اختصاصی تیتر1/ سرباز وطن
"حسین عليزاده" چراغ راهي براي ديگر هنرمندان اين مرز و بوم
آنجا كه در فضاي هنري نور كافي نباشد، صدالبته كه چراغي كوچك خورشيد مي شود.
گروه فرهنگی«تیتریک»؛ "نشان ملي لياقت يا نشان شواليه، نشان هنر وادب، نشان افسر يا آفيسر و... نشان ها ومدالهايي هستند كه دولت فرانسه درمقاطع مختلف زماني از طرف دولت فرانسه به اهالي فرهنگ وهنر يا فعالين سياسي اهدا مي شود.
نشان شواليه شايد نام آشنا ترين اين نشان ها باشد كه تاكنون چندباري هم نصيب شخصيت هاي علمي،فرهنگي وهنري كشورمان شده است.
درادامه نگاهي خواهيم داشت به تاريخچه اين نشان وافرادي كه تاكنون ازسوي دولت فرانسه لايق دريافت عنوان"شواليه"شده اند و حواشي مطرح درباره آن.
اگرچه جوايز بين المللي نظير جايزه صلح نوبل،جوايز جشنواره هاي سينمايي مانند كن واسكار و... رنگ وبويي سياسي به خودگرفته اند ودرپيش برد اهداف فرهنگي-سياسي غرب اهدا مي شوند، اما نشان شواليه تاكنون بيش ازجوايز ديگر توانسته است ماهيت هنري وفرهنگي خود راحفظ كند.
دولت فرانسه براي تقدير ازهنرمندان، فعالين سياسي وعموما افرادي كه به موفقيت هاي قابل تقديري نائل مي آيند،نشان هاي مختلفي طراحي نموده كه هرساله به شهرونداني از كشورهاي مختلف اعطا مي شود.
درقرن يازده ميلادي وپس از كشمكش هاي تركان سلجوقي وخلفاي فاطمي مصر بر سرزمين هاي غربي شامات، مسيحيان ازطرف خليفه فاطمي متهم به همدستي باتركان شدند.
درنتيجه فشار برآن ها افزايش يافت وپاپ اوربان دوم غرب مسيحي را براي حمايت ازمسيحيان وآزاد سازي سرزمين هاي مقدس از دست مسلمين بسيج نمود.
پادشاهان اروپا وفئودال ها نيز كه مرزهايشان در اروپا تثبيت شده بود به بهانه حمايت از زائران بيت المقدس ومسيحيان شرق ودر حقيقت براي تصرف ممالك اسلامي وثروت افسانه اي آن رهسپار فلسطين مي شوند، سه سال بعد بيت المقدس را فتح مي كنند ودست كم40هزار مسلمان در شهر را قتل عام مي نمايند.
مرور خاطرات يكي ازسربازان صليبي شركت كننده دراين جنگ به نام ريموند، عمق جنايت هاي وحشيانه سپاه صليبيان را نشان مي دهد.
وي در زمينه دستاوردهاي اين جنگ بخصوص تصرف بيت المقدس توسط سپاه صليبيان به خود مي بالد واين چنين يادداشت هاي خود را آغاز مي كند: "مناظر شگفت انگيزي بود،بعضي از مردان سر دشمنان راقطع مي كردند، برخي ديگردشمنان را كه بر روي برج بودند هدف تير قرار مي دادند و برخي ديگر را شكنجه مي كردند و در آتش مي انداختند. درشهر پشته هايي از سر ودست وپا ديده مي شد به طوري كه براي حركت بايد با احتياط از ميان اجساد انسان ها واسب ها عبور ميكرديم.
اما اين پيروزي ها درمقايسه با آنچه درمعبد سليمان انجام مي گرفت قابل مقايسه نبود.درمعبد سليمان مردان صليبي درحالي كه خون به زانوها وافسار اسب هايشان رسيده بود، عبور كردند."
بيت المقدس توسط سپاه صليبيان تصرف شد وبه عنوان پايتخت آنها اعلام گرديد.هسته اوليه شواليه هاي تمپلر يا شواليه هاي معبد كه درسال 1129 ميلادي"شوراي كليساي تروي"به آن رسميت داد و به حمايت از آن پرداخت، يك گروه 9نفري از نجيب زادگان فرانسوي بودند كه علائق مذهبي شديد و پيوند عمميقي باهم داشتند و با اجازه"بالدوين دوم"، پادشاه بيت المقدس در كوه معبد درمكان معبد ويران شده سليمان در مسجدالاقصي، به همين دليل عنوان شواليه هاي معبد را برگزيدند.
در بسياري از منابع آمده است كه شواليه هاي معبد در دوران اقامت در بيت المقدس با گروه مخفي يهودي كه از آموزه هاي قباله پيروي مي كردند ارتباط برقرار كرده وتحت تاثير اين نهاد سري قرار گرفتند كه در نتيجه آن مسيحيت را رهاكرده و به اجراي آداب جادوگري پرداختند.
اليمنس ليواي، نويسنده فرانسوي كتاب تاريخ جادوگري، شواهد تفصيلي دراين كتاب ارائه مي دهد واثبات مي كند، شواليه هاي معبد نخستين گام را درپذيرش تعاليم كابالا برداشتند و با پايان يافتن جنگ هاي صليبي اين شواليه ها دركشورهاي اروپا به ويژه درفرانسه مستقر شدند.
درسال 1307 ميلادي پس از بروز يك سري اختلافات ميان اين شواليه ها وپادشاه فرانسه، فيليپ چهارم شواليه ها را تحت تعقيب قرار داده وجمعي از ايشان بازداشت شدند و شمار قابل توجهي نيز گريختند و به پادشاه اسكاتلند(تنها پادشاهي كه مرجعيت پاپ را قبول نداشت)پناه بردند که شواليه ها كم كم تفكرات خود را در درباراين كشور نفوذ دادند.
آنها در اسكاتاند عقايد ومراسم ديني مصر باستان را با آيين كاهنان اقوام سلتي ادغام نمودند که به عنوان فراماسونري به شمار مي رود.
ماسون هاي اسكاتلندي كه وارث ميراث اسكاتلند بودند سال ها بعد آن را به فرانسه بازگرداندند وپايه هاي لژ اسكاتلند را بنا كردند.
القابي كه به افراد عالي رتبه اين لژ داده مي شد قرنها پيش به شواليه هاي معبد داده مي شد و اين عناوين تا به امروز به كار مي رود به طور كلي شواليه هاي معبد ناپديد نشده وهنوز فلسفه، عقايد وتشريفاتشان در لباس مبدل فراماسونري پابرجاست.
شواهد بي شمار تاريخي اين موضوع راتاييدمي كند وامروز شمار وسيعي از تاريخ دانان وتاريخ نويسان غربي چه ئفراماسمنري،چه غير فراماسونري اين امر راپذيرفته اند.
نشان "ملي لياقت"براي اولين بار در سوم دسامبر 1963توسط ژنرال "شارل دوگل"رييس جمهور وقت فرانسه نام گذاري شد.اين نشان داراي5درجه بوده كه شامل طبقه بندي شواليه،افسر،فرمانده،افسر ارشدوصليب بزرگ مي باشد.اين نشان به كساني اهدا مي شود كه داراي دستاوردهاي نظامي وغير نظامي برجسته اي براي دولت فرانسه باشند.
دليل ايجاد نشان ملي لياقت را مي توان در دومورد ذكر تمود:جايگزيني تمكام نشان هاي دولتي فرانسه با اين نشان وهمچنين ايجاد نشاني كه درجايگاه پايين تري نسبت به نشان لژيون دونور(لژيون افتخار)باشد كه تنها به شهروندان فرانسوي تعلق مي گيرد.
نشان ديگري كه در فرانسه از سال 1957ميلادي توسط وزارت فرهنگ اين كشور ايجاد گرديده نشان هنر وادب است.اين نشان به هنرمندان در رشته هاي مختلف هنري از سراسر جهان اعطاشده وداراي سه درجه بندي فرمانده،افسر وشواليه است.اين نشان درجهت غني نمودن ميراث فرهنگي فرانسه ايجادگرديده است.
اماقديمي ترين نشان دولتي فرانسه يابه عبارتي مهم ترين آنها نشان لژيون دونر يا به عبارت كامل تر"نشان ملي لژيون افتخار"است كه در مي1802ميلادي توسط ناپلئون بناپارت بنيان نهاده شد.اين نشان بالاترين نشان دولتي فرانسه بوده ومانند نشان ملي لياقت به 5 درجه تقسيم بندي مي شود.اين نشان ها تنها به شهروندان فرانسوي تعلق گرفته وبه كساني اهدا مي شود كه خدمات فوق العاده اي در زمينه هاي نظامي وغير نظامي به كشور خود داشته اند.""
درخصوص نشان هنر وادب درجه فرمانده هرساله به حدود 20 نفر، نشان افسربه حدود60 نفر ونشان شواليه به حدود 200 نفر از سراسر جهان اعطا مي شود.
نشان هنر وادب شواليه كه ازسوي وزارت فرهنگ فرانسه به هنرمندان ونويسندگان اعطا مي شود، بيش از50 سال سابقه دارد وتاكنون تعدادي از هنرمندان ونويسندگان ايراني اين جايزه را از آن خود كرده اند.
و اما در كشور ما اخيرا، درمراسم جداگانه وغير عمومي درمنزل سفير فرانسه درتهران به كامبيز درم بخش، داريوش مهرجويي، محمود دولت آبادي و ليلي گلستان اهدا شد.
پيش ترنيز هنرمنداني چون شهرام ناظري، محمدرضا شجريان، رضاسيدحسيني، محمدعلي سپانلو، ليلا حاتمي، جلال ستاري و عباس كيا رستمي نشان شواليه يا مشابه آن را از دولت فرانسه دريافت كرده اند.
پس از بررسي اجمالي تاريخچه نشان شواليه و نيز افرادي كه از كشورمان اين نشان را دريافت كرده اند، اين بار قرعه بنام حسين عليزاده رسيد تا در آزموني" زيبا والبته دشوار" قرارگيرد.
آنجا كه وي با نپذيرفتن اين نشان از سفارت فرانسه ابهت وارزش پوشالي اين نشان ومانند آنرا به سخره گرفت وچه عزتمندانه گفت كه:" به احترام مردم هنر پرور ايران، به نام حسين عليزاده پسوند و پيشوندي نخواهم افزود."او سربازي وطن را با شواليه بودن اجانب معاوضه نكرد ودر لشكر خودي باقي ماند.
برهيچ كس درجه هنري شخصي مانند عليزاده پوشيده نيست، اما او در پس زدن نشان شواليه ثابت كرد كه ارزش اين نشان درحد و اندازه ي او وهنرمند اصيل ايراني نيست.
آنجا كه در فضاي هنري نور كافي نباشد، صدالبته كه چراغي كوچك خورشيد مي شود.
واما نكته ي مهم تر اينجاست كه اگر مسئولان هنري وفرهنگي كشور به مسائل فرهنگي اين مرز و بوم اهميت بيشتري قائل مي شدند، اكنون اين گونه نشان ها وجوايز از ارزش چنداني برخوردار نبود و همان طور كه آقاي عليزاده نيز گفتند:"شايد اگر در ديار ما توجه ودرك از هنر والاي موسيقي همان طور كه نزد مردم است، نزد مسئولان كه بايد خدمتگزاران تاريخ وفرهنگ و هنر باشند مي بود، يك هديه وعنوان غير خودي اين همه انعكاس نداشت."
اين درحاليست كه متاسفانه مسئولان فرهنگي كشور حتي پس از اين اقدام انقلابي وتحسين برانگيز،كه نمونه ي آن توسط آقاي عليزاده صورت گرفت، هم چنان درخواب بسر برده و كوچكترين عكس العملي نيز در جهت تحسين اين حركت از خود نشان ندادند.
آيا مسئولين محترم فرهنگي هنري كشور نبايد در مراسمي ويژه از اين حركت استقبال وتشكر مي كردند؟
آيا نبايد با تقدير از اين گونه اقدامات وطن پرستانه، اين نوع حركت ها را نهادينه و آنرا پاس مي داشتند تا سرمشق والگويي براي ديگر هنرمندان اين خطه شود؟ وآيا نبايد با اهداء نشان ملي به اين نوع از هنرمندان،نشان هايي مانند شواليه را بي ارزش و سپس به باد تمسخرمي گرفت؟
اميداست غيرت افرادي چون "حسین عليزاده" چراغ راهي براي ديگر هنرمندان اين مرز و بوم باشد تا هيچ گاه هنرمند اين ديارالطاف بيگانگان وبيگانه پرستان را بر آموزگاراني كه واژه مقدس هنر را در روح وجسم آنان دميدند، ترجيح ندهند.
حسين زنديه كارشناس مسائل فرهنگی
نشان شواليه شايد نام آشنا ترين اين نشان ها باشد كه تاكنون چندباري هم نصيب شخصيت هاي علمي،فرهنگي وهنري كشورمان شده است.
درادامه نگاهي خواهيم داشت به تاريخچه اين نشان وافرادي كه تاكنون ازسوي دولت فرانسه لايق دريافت عنوان"شواليه"شده اند و حواشي مطرح درباره آن.
اگرچه جوايز بين المللي نظير جايزه صلح نوبل،جوايز جشنواره هاي سينمايي مانند كن واسكار و... رنگ وبويي سياسي به خودگرفته اند ودرپيش برد اهداف فرهنگي-سياسي غرب اهدا مي شوند، اما نشان شواليه تاكنون بيش ازجوايز ديگر توانسته است ماهيت هنري وفرهنگي خود راحفظ كند.
دولت فرانسه براي تقدير ازهنرمندان، فعالين سياسي وعموما افرادي كه به موفقيت هاي قابل تقديري نائل مي آيند،نشان هاي مختلفي طراحي نموده كه هرساله به شهرونداني از كشورهاي مختلف اعطا مي شود.
درقرن يازده ميلادي وپس از كشمكش هاي تركان سلجوقي وخلفاي فاطمي مصر بر سرزمين هاي غربي شامات، مسيحيان ازطرف خليفه فاطمي متهم به همدستي باتركان شدند.
درنتيجه فشار برآن ها افزايش يافت وپاپ اوربان دوم غرب مسيحي را براي حمايت ازمسيحيان وآزاد سازي سرزمين هاي مقدس از دست مسلمين بسيج نمود.
پادشاهان اروپا وفئودال ها نيز كه مرزهايشان در اروپا تثبيت شده بود به بهانه حمايت از زائران بيت المقدس ومسيحيان شرق ودر حقيقت براي تصرف ممالك اسلامي وثروت افسانه اي آن رهسپار فلسطين مي شوند، سه سال بعد بيت المقدس را فتح مي كنند ودست كم40هزار مسلمان در شهر را قتل عام مي نمايند.
مرور خاطرات يكي ازسربازان صليبي شركت كننده دراين جنگ به نام ريموند، عمق جنايت هاي وحشيانه سپاه صليبيان را نشان مي دهد.
وي در زمينه دستاوردهاي اين جنگ بخصوص تصرف بيت المقدس توسط سپاه صليبيان به خود مي بالد واين چنين يادداشت هاي خود را آغاز مي كند: "مناظر شگفت انگيزي بود،بعضي از مردان سر دشمنان راقطع مي كردند، برخي ديگردشمنان را كه بر روي برج بودند هدف تير قرار مي دادند و برخي ديگر را شكنجه مي كردند و در آتش مي انداختند. درشهر پشته هايي از سر ودست وپا ديده مي شد به طوري كه براي حركت بايد با احتياط از ميان اجساد انسان ها واسب ها عبور ميكرديم.
اما اين پيروزي ها درمقايسه با آنچه درمعبد سليمان انجام مي گرفت قابل مقايسه نبود.درمعبد سليمان مردان صليبي درحالي كه خون به زانوها وافسار اسب هايشان رسيده بود، عبور كردند."
بيت المقدس توسط سپاه صليبيان تصرف شد وبه عنوان پايتخت آنها اعلام گرديد.هسته اوليه شواليه هاي تمپلر يا شواليه هاي معبد كه درسال 1129 ميلادي"شوراي كليساي تروي"به آن رسميت داد و به حمايت از آن پرداخت، يك گروه 9نفري از نجيب زادگان فرانسوي بودند كه علائق مذهبي شديد و پيوند عمميقي باهم داشتند و با اجازه"بالدوين دوم"، پادشاه بيت المقدس در كوه معبد درمكان معبد ويران شده سليمان در مسجدالاقصي، به همين دليل عنوان شواليه هاي معبد را برگزيدند.
در بسياري از منابع آمده است كه شواليه هاي معبد در دوران اقامت در بيت المقدس با گروه مخفي يهودي كه از آموزه هاي قباله پيروي مي كردند ارتباط برقرار كرده وتحت تاثير اين نهاد سري قرار گرفتند كه در نتيجه آن مسيحيت را رهاكرده و به اجراي آداب جادوگري پرداختند.
اليمنس ليواي، نويسنده فرانسوي كتاب تاريخ جادوگري، شواهد تفصيلي دراين كتاب ارائه مي دهد واثبات مي كند، شواليه هاي معبد نخستين گام را درپذيرش تعاليم كابالا برداشتند و با پايان يافتن جنگ هاي صليبي اين شواليه ها دركشورهاي اروپا به ويژه درفرانسه مستقر شدند.
درسال 1307 ميلادي پس از بروز يك سري اختلافات ميان اين شواليه ها وپادشاه فرانسه، فيليپ چهارم شواليه ها را تحت تعقيب قرار داده وجمعي از ايشان بازداشت شدند و شمار قابل توجهي نيز گريختند و به پادشاه اسكاتلند(تنها پادشاهي كه مرجعيت پاپ را قبول نداشت)پناه بردند که شواليه ها كم كم تفكرات خود را در درباراين كشور نفوذ دادند.
آنها در اسكاتاند عقايد ومراسم ديني مصر باستان را با آيين كاهنان اقوام سلتي ادغام نمودند که به عنوان فراماسونري به شمار مي رود.
ماسون هاي اسكاتلندي كه وارث ميراث اسكاتلند بودند سال ها بعد آن را به فرانسه بازگرداندند وپايه هاي لژ اسكاتلند را بنا كردند.
القابي كه به افراد عالي رتبه اين لژ داده مي شد قرنها پيش به شواليه هاي معبد داده مي شد و اين عناوين تا به امروز به كار مي رود به طور كلي شواليه هاي معبد ناپديد نشده وهنوز فلسفه، عقايد وتشريفاتشان در لباس مبدل فراماسونري پابرجاست.
شواهد بي شمار تاريخي اين موضوع راتاييدمي كند وامروز شمار وسيعي از تاريخ دانان وتاريخ نويسان غربي چه ئفراماسمنري،چه غير فراماسونري اين امر راپذيرفته اند.
نشان "ملي لياقت"براي اولين بار در سوم دسامبر 1963توسط ژنرال "شارل دوگل"رييس جمهور وقت فرانسه نام گذاري شد.اين نشان داراي5درجه بوده كه شامل طبقه بندي شواليه،افسر،فرمانده،افسر ارشدوصليب بزرگ مي باشد.اين نشان به كساني اهدا مي شود كه داراي دستاوردهاي نظامي وغير نظامي برجسته اي براي دولت فرانسه باشند.
دليل ايجاد نشان ملي لياقت را مي توان در دومورد ذكر تمود:جايگزيني تمكام نشان هاي دولتي فرانسه با اين نشان وهمچنين ايجاد نشاني كه درجايگاه پايين تري نسبت به نشان لژيون دونور(لژيون افتخار)باشد كه تنها به شهروندان فرانسوي تعلق مي گيرد.
نشان ديگري كه در فرانسه از سال 1957ميلادي توسط وزارت فرهنگ اين كشور ايجاد گرديده نشان هنر وادب است.اين نشان به هنرمندان در رشته هاي مختلف هنري از سراسر جهان اعطاشده وداراي سه درجه بندي فرمانده،افسر وشواليه است.اين نشان درجهت غني نمودن ميراث فرهنگي فرانسه ايجادگرديده است.
اماقديمي ترين نشان دولتي فرانسه يابه عبارتي مهم ترين آنها نشان لژيون دونر يا به عبارت كامل تر"نشان ملي لژيون افتخار"است كه در مي1802ميلادي توسط ناپلئون بناپارت بنيان نهاده شد.اين نشان بالاترين نشان دولتي فرانسه بوده ومانند نشان ملي لياقت به 5 درجه تقسيم بندي مي شود.اين نشان ها تنها به شهروندان فرانسوي تعلق گرفته وبه كساني اهدا مي شود كه خدمات فوق العاده اي در زمينه هاي نظامي وغير نظامي به كشور خود داشته اند.""
درخصوص نشان هنر وادب درجه فرمانده هرساله به حدود 20 نفر، نشان افسربه حدود60 نفر ونشان شواليه به حدود 200 نفر از سراسر جهان اعطا مي شود.
نشان هنر وادب شواليه كه ازسوي وزارت فرهنگ فرانسه به هنرمندان ونويسندگان اعطا مي شود، بيش از50 سال سابقه دارد وتاكنون تعدادي از هنرمندان ونويسندگان ايراني اين جايزه را از آن خود كرده اند.
و اما در كشور ما اخيرا، درمراسم جداگانه وغير عمومي درمنزل سفير فرانسه درتهران به كامبيز درم بخش، داريوش مهرجويي، محمود دولت آبادي و ليلي گلستان اهدا شد.
پيش ترنيز هنرمنداني چون شهرام ناظري، محمدرضا شجريان، رضاسيدحسيني، محمدعلي سپانلو، ليلا حاتمي، جلال ستاري و عباس كيا رستمي نشان شواليه يا مشابه آن را از دولت فرانسه دريافت كرده اند.
پس از بررسي اجمالي تاريخچه نشان شواليه و نيز افرادي كه از كشورمان اين نشان را دريافت كرده اند، اين بار قرعه بنام حسين عليزاده رسيد تا در آزموني" زيبا والبته دشوار" قرارگيرد.
آنجا كه وي با نپذيرفتن اين نشان از سفارت فرانسه ابهت وارزش پوشالي اين نشان ومانند آنرا به سخره گرفت وچه عزتمندانه گفت كه:" به احترام مردم هنر پرور ايران، به نام حسين عليزاده پسوند و پيشوندي نخواهم افزود."او سربازي وطن را با شواليه بودن اجانب معاوضه نكرد ودر لشكر خودي باقي ماند.
آنجا كه در فضاي هنري نور كافي نباشد، صدالبته كه چراغي كوچك خورشيد مي شود.
واما نكته ي مهم تر اينجاست كه اگر مسئولان هنري وفرهنگي كشور به مسائل فرهنگي اين مرز و بوم اهميت بيشتري قائل مي شدند، اكنون اين گونه نشان ها وجوايز از ارزش چنداني برخوردار نبود و همان طور كه آقاي عليزاده نيز گفتند:"شايد اگر در ديار ما توجه ودرك از هنر والاي موسيقي همان طور كه نزد مردم است، نزد مسئولان كه بايد خدمتگزاران تاريخ وفرهنگ و هنر باشند مي بود، يك هديه وعنوان غير خودي اين همه انعكاس نداشت."
اين درحاليست كه متاسفانه مسئولان فرهنگي كشور حتي پس از اين اقدام انقلابي وتحسين برانگيز،كه نمونه ي آن توسط آقاي عليزاده صورت گرفت، هم چنان درخواب بسر برده و كوچكترين عكس العملي نيز در جهت تحسين اين حركت از خود نشان ندادند.
آيا مسئولين محترم فرهنگي هنري كشور نبايد در مراسمي ويژه از اين حركت استقبال وتشكر مي كردند؟
آيا نبايد با تقدير از اين گونه اقدامات وطن پرستانه، اين نوع حركت ها را نهادينه و آنرا پاس مي داشتند تا سرمشق والگويي براي ديگر هنرمندان اين خطه شود؟ وآيا نبايد با اهداء نشان ملي به اين نوع از هنرمندان،نشان هايي مانند شواليه را بي ارزش و سپس به باد تمسخرمي گرفت؟
اميداست غيرت افرادي چون "حسین عليزاده" چراغ راهي براي ديگر هنرمندان اين مرز و بوم باشد تا هيچ گاه هنرمند اين ديارالطاف بيگانگان وبيگانه پرستان را بر آموزگاراني كه واژه مقدس هنر را در روح وجسم آنان دميدند، ترجيح ندهند.
حسين زنديه كارشناس مسائل فرهنگی
ارسال نظر
اخبار برگزیده