
روایت زندگی مولوی و شمس تبریزی شاید در نگاه اول یک روایت تاریخی و کلیشهای به نظر برسد؛ اما وقتی این روایت در حد فراتری با ایفای نقش ستارگان سینمای ایران و ترکیه پیش میرود بسیار چالشبرانگیز میشود و مخاطب را ترغیب میکند تا بیشتر از آن بداند و ببیند و زمانی که با یک شاهکار سینمایی روبهرو میشود دیگر نمیتواند جایی برای ضد و نقیضهای پیشآمده آن گذاشت.
اصولاً یک فیلمساز زمانی که داستان و روایت فیلم و نوع ساخت آن با تمام رویکردهایی که قرار است به کار بگیرد دیگر تکلیفش با خودش حداقل مشخص است که چه مسیری را میخواهد در پیش بگیرد و اگر غیر از این باشد دچار آشفتگیهایی میشود که نهتنها خود را گریبانگیر میکند؛ بلکه مخاطب از این آشفتگیها مطلع میشود، بنابراین میتوان گفت تولید این سریال با این حد زمان برای یک فیلم قوی و مطرح طبیعی است و الزاماً باید چنین باشد.
«مست عشق» هم با همین آگاهی پیش میرود که منجر به استقبال فراوان مخاطبان میشود، اما همیشه اما و اگرهایی در میان فیلمهایی چون مست عشق وجود خواهد داشت بهخصوص اگر روایت طوری باشد که برشی از روایات زندگی اشخاص مطرح شود. روایت «مست عشق» شاید در نگاه کلی و با دید وسیعتری یک شاهکار به نظر برسد و البته قطعاً همینطور است؛ اما زمانی که فراتر از واقعیتها و تخصصیتر نگاه میشود، میتوان برداشت کرد که این چنین نیست و نخواهد بود چراکه نقطهضعفهای آن در دید مخاطب پنهان گشته است.
این فیلم سینمایی با خردهروایاتهایی پشت سرهم قرار گرفته است همچون چیدن تکههای پازل برای یک منتقد به نظر میرسد، حتی تدوینگر هم شاید بهخوبی نتوانسته از کنار هم چیدن این روایات به اصول فیلم کمکی کند و تنها توانسته است بهنوعی یک فیلم دوساعته را با آنچه مخاطب میپسندد، جمع کند.
بسیاری از منتقدان بهطورکلی این نظر را داشتهاند که فیلم سینمایی «مست عشق» نهتنها زندگی مولوی را روایت نمیکند بلکه نشانی از زندگی شمس تبریزی هم در آن وجود ندارد و صرفاً به جهت پر کردن زمان و کنار هم نشاندن این خردهروایتها سرهمبندی شده و یک فیلم سینمایی دوساعته را به خورد مردم داده است. این نوع نگاه را شاید اگر مخاطب «مست عشق» بداند دیگر مشتاق نباشد آن را ببیند و به جهت تعاریف مردم و هزینههای گزافی که طی فروش داشته شاید به سمت آن برود؛ اما نهایتاً باید در کنار این تحلیلها حقیقت را پذیرفت که «حسن فتحی» قصد بر این داشته گوشهای از زندگی دو شاعر مطرح را با زوایای مختلف به مخاطب نشان بدهد و قطعاً هم همینطور بوده است؛ اما در هر صورت نقطهضعفهای اینچنینی وجود داشته و باید پذیرفت؛ اما نباید آمار این حد از استقبال به جهت این ضعفها تحت تأثیر قرار بگیرد.
مست عشق بهعنوان یک ملودرام تاریخی در سینمای ایران درخشید و با خیال راحت میتوان اقرار کرد که نشان دادن زندگی مولانا و شمس تبریزی در این فیلم تا حد قابل قبولی به ثبات رسیده است؛ اما بیشتر از این که یک روایت کلی باشد، خردهروایاتی است که فیلمساز به جهت نشان دادن از زندگی دو شاعر در تلاش بوده که خللی در روند روایات پیش نیاید و این را مخاطب بهخوبی دریافت کرده است و چهبسا شروعی برای تولیدات ملودرام تاریخی در ایران و سایر کشورهای تاریخی باشد.
الهه ملاحسینی – تیتر یک
انتهای خبر/