یادداشت اختصاصی «تیتر یک»؛
سریال بازپرس، مخاطبان را راضی کرد
بازپرس در کنار سریالهای تاریخی و مذهبی امسال شاید یکی از پرمخاطبترین آثاری شناخته شد که مردم از آن استقبال کردند.
به گزارش گروه فرهنگی «تیتر یک»؛ مهدیه سادات نقیبی، منتقد سینما و تلویزیون در یادداشتی اختصاصی «تیتر یک» نوشت: با گذشت چند روز از تابستان امسال تلویزیون به عنوان رسانه ملی همچنان با افت و خیزهای خود دست و پنجه نرم میکند و تلاش بر جذب و نگهداشتن مخاطبِ حال به هر نحوی که به لحاظ محتوایی آمیخته باشد، دارد.
در تابستان امسال تلویزیون با وجود ایام محرم و صفر و با توجه به سریالهای متناسب با این ایام دچار نوسان مخاطب و کمبود برنامههایی شد. طبیعتاً در ایام شهادت به خصوص ایام محرم و صفر برنامههای رسانه ملی رنگ و بوی غم به خود میگیرد اما نباید بعضی برنامهها و سریالهایی که جنبه خلاف این ایام را نداشته، حذف شود.
این اتفاق در قاب تلویزیونی تابستان امسال رعایت شد، چراکه علاوه بر پخش برخی از سریالهای مختص به این ایام محتواهایی از جمله بازپرس که مورد توجه مخاطبان زیادی قرار گرفت، پخش شد؛ همین طور دیگر برنامهها که ملزم به حذف آن نبود.
اما بازپرس در کنار سریالهای تاریخی و مذهبی امسال شاید یکی از پرمخاطبترین آثاری شناخته شد که مردم از آن استقبال کردند. خوب این سریال همانند محتواهایی دیگر با ژانر پلیسی - امنیتی با سبکهای متفاوتتر، سناریوهای متفاوت و افتوخیز مختلف بارها تولید شده و از قاب تلویزیونی برای مردم پخش شده است.
قبل از تحلیل این سریال به لحاظ کم و کیف آن به نکتهای باید اشاره کنیم که شاید مخاطبان بسیاری به این موضوع پی بردهاند. درست است که ما و دیگر انسانها در جامعه و کشوری زندگی میکنیم که مسائل امنیتی آن در یک خط یکسان اما متفاوت و با کنشهای زیادی سیر میکند اما زمانی که نویسنده و کارگردان تصمیم بر تولید یک فیلم و سریال میگیرند باید برای درخشیدن آن فیلم خیلی متفاوتتر، واقعیتر و ملموستر به حقایق بیاندیشد که در نهایت نتیجه متفاوتتری داشته باشد، اما اگر چنین نباشد تمام تولیدات سینمایی و تلویزیونی با یک مضمون خاص تنها در نوع نگارش کمی متفاوتتر عمل میکند.
فیلمنامه بازپرس هم دقیقاً به همین شکل به جریان یک سوء استفاده اقتصادی بزرگ نگاه داشته و با دنبال کردن سرنخهای این پرونده به یک آقازاده و تهیهکننده رانتخوار میرسد که اتفاقهای دیگری هم به دنبال دارد، این سوژه بارها از سوی فیلمسازان تکرار شده و به آن با سبکهای دیگری پرداخت شده است.
نکتهای که در اینجا قابل توجه است اشاره به همین موضوعات یا عناوین دیگر اما با نگاهی متفاوتتر است، به طوری که یک اثر آن چنان بدرخشد و قابل مثال باشد که آثار دیگر همانند سبک آن تولید کنند، در غیر اینصورت تمام آثار سینما و تلویزیونی آرشیوی شبیه به هم با فیلمنامههای متفاوت در کنار هم قرار میگیرند.
شروع جذاب و سؤالبرانگیز فیلمنامه بازپرس
آنچه قابل تحسین است، روی آوردن فیلمسازان به موضوعات اجتماعی و امنیتی است چراکه شرایط جامعه فعلی ما آنقدر از درون مشوش است که به این سوژهها روی آوردند و به نوعی تلاش برای آگاهی مردم از اتفاقهای ممکن کردهاند.
سریال بازپرس با اشاره به یکی از فسادهای اقتصادی در کشور به خوبی جریان فیلم را در دست خودش میگیرد و با تنشهایی که از سوی این پرونده اقتصادی به وجود میآید، روایت دراماتیک ایجاد میشود. در ابتدای فیلم، مخاطب میخواند که این سریال «برداشتی آزاد از چند پرونده واقعی فساد اقتصادی است و شخصیتها تلفیقی از متهمان این پرونده هستند» همین نوشته اول فیلم مخاطب را ترغیب میکند که سریال را ببیند چراکه بر اساس پروندههای فساد اقتصادی کشور است و این جزء نکتههایی است که کارگردان افسار انتخاب حدس مخاطب را در دست خودش میگیرد و اجازه گمان به او نمیدهد، همین منجر به ایجاد چرایی و چگونه بودن قصه میشود، که جزء بهترین نمونههایی است که یک فیلمنامه خوب آن را دارد.
این جذابیت تنها در ابتدای فیلم خلاصه نمیشود بلکه در ارتباط با شخصیتها با هم و گروههایی که در داستان ایجاد میشود، همچنان ادامه دارد اما چیزی که ممکن است کمی کسلکننده برای مخاطب باشد روابط صدرا (بازپرس) با همسرش (مهدیه) است، این روابط ناشی از روابطی است که زن و شوهر هیچگونه اختلاف نظر و هیچگونه تضادی با هم ندارند و این به نوعی کسلکننده، نه همیشه اما ممکن است کمی غیرواقعی به نظر برسد.
در جایی دیگر مخاطب با دگرگونی نقش بازپرس مواجه میشود و این تحول و دگرگونی تمرکز مخاطب را به هم میریزد و در ادامه ممکن است نتواند مثل قبل داستان را پیگیری کند و در این جاست که مخاطب به انتقاد از فیلم مینشیند. پشت تمام این خورده داستانها در پس قصه اصلی فیلم صرفاً آگاهی با فسادهای مالی، کلاهبرداری در طبقات اجتماعی مختلف جامعه و آشنایی با مسائل حقوقی و قضایی نیست، بلکه فیلم با توجه به تمامی این نکات به مشکلاتی اشاره دارد که گریبانگیر خانوادهها، جامعه و در نهایت کشور است، آن هم بیتوجهی به اصول روابط خانوادگی و در نهایت روابط در جامعه است.
در حقیقت آن چه در ذهن مخاطب خواهد ماند پیامهایی است که از یک فیلم میگیرد بنابراین آنچه بازپرس و یا سایر آثار، مخاطب را جذب میکند، اشاره به مسائلی است که جامعه کنونی از آن لبریز است و او تنها میبیند، دریافت میکند و میآموزد.
الهه ملاحسینی _ تیتر یک
انتهای خبر/
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده