افت علمی کشور به دلیل تاکید دانشگاه ها بر چارچوب نظری به جای چارچوب مهارتی است/ ایران در زمینه تبدیل دانش به صنعت رتبه خوبی ندارد
گروه دانشگاه «تيتريک»؛ به نقل از مفاآنلاین؛ نادر کریمی رییس دانشگاه علمی کاربردی قند کرج در خصوص کاهش کاهس رشد علمی کشور تظهار داشت: تاکید دانشگاه های بر چارچوب نظری قالب شده به جای چارچوب های عملی و مبانی مهارتی یکی از مهم ترین دلایل افت علمی در کشور است.
چرا افت علمی در کشور به وجود آمده است؟
افت علمی عمده بحثش به خاطر تاکید و چارچوب کاری دانشگاه های کشور باشد به این معنا که چارچوب نظری قالب شده بر چارچوب های عملی و مبانی مهارتی دانشگاه ها، دانشگاه ها عمدتا انجام کار نظری برایشان راحت تر است نسبت به کارهای عملی و به انجام رساندن آن تئوری ها یا فرضیه های در قالب مجلات و در قالب مقالات که مجامع علمی ارائه شود و یک بخشی هم برمی گردد به پذیرش و پشتیبانی های دولت که جایش را باید خالی بدانیم. مقالات غالبا وقتی از طرف افراد ارائه می شود خودشان هم مایل هستند مقالات شکل عملی پیدا کند ولی به شرط حمایت مجموعه ای که بتواند سرمایه گذاری جدی داشته باشد و حمایت جدی داشته باشد که جای دولت را معمولا در این سرمایه گذاری هاخالی می بینیم.
آیا محتوای درستی به دانشجویان ارائه نمی شود یا رتبه اساتید تقلیل یافته است؟
رشته ها و سرفصل دروس متناسب به نیاز کشور معمولا طراحی و تدوین می شود بعید است که کمبودی را در بخش های نظری در دانشگاه ها داشته باشیم. چه بسا وقتی دانشجویان ما در مقطعی فارغ التحصیل می شوند و مراجعه می کنند به دانشگاه های خارج از کشور در گذراندن دروس جبرانی کمتر ورود می کنند مگر اینکه رشته شان متفاوت باشد.در هر صورت فکر می کنم بیس درس هایی که ارائه می شود در دانشگاه ها ، پایه ی درسی صحیح است در بخش هایی که باید این دروس یا خروجی این دروس تبدیل به نیاز کشور شود طبیعی است که دانشگاه های ما در این بخش ورودی ندارند و صنعت را کپی کردن در بخش مقالات و پایان نامه ها ،این که عرض می کنم صنعت واقعا شکل خودش را دربازار آزاد بیرون نشان می دهد و شما به راحتی می توانید دسترسی داشته باشید به منابع تکراری که به راحتی در مجلات درج می شود حتی مجلات معتبر و برایش مجوز صادر می شود و بر اساس همین باز نشر افراد به وجود می آید و نظام قدرتمندی هم حاکم نیست که بتواند اینها را سره از ناسره تشخیص دهد.
چرا توسعه فعالیت های شرکت های دانش بنیان در چارچوب اقتصاد مقاومتی کم رونق است؟
مقررات دست و پاگیر برای تاسیس این شرکتها و ادامه حیات این شرکتها یک طرف قضیه باشد. اساس کار این شرکتها هم این است که آن چیزی که در دانشگاه ها به عنوان تحقیقات و کارهای علمی دنبال می شود به صورت بازتر و یا در حقیقت دستورالعمل فعال تر بخش شرکت های دانش بنیان دنبال شود. ولی وقتی وارد این شرکتها می شویم باز نقش حمایتی را تا حدودی کمرنگ می بینیم.اگر نقش حمایتی شرکت های دانش بنیان از سمت دولت و مقررات تاسیس این شرکتها یک مقدار تسهیل شود این شرکتها می توانند نقش خودشان را به خوبی اجرا کنند.
عملکرد دولت را در این زمینه چطور ارزیابی می کنید؟
طبیعی است که باید ارزیابی کنیم از سمت دستگاه های زیرربط، آموزش عالی رسالتش در این بحث سنگینی به دوش دارد. شاید یک بازنگری در چارچوب مدرسین دانشگاه ها ، بازنگری در نحوه ی فارغ التحصیل شدن و ادامه تحصیل دانشجویان در تدوین برنامه ها . برای مثال اگر دانشجویی بخواهد در مقطع بالاتر یعنی ارشد و دکتری ورود کند امتیاز خوبی برای دانشجویانی بگذارند که توانسته اند گره ای از صنعت باز کنند در بازه ای که داشتند هم درس می خواندند و حتی بعد از تحصیل توانستند ورود پیدا کنند به بازار کار و گره ای از مشکلات صنعت را باز کرده باشند. فکر می کنم آموزش عالی که به عنوان بازوی دولت در این بخش است نقش جدی تری را ایفا کند قطعا آن خلاء موجود هم پر خواهد شد.
آیا افت علمی کشور به دلیل نبود برنامه از سوی مسئولان این حوزه است؟
اگر منظورتان برنامه های آموزشی است ، خوب برنامه های آموزشی تدوین شده از قبل است و وزارت خانه قطعا این برنامه ها را بسته به نوع رشته بازنگری های اصلی را رویش انجام می دهد . در بعضی از دانشگاه ها مثل دانشگاه علمی کاربردی برنامه هایش بر اساس نیاز فصلی کشور است به این معنا که خیلی از رشته هایش می تواند ادامه نداشته باشد و یا شاید بعضی از رشته ها به صورت نو استارت بخورد و کارش شروع شود . این یکی از وظایف دانشگاه علمی کاربردی است که به طور مجرد بتواند بازنگری را در دروس انجام دهد.در بحث دانشگاه های دولتی این قسمت شاید کمرنگ تر دیده شود . اگر یک زمانی ما دستورالعملی را از طرف وزارت خانه داشته باشیم که یک بازنگری را در مجموعه آموزشی و دروس دنبال کنیم من فکر می کنم این ضعفی که شما بهش اشاره می کنید مرتفع شود.
در اسناد بالادستی از جمله قانون اساسی ، قانون برنامه پنجم، نقشه جامع علمی کشور و … چه جایگاهی برای رتبه کشورمان در نظر گرفته شده است و آیا با توجه به این شرایط می توان به آن رتبه دست یافت؟
در رتبه های نظری ما رشد خوبی داشتیم ما در رتبه تعداد مقالات، در صنعت نانو و … غیر از مسائلی که قالب تئوری داشته ما رشد خوبی داشتیم ، شاید در اسناد بالادستی یا تدوین سند چشم انداز کشور هم همه اینها دیده شده است و منکر این قضیه نمی شویم.برنامه هایی که برای بخش آموزشی کشور تدوین شده نقش علمی و رسیدن به آن جایگاه واقعی در منطقه و در دنیا را قطعا دیدند ولی رسیدن به یک رتبه در حد تئوری و عملی شاید کمتر احساس شود برای مثال در بخش نانو ما سالیانه رتبه های خوبی کسب می کنیم. رتبه هفتم در سال 2015 در زمینه نانو عالی است ولی در بخش تبدیل شدن آن دانش و علم به صنعت و تکنولوژی متاسفانه در این زمینه رتبه های خوبی نداریم. من فکر می کنم در این قسمت تدوین برنامه جدیدی در سند بالادستی کشور داشته باشیم.
صحبت پایانی تان را بفرمایید؟
توجه ویژه به بخش های دانشگاهی که جنبه های مهارت بنیان را دارند فکر می کنم نیاز کشور در شرایط فعلی جبران کند . اگر ما بخواهیم بحث اقتصاد مقاومتی را به طور جدی پیاده کنیم یکی از مواردش این است که نیاز واقعی کشور را در این بخش دریابیم . ما هم به حد کافی در بخش های تئوری در منطقه رتبه های خوبی داشتیم. وقتش رسیده در این بخش جدی کار یعنی بخش عملی و مهارتی تبدیل شدن علم به ثروت، تبدیل شدن علم به کار در این بخش هم قدم های جدی را برداریم.