«تیتر یک»/ در میزگرد تخصصی به مناسبت دهه فجر مطرح شد؛
آزادی بیان در فجر قرن ۱۵
کارشناسان میزگرد تخصصی به بررسی نقاط قوت و ضعف ادبیات دفاع مقدس در ۴۴ سالگی انقلاب و نویسندگی آزاد قبل و بعد از انقلاب پرداختند.
به گزارش گروه استانی «تیتریک»؛ مقام معظم رهبری میفرمایند: «خاطرات جنگ باید با شیوههای هنری بیان و نوشته شود. خاطرات جنگ، ثروت ملی است؛ متعلق به آن شخص خاطرهگو و راوی هم نیست، مال همه است؛ باید بگویند، باید بنویسند... همان که اتفاق افتاده، همان را باید بگویند، باید زنده کنند، باید شیوههای هنری را برای بهتر بیان کردن آن استخدام کنند.»
«جنگ» در طول تاریخ، همواره یکی از دستمایههای آفرینش ادبی به شمار آمده است. از آنجا که این پدیده، نقش مؤثری در شکلگیری و فروپاشی تمدنهای مختلف داشته و تغییرات اجتماعی و سیاسی جهان معمولاً بر پایه آن صورت گرفته است، نویسندگان کوشیدهاند در آثار خود، جنبههای مختلفی از این رخداد را به تصویر بکشند.
آن دسته از آثار ادبی که به مسئله جنگ و تبعات آن میپردازند را میتوان درون حوزههای ادبیات جنگ و ادبیات مقاومت تعریف کرد.
وقوع جنگ تحمیلی هشتساله در ایران نیز با توجه به اهمیت آن، باعث شکلگیری جریانی از آثار ادبی در کشور شده است؛ جریانی که با عنوان ادبیات دفاع مقدس از آن نام برده میشود.
به مناسبت دهه فجر، میزگرد خبری را با حضور ۴ نویسنده ادبیات پایداری استان البرز با موضوع «نقاط قوت و ضعف ادبیات دفاع مقدس در ۴۴ سالگی انقلاب و نویسندگی آزاد قبل و بعد از انقلاب» برگزار کردیم.
ژاله معینی از نویسندگان استان البرز که ۴ عنوان کتاب (آیندگان بدانند، چهارراه قلم، سعید، تکریت یک اتاق) در زمینه دفاع مقدس دارد، در این میزگرد گفت: من در زمان انقلاب ۳ سال داشتم و خیلی دوران پیش از انقلاب را به یاد ندارم اما بعد از انقلاب پیشرفتها در بحث ادبیات داستانی، نمایشی و شعر جدا از مشکلات و خطها خوب بوده است.
کارشناس نماها با دادن مجوز به برخی از آثار به ادبیات آسیب زدهاند
وی با بیان اینکه پیشرفتها در حوزه چاپ و تعداد کتاب قابل توجه بوده است، ادامه داد: بسیاری از کارشناسانی که در حوزه ادبیات کودک و نوجوان مجوز میدهند، تخصص ادبی ندارند و وقتی خروجی کار چاپ میشود و من به عنوان مخاطب کتاب را میخوانم، متوجه میشوم که این اثر ارزش محتوایی ندارد.
معینی افزود: متأسفانه رِنج سنی در برخی از آثار ادبی به خوبی رعایت نمیشود و برخی کتابها باعث بلوغ زودرس کودکان میشود و مهمترین دلیل آن نیز به ضعف کارشناسان در حوزه مجوز برمیگردد.
این نویسنده تصریح کرد: نویسنده به عنوان متخصص بر اثر خود سوار است و باید در زمان نگارش به رِنج سنی توجه کند و اگر کارشناسان حوزه مجوز و نشر متوجه این موضوع نیستند، شما به عنوان نویسنده این موضوع را به متولی امر گوشزد کنید.
رمان زرد، موتور ذهنی نویسنده را روشن میکند
معینی گفت: برخی از نویسندگان فقط کتاب زرد مینویسند، رمان زرد، موتور ذهنی نویسنده را روشن میکند، شاید کتاب اول من به نام «طلسم» جزء رمانهای زرد بود اما الان دهمین کتابم در حال چاپ است و دیگر زرد نمینویسم.
وی ادامه داد: قانون ادبیات ساختار داستانی استاندارد جهانی را در پیش بگیریم تا بر اساس اصول بنویسیم، برخی از نویسندگان برای فروش بیشتر به سمت کتاب زرد گرایش پیدا میکنند.
این نویسنده افزود: اهدای مجوز به کتابهای ضعیف باعث شده که با حجم عظیمی از آثاری مواجه شویم که در کتابخانهها خاک میخورند. ارشاد مجوز میدهد، ناشر نیز دستگاه میگیرد و چاپ میکند.
اهدای مجوز به هر نوع اثری، توهین به شعور مخاطب است
مهسا حسنی نویسنده کتاب «میخواهم شبیه تو باشم» روایت داستان زندگی شهید محمدحسن کولیوند، در این میزگرد گفت: شما به بحث استانداردهای جهانی اشاره کردید اما به نظر من ادبیات دفاع مقدس، دست افرادی افتاده که در این حوزه متخصص نیستند و با مجوزهای کارشناسی نشده، ضمن پایین آوردن سلیقه مخاطب به بازار نشر و شعور مخاطب توهین میکنند.
حمیرا غفرانی نویسنده کتابهای جایگاه عقل و دل در تفاسیر عرفانی، ادبیات کودک و قصه گویی و نگارنده کتابهای دانشگاهی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر در این میزگرد گفت: من زبانشناسی خواندهام، گاهی اوقات وقتی از واژه «مقدس» استفاده میکنیم، همه کانالها را میبندیم. وقتی میخواهیم در خصوص ادبیات پایداری و مقاومت بنویسیم، باید ابعاد مختلف کار را در نظر بگیریم، تا بتوانیم ضمن بیان روایت، تأثیرگذار نیز باشیم.
وی ادامه داد: چند درصد کارهایی که در حوزه دفاع مقدس کار شده، طنز است؟ در صورتی که طنازها در جنگ بودهاند، آنجا میخندیدند. رزمندگان بهترین روزهای زندگی خود را در خط مقدم دشمن سپری کردند، زیرا روحیه زندگی در آن شرایط جاری بود و تمام زندگی رزمندهها در دعا، غم و گریه خلاصه نمیشد، اتفاقاً اگر آنها روحیه طنز را نداشتند، ادامه ۸ سال جنگ سخت که بزرگترین جنگ هزاره سوم بعد از جنگ جهانی اول و دوم بود، طاقتفرسا بود اما در این شرایط هیچ کس ناامید نشد.
عنصر طنز را در آثار ادبیات دفاع مقدس نمیبینیم
غفرانی افزود: متأسفانه ما عنصر طنز را در آثار دفاع مقدس ندیدیم یا اگر دیدیم بسیار کم دیدیم. تعداد آثار سینماییای هم که در حوزه مقاومت با ژانر طنز ساخته شده، نیز محدود و انگشت شمار است.
این مدرس دانشگاه تصریح کرد: وقتی خرمشهر آزاد شد، کوچه ما از عروسی بهتر بود، در اوج دوران سخت جنگ، شیرینیهایی در جامعه جاری بود که زندگی را جذاب میکرد اما ما این واقعیتها را در آثار ارزشی به نسل آینده منتقل نکردیم.
باید برای تولید آثار دفاع مقدس از شعاری بودن فاصله بگیریم
وی گفت: باید برای تولید آثار دفاع مقدس از شعاری بودن فاصله بگیریم و واقعیتها را روایت کنیم، زیرا واقعیتها ضمن تأثیرگذاری، معجزه کرده و بر دل مخاطب نیز مینشیند.
غفرانی به فیلم سینمایی «لیلی با من» است، اشاره کرد و ادامه داد: این فیلم در ذهن همه ما به زیبایی هک شده است، بسیاری از مسائل را مطرح کرده و در عین حال تأثیرگذار بوده، در تولید آثار ادبیات دفاع مقدس باید تمامی این مؤلفهها رعایت شود.
این نویسنده افزود: در ۸ سال دوران دفاع مقدس، اینترنت و گوشی موبایل نبود، اما اخلاص در عمل و نقل سینه به سینه انقلاب را رقم زد، انقلابی که در ۴۴ سالگی به اوج خود رسیده و در منطقه خاورمیانه جزء برترینها است.
وی بیان کرد: در دوران دفاع مقدس کسی کلمه «مقدس» را برای ما تعریف نکرده بود اما همه برای «ما شدن» تلاش میکردیم و با پول تو جیبیهایمان کاموا میخریدیم و برای رزمندهها لباس میبافتیم و به مدرسه اهدا میکردیم تا به نیروهای اعزامی به جبهه برسانند، زیرا آن فرهنگ به قدری مقدس بود که همه مجذوب سادگی و اخلاص آن شده بودند.
واقعیتها، به آثار دفاع مقدس شخصیت و ماندگاری میدهد
ژاله معینی ادامه داد: خانوادههای شهدا نیز تحت تأثیر این جو نادرست شدهاند و از نویسنده میخواهند از تخیل برای روایت داستان زندگی شهید استفاده کند و شهیدشان را بالا بکشند و قبول نمیکنند که واقعیتها تأثیرگذار است.
غفرانی گفت: سه روز مانده بود که سال تحویل شود، حوزه هنری استان از من خواست که ۲۰ دایرهالمعارف شهدا را جمعبندی کنم، یعنی باید از وصیتنامههای یک برگی، سوخته، نصف شده، دست خطهای عجیب و قریب، دایره المعارف استخراج کنم. یک شب بسیار فکر کردم، وصیت نامهای به من رسید که ده خط، نیمه و بقیه پاره شده بود، (پیش خود گفتم: خدایا من نمیخواهم در حق قلم خودم کار بدی انجام دهم، چیزی نباشد که آنقدر بزرگ کنم، و نه آنقدر کوچک کنم که کسی آن را نبیند)، خلاصه اینکه آنقدر من با این ارتباط گرفتم تا اینکه خوابی دیدم، وقتی بیدار شدم احساس میکردم که قلم من خودش در حال نوشتن بود، من برای این شهید ۲۰ صفحه نوشتم، این بیست صفحه با چیزی که این نامه را بخوانیم و تجسم کنیم، مادر این شهید خواسته بود که من را ببیند، مادری سن و سالدار بود و میگفت تو بچه من را از کجا میشناختی، چیزی که تو نوشتهای من در بچه خودم دیدهام، من گفتم این اتفاق برای من افتاد و خواستم در ذهن خودم این ناحقی نشود و آن چیزی که میخواستم درآمد اما مقدس ننوشتم، میخواستم اسطوره بسازم، بنابراین سعی کنیم زبان امروز مردم اجتماع را ببینیم، آن قدر از بالا به پایین نگاه نکنیم، سیستم بیرون و کف خیابان باشد.
برای نوشتن ادبیات دفاع مقدس از شعارگویی، اغراق، مبالغه، بزرگنمایی پرهیز کنیم
این نویسنده افزود: ادبیات مشروطه از لحاظ تأثیرگذاری بسیار خوب بود، زیرا زبان مردم بود، برای نوشتن ادبیات دفاع مقدس از شعارگویی، اغراق، مبالغه، بزرگنمایی پرهیز کنیم و فقط واقعیتها را به زبان ساده بنویسیم، این کلیدی است که باعث موفقیت آثار ارزشی میشود.
وی ادامه داد: دانشآموزان در مدرسه با تاریخ ارتباط برقرار نمیکردند اما من به عنوان معلم برای تأثیرگذاری و ارتباط محصلین با این مهم، داستانوار تاریخ را برای آنها روایت کردم، نیمی از بچهها گریه میکردند، یکی از بچهها به من گفت: ما همیشه فکر میکردیم که شهدا آدمهای دست نیافتنی، زمخت و متعصب هستند.
باید ادبیات را علم فرض کنیم
غفرانی گفت: باید برای تأثیرگذاری، ادبیات دفاع مقدس را راویگری کنیم، چند نفر راوی در کشور داریم که ادبیات دفاع مقدس را با زبان طنز برای نسل جوان روایت کنند، زبانی که نسل جوان با آن ارتباط برقرار میکنند. باید ادبیات را علم فرض کنیم و برای انتقال دانش آن به آیندگان تلاش کنیم. از گنجینه مادران شهدا برای روایتگری استفاده کنیم، نباید فقط از این مادران تجلیل کرد، بلکه باید از خاطرات و داشتههای ذهنی آنها برای انتقال فرهنگ مقاومت استفاده کرد، من نویسنده، تمامی خانهام از تقدیر نامه پر شده است و احتیاجی به اینها ندارم، رسالت امروز من انتقال ارزشها با قلم است.
ژاله معینی گفت: کاری که شهدا انجام دادهاند، کار بسیار بزرگی بوده است بنابراین برای نوشتن زندگینامه شهدا دیگر نیازی به اغراق و بزرگنمایی نیست و استفاده از این تماثیل باعث میشود، مخاطب شهید را فردی دست نیافتنی تصور کند و با کتاب ارتباط برقرار نکند و متأسفانه این فرهنگ غلط در بین کارشناسان حوزه نشر و مجوز نیز دیده میشود.
وی ادامه داد: در آثار ادبیات دفاع مقدسِ سفارشی این موضوع بسیار دیده میشود و مدام از نویسنده میخواهندکه بزرگنمایی کند، رسالت قلم حکم میکند، برای بیان روایت شهدا، واقعیتها را بنویسیم و این نیز در استانداردهای جهانی آمده است اما متأسفانه کارشناس نماها با برخی اظهارنظرهای نادرست به این حوزه آسیب زدهاند، بنابراین نویسنده هیچ گاه رزومه کار خود را با این سفارشات به خطر نمیاندازد و اخلاق حرفهای حکم میکند که بر روی این موضوعات پافشاری کند.
سفارشی کار کردن در حوزه ادبیات، کار را سیاسی جلوه میدهد
مهدیه دانایی نویسنده کتاب شهید مدافع حرم «محمود نریمانی» گفت: وقتی در قامت و قداست شهدا قدم میزنیم و از آنها الگوبرداری میکنیم، گاهی اوقات در برخی ساعات با آنها گریه میکنیم و با آنها میخندیم، میتوان گفت که قطعاً دوستان من به این جریان صحه دارند و واقعیت همین طور است اما چیزی که نویسندگان به ویژه در آثار ایثار و شهادت به آن مبتلا هستیم، سفارشی کار کردن است، بزرگترین لطمهای که به کار وارد میشود و از طرفی کار را سیاسی جلوه میدهد.
وی ادامه داد: ادبیات علم است، برای فهم ادبیات فارسی کشورمان و اینکه این ادبیات علم است باید به تاریخچه چند هزار ساله نگاه کنیم و به دوران ساسانیان بازگردیم، دوران ساسانیان همزمان با ظهور افلاطون در یونان بوده است، دورانی که میبینیم شاهنامه فردوسی آغاز به کار میکند، سرایش شاهنامه در اواخر این عصر اتفاق میافتد، حدود ۴۲۸ سال عمر این سلسله است.
دانایی افزود: وقتی میخواهیم به اهمیت یک موضوع پی ببریم، باید به این سلسله بازگردیم و ریشهها را از تاریخ در بیاوریم، در دوره ساسانی برای اولین بار در ایران، پادگان شهری داشتیم، غالب شهرنشینی را نه به معنای شهرنشینی اما به صورت کلی ایرانیان پایهریزی داشتند، تاریخ بیهقی، تبری، گستره تاریخ و علم ادبیات از آن زمان شروع میشود و بعد از ساسانیان، دورههای متعددی میآیند، حمله اعراب و ظهور اسلام را در ایران داریم، استاد زرین وب در کتاب «دو قرن سکوت» این را به طو کامل توضیح داده است، ما میتوانیم این دو قرنی که اعراب حاکمیت دارند و ایران به صورت خلیفهای اداره میشود و بعد سلجوقیان، غزنویان تا به سلسله قاجار میرسیم و در جایی عباس میرزا در جنگ با روسیه شکست میخورد سؤالی میپرسد، این سؤال عباس میرزا در تاریخ مانده است.
این نویسنده تصریح کرد: عنوان سوال «زوال عباس میرزا» است که یکی از مستشاران خارجی میپرسد، ما ایرانی هستیم؟ ما اصالت داریم؟ شکوه و عظمت هخامنش را برمی شمرد، از طرفی هم در سال ۱۳۲۰ برای اولین بار ناصرالدین شاه به دستور عضدالملک که وزیری نالایق بود، سفر به خارج از ایران میکند، در این سفر ۴۰ روزه، با دستاوردهایی به ایران برمی گردد، اما این سؤال عباس میرزا جای بحث دارد، میپرسد که چرا ما به این شکل رسیدیم، مگر آفتاب از ایران طلوع نمیکند و به اروپا میرود، از او میخواهد که پاسخ را بدهد. این سؤال، سؤالی میشود که بعد از آن اتفاقاتی که در ایران میافتد، در زمان رضاخان در کنار اینکه در تاریخ اولین چیزی که به ما گفته شده، کشف حجاب است اما اگر در تاریخ نگاه کنیم، اتفاقات زیادی مانند گمرک و نظام دیوان عدالت اداری میافتد و حدود ۲۰ نوع کار انجام میگیرد، اینها تاریخ ما هستند و نمیتوانیم از اینها جدا باشیم.
روایت سلیس، انقلابی در ادبیات دفاع مقدس رخ میدهد
دانایی گفت: اکنون که ۴۴ سال از انقلاب میگذرد، شکوهی که در زمان شکلگیری انقلاب داشتیم، فهمی که زنان ما داشتند، کتاب «تنها گریه کن» اشرف السادات، اثری که انقلاب را روایت میکند که من رفتم یک جفت کتانی خریدم که راحت بتوانم بدوم و در فعالیتها شرکت داشته باشم، در زمان شاه کشتارهای زیادی داشتیم و ایشان سند شفاهی هستند و روایت میکنند: « جوان در خیابان افتاده، او را بر میداشته و از در پشتی به خانه میآورده است»، این روایتی که اتفاق میافتد از آن طرف بزرگترین لطمهای که به حوزه ایثار و شهادت وارد شد، سفارشی کردن این بحث بود هرجا که روایت سلیس از مادران شهدا شد، گلستان یازدهم و کتابهای دیگر شد.
در روایتگری بین بانوان و آقایان تفاوتی وجود ندارد
ژاله معینی در پاسخ به سؤال خبرنگار که نویسنده آقا یا خانم کدام یک برای روایتگری بهتر هستند، گفت: هر دو در روایتگری موفق هستند، تفاوتی در این بین نیست، ما بانوان بسیار موفقی در روایتگری آثار دفاع مقدس داریم، اما از دیدگاه من کتابی که بر عمق جان دل مخاطب بنشیند، یک کتاب قوی و تأثیرگذار است.
دکتر غفرانی ادامه داد: در نویسندگی نمیتوانیم مرد و زن قائل شویم.
دانایی افزود: همواره باید این نسل برود تا نسل بعد بتوانند کاری کنند.
ژاله معینی گفت: باید امروز قدر و منزلت شهدا را بدانیم، زیرا گذر زمان باعث میشود، پدر و مادر شهید از دست بروند، همسر شهید نیز ادواج کند و همسر جدید نیز اجازه مصاحبه نمیدهد.
مهسا حسنی تأکید کرد: باید به این سمت سوق دهیم که افراد، نویسندگان، پژوهشگران به صورت اختیاری کار کنند. در همین کاری که من انجام دادم. به صورت شخصی بستگان شهید را ببینند، ابتدا با خانواده شهید انس بگیرند، خوب بشناسند و سپس قلم در دست گیرند و واقعیتها را روایت کنند.
ژاله معینی ادامه داد: ما آثار بسیار بینظیری در ادبیات دفاع مقدس داریم، خاکهای نرم کوشک، کوچه نقاشها تنها دو نمونه برجسته این آثار است که اگر این آثار معرفی و به دست نسل جوان برسد، قطعاً با شهدا ارتباط برقرار میکنند.
ادبیات دفاع مقدس، یک گنج بزرگ است
دانایی گفت: این جملهای که امام میفرمایند: «جنگ ما گنج بود»، درست است. اگر واقعاً به واسطه ادبیات که به شکل اصلی خود باشد، اما الآن به خاطر همین ضعفهایی که در حوزه ادبیات دفاع مقدس وجود دارد و همین بحثی که مد نظر قرار دادیم گاهی اوقات جریانسازیهایی که اتفاق میافتد، به عنوان مثال شهدای مدافع امنیت نمونهای را سراغ دارم که سریعاً نویسنده نو قلمی را میفرستند که برو با خانواده این شهید مصاحبه کن که شهید شاخص و شهید ملی شده است و کتابش را بنویس.
غفرانی گفت: متأسفانه برخی برای دریافت کارت هنرمندی، به هر دری میزنند که دو کتاب چاپ کنند، اما نمیدانیم که برای چاپ این کتاب بیش از ۳۰۰ درخت نابود میشود. باید نویسنده واقعی باشیم تا روایتگری کنیم و تأثیرگذار باشیم، ضرف نوشتن کتاب، هر فردی را نویسنده نمیکند.
مهدیه دانایی ادامه داد: اتفاقاً در همین پیوست صحبت شما اگر جمعبندی کنیم که روایت اتفاق بیفتد، کتابی به نام «حماسه البرز» در شامات کاری با نوع چاپ و توضیحات آن ندارم، اتفاق خوبی که افتاد، این بود که متولی این کار از طرف بنیاد شهید، شورای شهر و شهرداری آمدند و کل خانوادههای مدافع حرم را در باغ عقیق جمع کردند و دو روز در آنجا استراحت کردند، حدود ۱۰ نفر از نویسندگان استان را هم در آنجا جمع کردند که با این افراد مصاحبه انجام دهید و در قالب یک کتاب مجموعه مدافع حرم استان را جمعآوری کرده و ادامه دهیم. کار خوب آن، شکل داستانی دادن به هرکدام از این روایتها است. مثلاً اگر قرار است که از شهید عینالله مصطفایی صحبت کنیم، شهیدی که پیکرشان مفقودالاثر شده بود و بعد از سالها در محرم پیکرشان باز میگردد از شهدایی که دقیقاً در کرج و منطقه اسلامآباد بودند. با خواهر و مادر او صحبت کردند و روایت او را به صورت داستانی و خیلی کوتاه بیان کردند و زندگی این شهید مورد توجه قرار گرفته و گزیده خاطرات از قول مادر است. کمی از این کتاب را میخوانم: « خواستگارش خیلی خوب بود، اخلاقش خیلی خوب بود و فرماندهاش میگفت عباس هفتهای یک خواستگار دارد و در ایام اربعین با خانوادهای در شیراز آشنا شدیم و دو خانواده با هم گفتگوهایی داشتیم، قرار بود از مأموریت سوریه برگشت، مراسم بگیرد که گویا قسمت پسرم نبود، رخت دامادی تنش نشد.»
نباید فاصله نسل امروز را با الگوها و شاخصهایمان زیاد کنیم
وی ادامه داد: از شهید محمود نریمانی قسمتی را آوردهام، در جایی که فوقالعاده است، بازنویسی کتاب را هم نوشتهام، اصل کتاب را هم برای سازمان بسیج دانشجویی فرستادم، گفتند که چاپ شده و توسط بهزاد بهزادی فر(گوینده رادیو) به صورت صوتی هم منتشر شده است. در جایی از شهید در آتلیه عکس میاندازند و خانمهایی که در آتلیه هستند، جلوی او میآیند و دست میزنند دوستان قدیمی هم بودند آقا محمود به آنها میگویند، دست من هرز استها! من کیف کردم و دوست داشتم این را بنویسم و نوشتم و وقتی نشان دادم گفتند این باید پاک شود، این در شأن یک شهید نیست. چرا ما باید فاصله نسل امروز را با الگوها و شاخصهایمان زیاد کنیم که این خود ضعف بزرگی است.
مهسا حسنی گفت: نباید فاصله شهدا را با نسل امروز زیاد کنیم، زیرا آنها تصور میکنند، این جایگاه دست نیافتنی است و نمیتوانند به پای آنها برسند.
غفرانی ادامه داد: خلق و خویی ما ایرانیها از نسل ماد است، مادها سوار بر اسب متولد شدهاند و حتی آتش را خودشان درست میکردند و شکار را خود میگرفتند، بنابراین شک نکنید که اگر باز هم جنگ سختی رخ بدهد، همه در وسط میدان حاضر میشوند و از کشور دفاع میکنند.
نویسنده ادبیات دفاع مقدس باید آزادی قلم داشته باشد
وی افزود: من میگویم اگر سفارشی نباشد، دست من نویسنده باز است، من در کتاب «معشوقه حاج حسن» قبل از اینکهایشان ازدواج کنند، را نوشتهام؛ هیچ کسی نتوانست از من ایرادی بگیرد، رابطهای نزدیک داشتند و با هم بیرون میرفتند و حتی این خانم را به خانهشان دعوت کرده است، رابطهای عمیق داشتند که به ازدواج ختم نشد، هیچ کسی نگفت که این صفحه را از کتاب پاک کن.
دانایی گفت: شهید کارگر برزین از اولین شهدای مدافع حرم استان حدود سه سال با خانمشان به دید عوام ارتباط داشتند.
غفرانی ادامه داد: نیت همه عزیزان خیر است اما اگر نگاهها را عوض کنیم، چهارچوبها را برداریم و نگاه عامتری به حوزه ادبیات مقاومت داشته باشیم، مخاطب این حوزه عام خواهد شد و همه طرفدار این نوع از ادبیات میشوند.
مهدیه دانایی گفت: رنجی که خانوادههای شهدا میکشند، قابل وصف و توصیف در هیچ کتابی نیست، خانوادههای جانبازان اعصاب و روان سختیهای بسیاری را به جان میخرند و پای این انقلابایستادهاند، روایت داستان زندگی آنها در قلم هیچ نویسندهای نمیگنجد، ساده از تفسیر روایت زندگی شهدا نگذریم که هر هنرمندی اگر در این مسیر قرار گیرد، دینی بر گردن دارد که باید به نحو احسن آن را به سرانجام برساند.
ژاله معینی ادامه داد: در یک جشنواره به عنوان داوری بررای داستانها انتخاب شدم اما نقدهایی به داوری از سوی مسئولین وارد شد که نشان میداد از قبل منتخبین جشنواره انتخاب شدهاند، اما من به داستانها نمره واقعی دادم.
غفرانی گفت: مثل اینکه سالها از نخبگان و فرهیختگان فراری هستیم و همه به عنوان نخبه و فرهیخته معرفی میشویم، شعار با شعور فرق دارد جامعه ما شعور نیاز دارد و شعار نمیخواهد.
معینی گفت: اتفاقاً آثاری که ما در این جشنواره برنده اعلام کردیم، اما به دلیل اظهارنظرهای شخصی قبول نشد، در جشنواره دیگری به عنوان برگزیده انتخاب شدند و من به مسئولان جشنواره قبلی این موضوع را بیان کردم که داوری من مشکلی نداشت، هر مشکلی هست از مسلمانی ماست.
کارهای سفارشی به ادبیات دفاع مقدس آسیبزده است
وی ادامه داد: برخی از اظهارنظرهای شخصی و کارهای سفارشی واقعاً به ادبیات دفاع مقدس ضربهزده است.
غفرانی گفت: اگر بخواهیم به آزادی بیان در نویسندگی قبل و بعد از انقلاب اشاره کنیم، فقط بیست و چند سال در دوران مشروطه آزادی بیان داشتیم، بعد از دوران مشروطه تا دوره ادبیات پایداری و بحث ادبیات انقلاب را نگاه کنیم، زاویه دید متفاوت است. در همان دوران و دهه، فیلمی با آن عمق و شکل بد ساخته شده اما فیلمی به صورت فلسفی ساخته نشده است چون آن دوره با فلسفه مشکل دارد، بعد کم کم فیلمها و کتابهای زرد روی کار میآیند، حتی قرمز هم داریم. آزادی بیان به چه معناست؟ به عنوان نویسنده و ناشر زن استان با کتابی درگیر بودیم که واژهای درون آن بود: « ایران جزیرهای ویران»، خود من هم با این کلمه مشکل دارم و با بار معنایی آن مخالف بودم چون در دنیای افسرده کلمه ویران زیاد جالب نبود، نویسنده باید بداند که شرایط حاکم چگونه است و تاریخنگار و جغرافیاشناس باشد.
وی ادامه داد: آن کسی که آنجا به عنوان ناظر نشسته است، سه آیتم دارد. من کتابی را دیدهام که جلد بیرون آن دیوار است و بعد فحش روی دیوار خود جلد ایراد دارد، اما به او اجازه دادهاند، داخلش را نگاه کردهاند و دیدهاند که ادبیات پایداری است دیگر کسی از جلد کار ایراد نگرفته است که روی جلد مورد دارد. ما متخصص در بحث بررسی کتاب کم داریم، چهارچوبی را از صفر تا ۵۰ تعیین کردهاند که کتابها این ویژگیها را داشته باشند. من کتابی را میخواندم به ناشرش گفتم این را چاپ نکنید، دو سال دیگر از تو ایراد میگیرند. این ذهن اروتیک داشت و این مرد بیمار بود و با زنهایی که در خیابان میدید، ارتباط میگرفت باید رد شود، اما مجوز گرفته بود.
غفرانی افزود: من تعجب کردم از آن کسی که ورقزده بود به جهت اینکه به عنوان ویراستار، کتاب را تغییر دادم، ۳۶۰ جلد اثر را تغییر دادم و باز پیام دادند که این کتاب چاپ نمیشود زیرا اروتیک ذهنی دارد، اروتیک ذهنی بسیار برندهتر و بدتر از این است که فعل انجام شود.
آزادی بیان در نویسندگی وجود ندارد
وی تأکید کرد: بحث آزادی در نویسندگی را گفتید، آزادی به معنای اینکه من بخواهم اندیشهام را به جامعه منتقل کنم تا تحولی در جامعه اتفاق بیفتد وجود ندارد. اما خوبیهایی هم دارد؛ خیلی از فرهنگها مانند ایثار، از خودگذشتگی، فداکاری، شکل، رنگ و بن مایههای آثار را میبینم. شکل وطن پرستی تغییر کرده است من آثار خوبی را در حوزه ادبیات دفاع مقدس مشاهده میکنم.
غفرانی گفت: من دیشب به بچهام میگویم که به نظر تو لاله نماد چیست؟ گفت نمیدانم، چرا نباید او بداند، لاله نماد شهادت است چرا نظام آموزشی ما غافل بوده است، باید این را انتقال میداده اما این کار را نکرده است. همانطور که سریال جنایی و اکشن میسازیم، مشاور مذهبی در آن وجود دارد، مشاور پزشکی و مشاور اسلحه در آن فیلم حضور دارند، این کتابها هم همین طور نیایند، خط تولید نیست، اینجا تولیدی تریکو بافی نیست، روایت و نقل شود، یک نویسنده نه دو نویسنده با تخصصهای مختلف باشند، برخی چیزها بین رشتهای هستند، روانکاوی شوند، من گاهی با این هم موافق هستم، چون جنایینویس هستم، من میخواستم جنایی بنویسم چند پرونده خواستم، گفتند: « تشویش اذهان عمومی است» و دیدم که راست میگویند با شرایط حالا نمیتوان زیاد در این رابطهها نوشت، اما به هر حال فکر میکنم خدا را سپاس که قلمها خوب است و چرخه فرهنگی در حال چرخیدن است کمی پنچر است اما سعی کنیم روغن کاری کنیم تا راه بیفتد.
مهدیه دانایی گفت: هرکسی که میخواهد کار کند راه و بستر برایش فراهم است اما اینکه چه کسی و چه چیزی را تولید میکند، مهم است.
غفرانی ادامه داد: من آموزش با اسلحه را دیدم و به تیراندازی مسلط هستم اما در فیلمهای ما بیان روایت اسلحله ژسه با اغراقهای زیادی همراه است، من فیلمی را دیدم که با این اسلحه دهها نفر را کشتهاند، وقتی اثری در دل من باورپذیر نباشد، شاید دفعه اول جذب کند اما ماندگار نمیشود و نباید آثار را به این شکل تولید کنیم.
وی افزود: : عربهای عراق، نژادهای برتر هستند و ژن خاصی دارند. به یاد دارید فیلمها را با یک طرف میرفت و میزد. برای همین میگویم که حضور فردی که آگاه باشد، در کنار تولید آثار لازم است، بالاخره صدایش به آن طرف میرسد.
حسنی گفت: در عملیات کربلای ۵ نزدیک به یک ماه تحقیق کردم که چیزی را غلط ننویسم در آن یک ماه نیم با چندین نفر صحبت کردم، با متخصصین امر ارتباط گرفتم.
اسلحه زبان، صراحت و صداقت آن است
غفرانی گفت: اسلحه زبان، صراحت و صداقت آن است اگر این دو همراه هم باشند، مخاطب میآید و همراه ما میماند و ما را تشویق میکند. بسیاری از افراد متأسفانه میگویند که من مینویسم، هرکس خواست میخواند و هرکسی نخواست نمیخواند. پس برای چه مینویسید؟ فقط صفحه سیاه میکنید، حداقل اثری را خلق کنید تا باقیالصاحات باشد و یک خط از زندگی او، زندگی من را تغییر دهد.
مهسا حسنی گفت: چند وقت پیش خانمی را به عنوان نویسنده به من معرفی کردند که به دفتر ما آمد، گفتند که او برای شهید ابراهیم معطری که یکی از شهدای بزرگ است، اثری را نوشته. از او پرسیدم: میتوانید از نوشته خودتان ۳ صفحهای را برای من بخوانید شروع به خواندن کرد، گفتم که چند بار با خانمشان مصاحبه کردید؟ گفتند اصلاً او را ندیدهام. یک نویسنده دفاع مقدس باید در متن زندگی شهید قرار گیرد و واقعیتها را ببیند، بشنود و بنویسد.
غفرانی گفت: خود من یکی از نویسندههایی هستم که به شدت با جریان سفارشی، بودجه خالی کردن، بودجه پراکنی، بودجه خواری کردن مخالف هستم، تاکنون پیشنهادهای مالی بسیاری نیز داشتهام اما همیشه رد کردم زیرا برای شهدا نوشتن، عشق و علاقه میخواهد و سعادتی است که نصیب هرکسی نمیشود.
حضور با شکوه بانوان در عرصه نویسندگی مهر تأییدی بر آزادی بیان در نوشتن است
دانایی گفت: دوست عزیزمان اشاره خوبی کردند، اینکه وسعت آزادی بیان و حضور بانوان نویسنده زن را به حق باید نگاه کرد، نسبت به قبل از انقلاب هر فرآیند تاریخی را با توجه به آن حکومت نگاه میکنند، سلسله حکومت و استقرار آن به این صورت آزادی بیان وجود نداشت، آزادی بیانی که امروز وجود دارد، حضور بانوان نویسندهای که الآن هستند و اینکه ما میتوانیم بنویسیم، کتابهای زرد کهایشان به عنوان اصطلاح استفاده میکنند که شایداتیکت زدن باشد.
وی ادامه داد: اگر بخواهیم دوران انقلاب اسلامی را در این ۴۴ سال و به ویژه در این سالهای اخیر نسبت به دوران قبل از انقلاب و دوران پهلوی مقایسه کنیم، زمین تا آسمان فاصله است. کما اینکه یکی از صحبتهای رهبری به صورت شاخصه اشاره میکند وقتی خودشان صحبت میکنند، حضور پررنگ زنان در این دوره قابل ملاحظه است، یکی از شاخصهای آزادی بیان در این عصر است.
کار در حوزه ایثار و شهادت شخصیت افراد را پرورش میدهد
دانایی افزود: ما قبل از انقلاب، کانون نویسندگان را در دوران پهلوی داشتیم که فروغ فرخزاد و صادق هدایت بود، به سمت ترجمه آثار رفتند، این امتیاز دهنده و ترازو را گذاشت و میزان آن را سنجید، جوان امروز به راحتی با این قیاس میتواند به این ظرفیت برسد که چقدر آزادی بیان ما رشد کرده است، حداقل در عرصه بیان که یکی از نویسندگان که گفتند من بدون سفارشی بودن کاری را انجام دادم که با تحقیق و تأمل بود، یک ماه سیر مطالعاتی که گذاشتند و نکته بسیار مهم، کار در حوزه ایثار و شهادت شخصیت افراد را پرورش میدهد.
غفرانی گفت: برای نوشتن آثار در خصوص شهدا، یکسری از مطالب به انسان الهام میشود، انگار خودکار آدم حرکت میکند، بدون این که شما بخواهید، بنابراین نویسندگی خلق اثر است. درست که سفارشی وجود دارد اما در نویسنده چیزی وجود دارد که آن را درک و خلق میکند و پیش میرود. مطلبی که شما گفتید درست است در بحث کمیتها تعداد نویسندهها زیاد است، به خصوص نویسندگان خانم زیاد هستند و جای شکر دارد که دیده میشوند.
تعداد بانوان کانون هنرمندان در البرز از آقایان پیشی گرفته است
وی ادامه داد: تعداد بانوان کانون هنرمندان در البرز از آقایان پیشی گرفته است، از طرفی شاید آفت باشد اما من فکر میکنم اگر زن جامعه بالا برود و استقلال معنوی پیدا کند، مطمئناً مثل یک واکسن میماند.
معینی در پاسخ به سؤال خبرنگار مبنی بر اینکه آیا نویسندگی شغل است، گفت: اگر بخواهیم زندگی را از طریق نویسندگی بگذرانیم، شغل به حساب نمیآید چون ما پژوهشی کار میکنیم، درآمد آن چنانی ندارد و در همه کشورها به این شکل است، درست که در کشور ما به عنوان یک شغل به حساب آورده شده اما واقعاً درآمدش کافی نیست.
غفرانی گفت: ادبیات علم است زیرا با سایر علوم در ارتباط است و از آنها تأثیر میگیرد و روی آنها نیز تأثیر میگذارد، اما به عنوان شغل به حساب نمیآید و به نظر من اگر شعاری نباشد یک عشق است.
حسنی ادامه داد: حمایت از نویسندگان و آثار بسیار کم است و من با سنگاندازیهای بسیاری کتابم را نوشتم و چاپ کردم، نویسندگانی را در استان داریم که سالها، کتابشان در بایگانی کارشناسی مانده است و طرف پشیمان شده و دیگر نمینویسد، بنابراین این خودش ضعفی در این حوزه است اما با وجود این بیمهریها آثار بسیار خوبی در این حوزه تولید شده و جای کار در این عرصه بسیار زیاد است.
ختم کلام اینکه پای صحبت نویسندگان نشستن جای مباهات دارد و صحبت و بحث بسیار زیاد است اما به همین مقدار بسنده کردیم و نویسندگان با خواندن برشهایی از کتابهایشان از زندگینامه شهدا محفل میزگرد ما را نورانی کردند و در خاتمه با حس و حال خود جلسه را به اتمام رساندیم.
الهه ملاحسینی _ تیتر یک
انتهای پیام/ل
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده