الگویِ سینماگران، بیحجابی سلبریتیها است
خوب، در ابتدا بد نیست بدانید که نه تنها در سینما و رسانه بلکه در جامعه میتوانیم متوجه این تغییر شویم که این حقیقت شاید یک بحران برای مرحلهای از تاریخ جامعه اسلامی به حساب آید، زیرا ما در جامعهای زندگی میکنیم که فرهنگ و عقاید آن بر پایه دین اسلام پابرجاست. حتی در همین سالهایی که بیحجابی و بیبندوباریهای زیادی میبینیم و این مسئله در سینمای ایران دیگر نباید اتفاق جدیدی باشد.
آنچه در سینمای ایران و سینمای خانگی قابل مطرح است بحث طبقاتی کردن حجاب و معرفی شخصیتهای بدحجاب در سینما به عنوان الگو است. این که چرا فردی به عنوان سلبریتیِ سینما الگوی مردم قرار میگیرد، در ابتدا بد نیست بدانید که متأسفانه همیشه تا بوده حجاب، نماد طبقه فقیر جامعه به حساب میآمده، این انتخاب به اندازهای در سینما رواج دارد که در عالم واقع هم کسی با دیدن یک زن محجبه، احتمال نمیدهد که او همسر یکی از تجار ثروتمند باشد، به همین علت دختران و زنان طبقه متوسط و کمدرآمد برای پنهان کردن فقر خود، بدحجابی اشرافگونه را بر پوشش اسلامی ترجیح میدهند. این اتفاق آنقدر وسیع است که اگر فردی ثروتمند باشد و پوشش اسلامی را رعایت کند دیگر ممکن است آن مقام ثروتمند بودن را نزد دیگران نداشته باشد.
از دیگر مواردی که حجاب در سینما ممکن استفاده شود، برای نشان دادن طبقه مسن جامعه است. به جرأت میتوان ادعا کرد که حتی در بین طراحان لباس هم جا افتاده که وقتی میخواهند مادربزرگ یا مادری با سن بالا را در یک خانواده نمایش دهند، او را به صورت زنی چادری به تصویر میکشند که این البته در برخی از فیلمها ممکن است کمتر دیده شود و مادربزرگی به ظاهر خود اهمیت دهد، اما به هر حال کمی بیشتر از بقیه حجاب خود را رعایت میکند و اکثرا با رنگهای تیره پوشش دارد. به همین منظور، علاوه بر این که حجاب به عنوان پوشش به حساب میآید، خیلی از شخصیتها برای پوشش خود و پنهان کردن واقعیتهایی به حجاب رو میآوردند.
برای مثال در برخی از فیلمها شاهد آن هستیم، زنی برای این که سن بالای خود را نشان ندهد، به حجاب پناه میبرد بنابراین، یکی از بهترین راههای مخفی کردن سن بالا، کنار گذاشتن چادر و پوشیدن لباسهای تجددگرایانه است.
با این حال، علاوه بر این موارد در برخی از فیلمها میتوان طبقاتی کردن حجاب را در صحنههایی که به قول معروف به خارج از کشور رفتهاند و جزو طبقاتی هستند که معمولاً در فیلمهای ایرانی به صورت افراد بدحجاب به تصویر کشیده میشوند، شاهد بود.
یکی از آفاتی که دامن فرهنگ ایرانی را گرفته است، افرادی هستند که به خارج از کشور میروند و با برگشتن به کشور خود نوع پوشش آنها تغییر میکند و باید گفت صد افسوس که سیاست فیلمسازان، با یک روحیه ناسیونالیستی همراه بوده است به گونهای که در فیلمهایشان همیشه صحبت از حفظ زبان مادری بوده اما هیچگاه هنرپیشه زنی را که از فرهنگ برگشته به علت حفظ یا از دست دادن حجاب مورد تشویق و یا نکوهش قرار ندادهاند که این اتفاق جزء ضعف مسئولان و هر کسی است که در این تغییرات نقش دارند.
از دیگر مواردی که در سینما از حجاب استفاده میکنند، شخصیت پلیس یا مأمور مخفی با حجاب، و منحصر کردن حجاب به مجالس ختم است. آنچه در این جا قابل تأکید است، فرهنگسازی در قبال فیلمها میباشد، این که چرا نوع زندگی و عقاید مردم در این چند سال اخیر دچار تغییرات فراوانی شده و پاسخش را باید در فیلمها و رسانه ملی پیدا کرد. در واقع، مردم در انتخاب این تغییرات تقصیری ندارند، آنها میشنوند و آموزش میبینند؛ البته هر فردی شخصیت مستقل به خود را دارد، اما به هر حال بدحجابی و بیبندوباری در سینمای ایران تأثیرات زیادی در انتخاب نوع پوشش و نوع سبک تفکر مردم داشته است.
اما چرا شخصیتهای بدحجاب سینما به عنوان الگو و سلبریتی در میان مردم یاد میشوند؟ متأسفانه سینما علیالخصوص سینمای خانگی برای این که دیده شود، انگار باید یک سری از افراد را به عنوان محصولی که خریدار قصد خریدن آن را دارد، نشان دهد، به همین منظور از ۲ روش برای دیدهشدن مستقیم و غیرمستقیم استفاده میکند؛ اول اینکه شخصیتهای بدحجاب را به عنوان نقش اول انتخاب میکند که خوب طبیعتاً در میان مردم بیشتر مطرح میشود. دوم اینکه با رفتارها و منش خاص میتواند با بدحجابی خود بیشتر دیده شود، رفتارهایی که به نظر عموم مردم جذاب به حساب میآید و آن فرد را شاخص نشان دهد.
این رفتارها ممکن است در شخصیت یک مأمور پلیس زنِ باحجابِ کامل اما نه اسلامی نمایان شود و یا در شخصیتی همچون مدیر یک مدرسه که مقداری از موی آن پیدا است و صرفاً با توجه به اخلاق و منشی که دارد، قابل ذکر باشد، اما آنچه در سینمای ایران قابل تأمل است؛ فیلمسازان هنر سینما را ابزار دست خود برای انتقال شبهات به ذهن جوانان قرار دادهاند به گونهای که با کوچکترین اتفاق صحبت افراد مثالهایی از فیلمهای سینمایی میشود. حالا اگر در این فیلمها شخصیتهای بدحجابی باشند، دیگر صحبتها بر سر عقاید و سلیقه میرود، آنچه در این مبحث قابل مطرح است؛ نبود نظارت کافی با توجه به وجود جامعه اسلامی که در آن زندگی کنیم، است. اگر فیلمسازان بدحجابی را الگوی دیده شدن فیلمهایشان در نظر نگیرند، شاید کمی اوضاع و شرایط جامعه بهتر شود اما اگر بخواهند با همین شرایط پیش بروند، سینمای ایران تبدیل به سینمای به ظاهر اسلامی اما در درون سینمای هالیوود میشود.
انتهای پیام/