چرا به آقای خامنهای رأی میدهیم؟ (قسمت سوم)
گروه فرهنگی «تیتر یک»/
سومین رئیسجمهور، محبوبترین رئیسجمهور:
جمعه دهم مهر، روز انتخابات، فرا میرسد. ضدانقلاب انتخابات را تحریم کرده و چند روز است که با استفاده از رسانههای مختلف، در بوق و کرنا کرده که در انتخابات آشوب به راه خواهد انداخت و شخصیتهای مهم انقلاب را ترور خواهد کرد. با اینکه ملت، به تازگی در انتخابات شرکت کردهاند، و با اینکه تهدیدهای ضدانقلاب را ـ با توجه به ترورهای صورتگرفته در تابستان ـ جدی میپندارند، اما از صبح زود صفهای طولانی جلوی مراکز رایگیری شکل میگیرد و مهلت رأیگیری تمدید میشود.
ایمان و اعتقاد ملت به امام امت و نظام اسلامی، چیزی نیست که با جوِ ارعاب و وحشت ضدانقلاب خدشهدار بشود. ملت، به عشق امام و نظام، حضورشان در انتخابات از انتخابات دو دورهی قبل، پرشورتر است. همه، زن و مرد و پیر و جوان، ساعتها در صفهای طویل به انتظار میایستند تا رئیسجمهور موردنظر خود را انتخاب کنند.
نتیجهی شمارش آرای مردم، بیسابقه است و در هیچ انتخابات دیگری تکرار نمیشود. «سید علی خامنهای» با كسب 95درصد آرای مردمی، بالاترين راي را در تمامي انتخابات رياست جمهوري ـ از آغاز تاكنون ـ به خود اختصاص میدهد.
مردم، حالا پس از چند سال، و بعد از تجربهی تلخ رياست جمهوري بنيصدر و بعد از آن شهادت محمدعلی رجايي، رئیسجمهوری دارند که به پست ریاست جمهوری معنای ِ دیگری بخشیده است؛ رئیسجمهوری که رأی بالای مردم به او، نشان میدهد مردم تا چه اندازه به او اعتماد دارند.
همزمان با مشخص شدن نتایج شمارش آرا، روزنامهها، زندگینامهی محبوبترین رئیسجمهور نظام اسلامی را منتشر میکنند:
حجتالاسلام والمسلمین سید علی خامنهای در روز 24 تیرماه 1318 در یک خانوادهی روحانی در مشهد مقدس به دنیا آمد. (ایشان در سرشماری مرکز آمار در سال 1390 فرمودهاند که تاریخ صحیح ولادت من 29 فروردین 1318 است که در شناسنامه به اشتباه 24 تیر ثبت شده است.)
پدرش، حجتالاسلام حاج سید جواد خامنهای از علمای باتقوا و زاهد مشهد بود، و مادرش فرزند حجتالاسلام سید هاشم نجفآبادی. او پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی در مشهد، وارد مدرسهی نواب این شهر شد و در آنجا به تحصیل علوم دینی پرداخت. طی این مدت، از محضر استادانی چون آیتالله میلانی و آیتالله حاج شیخ هاشم قزوینی تلمّذ کرد. وی همچنین دو سال از درس خارج خود را در مشهد گذراند. در سال 1336 به نجف اشرف مشرف شد و پس از مدت کوتاهی به وطن بازگشت. در سال 1337 به قم عزیمت کرد و در محضر استادانی چون آیتالله العظمی بروجردی، حضرت امام خمینی، و آیتالله حائری به کسب فیض پرداخت.
در قیام 15 خرداد و آغاز حرکت پیامبرگونهی امام خمینی نیز در کنار ایشان بود و درحالیکه حامل پیام امام درمورد عاشورای 42 برای آیتالله میلانی بود، در بیرجند دستگیر شد. وی همچنین همراه با عدهای از مدرسین در حوزه، یک سازمان مکتبیِ سیاسیِ مخفی را طرحریزی کردند که در پی کشف این سازمان، حضرت آیتالله منتظری و آیتالله ربانی دستگیر و زندانی، و او و چند نفر دیگر متواری شدند. برادر خامنهای در سال 1343 مجدداً به مشهد بازگشت. او در این شهر پیوسته مورد تهدید و تعدّی ساواک و عوامل شاه معدوم قرار داشت، اما به زعم این مسئله، با جدیت به تدریس فقه و اصول برای طلاب پرداخت و درسهای نهجالبلاغه و تفسیری وی، اقشار مختلف مردم، به ویژه نسلِ جوانِ مشتاق را به خود جلب کرد.
او در تمام مدت زندگی انقلابی خود، در پیدایش انقلاب و نهضت اسلامی ایران حرکت میکرد، بهگونهای که بین سالهای 1343 تا 1357 شش بار به زندان رفت و در این مدت، سلولهای انفرادی، جایگاهش بود. در سال 54 پس از آزادی از زندان، کلاسهای ایدئولوژیِ تطبیقی و مقایسهای را گسترش داد و با سخنرانیهای پرشور در سراسر کشور، اندیشه اسلامی و انقلابی را در سطح جوانان گسترش داد و در سال 56 به اتفاق جمعی از روحانیون متعهد، طرح جامع روحانیت مبارز سراسر کشور را ریختند. در همین سال، به ایرانشهر و از آنجا به جیرفت تبعید شد. او چه در فاصلهی زندانها و چه در تبعیدها، از تعقیب و آزار ساواک در امان نبود.
حجتالاسلام خامنهای به هنگام اوجگیری انقلاب اسلامی ِمردم ایران، به دعوت مرحوم استاد شهید آیتالله مطهری و از سوی امام خمینی به عضویت شورای انقلاب درآمد. و پس از پیروزی انقلاب و استقرار جمهوری اسلامی نیز، علاوه بر ادامهی عضویت در شورای انقلاب، در سنگرهای حساسی به خدمت خود ادامه داد. نمایندگی شورای انقلاب در وزارت دفاع، سرپرستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نمایندگی امام در شورای عالی دفاع، نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، امامت جمعهی تهران، و سرانجام در انتخابات اخیر با اکثریت مطلقِ 16079072 رای مردم ایران به ریاست جمهوری انتخاب شد.
رئیسجمهور اسلامی ایران دارای تالیفاتی نیز هستند. از جملهی این تالیفات، «آینده در قلمرو اسلام» که در سال 1344 انتشار یافت و در همان زمان توقیف شد؛ «مسلمانان در نهضت آزادی هندوستان»، «ادعانامهای علیه تمدن غرب ـ ترجمه»، «صلح امام حسن ـ ترجمه»، «طرح کلی اندیشهی اسلامی در قرآن»، «صبر»، «از ژرفای نماز»، «درست فهمیدن اسلام»، «زندگی امام صادق»، «درسهایی از نهجالبلاغه»، و مجموعه سخنرانیها «امامت»؛ و همچنین کتاب «مواضع ما» که با همکاری شهید مظلوم آیتالله بهشتی، شهید دکتر باهنر، و حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی نوشته شده است.
رئیسجمهوری اسلامی ایران، همزمان با آغاز جنگ تحمیلی لباس رزم پوشیده و با حضور در جبهههای مختلف و گفتگو با رزمندگان اسلام، در عین بالابردن روحیهی آنها، به بررسی اشکالات و نقایص پرداخته و با یاری دیگر اعضای شورای عالی دفاع، به سازماندهی نیروهای مسلح پرداخت. در تاریخ ششم تیر ماه سال جاری، به دنبال انفجار بمبی که ازسوی منافقین در یک ضبطصوت تعبیه شده بود، به هنگام سخنرانی در مسجد ابوذر مجروح شد، ولی به زودی سلامتی خود را بازیافت. او پس از بهبودی، پیوسته بر این جمله تکیه میکند که «احساس میکنم عمر دوباره، امانتی است که خداوند جهت خدمت هرچه بیشتر به اسلام و مردم، به من عطا کرده است.»
حجتالاسلام والمسلمین خامنهای ـ که به دنبال شهادت دکتر باهنر به اتفاق آرا به دبیرکلی حزب جمهوری اسلامی انتخاب شد ـ ازدواج کرده و دارای چهار فرزند است.