«روسریتو دربیار» برای ترغیب به اعتراض است
بیهویتی در متون و ترانههای اعتراضی موج میزند
شاید تا قبل از انتشار این تکآهنگ میشد، مهدی یراحی را جزو یکی از خوانندگان خوب و مطرح در حوزه انقلاب و سینمای ایران دانست، چرا که ترانههای خوبی برای آغاز و پایان تیتراژهای فیلم و سریالها و برنامه ماه عسل خوانده بود، اما پس از پخش این تک آهنگ دیگر نمیتوان او را جزو خوانندگان این نظام دانست، زیرا تمام متن آن حاوی هنجارشکنی قانون حجاب و دین اسلام است.
از آنجا که تنها هدف شاعر شنیدهشدن متن و به جنجال کشیدن این آهنگ است، دیگر توجهی به ادبیات دستوری نکرده و تنها به استعاره و پیام مستقیمی که متن به شنونده میرساند، اکتفا کرده و چیزی که در آن بهوضوح دیده میشود؛ بیهویتی و توخالی بودن متن و ترانهای است که صرفاً جنبه اعتراضگونه دارد.
جالب توجه است که همزمان با انتشار این ترانه در فضای مجازی، او در صفحه توئیتر خود از صداوسیمای جمهوری اسلامی اظهار تنفر کرده، همانند مسیری که شجریان در پیش گرفته بود، اعلام کرد که تلویزیون حق استفاده از آثار او را نخواهد داشت و پس از این اظهاریه و پخش تکآهنگش با دستور دادستان تهران بازداشت شد.
جنبش «زن، زندگی، آزادی» با روسریتو بردار در فضای مجازی
چیزی که قابل تأمل است، دانستن اتفاقاتِ پسِ این هنجارشکنیها است. زمانی که حامیان جنبش زن، زندگی، آزادی با تمام وجود میدانند که اگر بر ضد قانون و نظام عمل کنند، نهایت چه میشود، برخی از هنرمندان این عملکرد را هنرِ اعتراضی میدانند و اظهار میکنند که هنرمند حق اعتراض دارد و این نباید یک عملکرد ضد قانون به حساب بیاید، اما در واقع چنین نیست.
چیزی که حقیقت دارد این است که هنرمندان در هر عرصه هنری باید این را بدانند از چه میگویند و از چه چیزی دفاع میکنند، این که یک خواننده درست در آستانه سالگرد کسی که پس از مرگ او در نظام جمهوری اسلامی شاهد هنجارشکنیهای حجاب و از بین رفتن حیا و عفت بودیم، ترانهای میخواند که سراسر متن آن ضد قانون و اسلام است، دیگر چه مفهومی میتواند جز حمایت از بر هم زدن این نظام داشته باشد؟!
متأسفانه مسئله مهم اینجاست که چشم مردم به این هنرمندان است، این که فلان بازیگر یا خواننده چه میگوید و چه خواهد کرد و جالب است، کسی که اعتراض خود را بدینگونه آشکار مطرح میکند، اسم او را نترس و با دل و جرأت میگذارند، اما واقعیت این چیزی نیست که بیان میکنند، در واقع در عرصه هنر چنین بیاناتی در هر قالب و فرمی غیرعادی و غیرمعمول است، بهخصوص که از حالات دستوری و اصولی خود خارج شده باشد و تنها پیامی که میتواند داشته باشد، بیان اعتراضی است که در حوزه خودشان مطرح میکنند.
بیان اعتراض به صورت غیرمعمول
همانگونه که یک نویسنده با قلم اعتراض خود را بیان میکند، خواننده با ترانه، بازیگر با عملکرد و نقش واقعی و کارگردان با نوع نگرش در ساخت فیلم خود این اعتراض را بیان میکنند. بنابراین میتوان گفت در پشت همه این اعتراضات و ایجادکننده تنشها توسط حامیان جنبش زن، زندگی و آزادی تنها یک اعتراض درونی که وابسته به اعتقادات هر فرد نسبت به کشور، مذهب و سیاست است، روی میدهد که این عملکردها در فعالان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بیشتر به چشم میخورد، زیرا ممکن است یک فرد عادی در جامعه چنین اعتراضی داشته باشد اما چون نقش بارزی در هیچ عرصهای ندارد، اعتراض خود را نمیتواند بیان کند و تنها با حمایت از جنبشگران وجود و مسیر خود را نشان میدهد.
تکآهنگ «روسریتو دربیار» به خوانندگی مهدی یراحی و سروده شروین حاجیپور، یک آهنگ جنجالی و غیرمعمول است که خیلیها چنین آثاری را هنر اعتراضی مینامند، هنری که دست به غیرمعمولهای اخلاقی میزند و این دقیقاً همان چیزی است که نمیتوان از آن به عنوان هنر یاد کرد، چرا که هنر آن چیزی است که به هر شکل و شمایلی تضادها را در کنار هم به خوبی نشان میدهد و در پایان میتوان از آن به عنوان هنر یاد کرد، نه چنین آثاری که موجب تشویش و بر هم زدن قوانین در کشور و جامعه میشود.
انتهای پیام/