فلسفه اقتصاد در مناطق آزاد تجاری که مولد بیکاری و واردات کالای مصرفی هستند با شکست مواجه می شود/ قاچاق از مبادی غیر رسمی کشور آفت اقتصاد است
همانگونه ای که اهالی دهکده برای امرار معاش و گذران زندگی و پیشرفت با یکدیگر در ارتباط هستند کشورها نیز برای آنکه بتوانند ادامه حیات داشته باشند ناگزیرند گا با یکدیگر روابط تجاری و اقتصادی داشته باشند.
فلسفه ایجاد مناطق ازاد و تجاری برای استفاده کشورها از مزیت نسبی همدیگر است به صورتیکه بحث گمرک و مبادی ورودی در مناطق ازاد تجاری برداشته می شود و کشورها به راحتی می توانند با یکدیگر مراودات اقتصادی داشته باشند و به این دلیل است که شرایط دست و پا گیر و گذرگاه های اقتصادی حذف شود و کشورها بتوانند به سهولت با یکدیگر رابطه تجاری برقرار کنند.
در کشور ما نیز با همین فلسفه مناطق آزاد تجاری در نقاط مرزی کشور ایجاد شده است اما بحث این است که فلسفه ایجاد این مناطق برای سهولت شرایط اقتصادی، به کارگیری نیروی کار داخلی و استفاده از مزیت های نسبی کشور و بهره بردن از امکانات و تکنولوژی جهانی است.
برای آنکه بتوانیم فلسفه مناطق آزاد تجاری را درست به سرانجام برسانیم باید این شرایط را در این مناطق به وجود اوریم اما همانطور که مزیت هایی برای مناطق ازاد تجاری داریم ممکن است آفت اقتصادی نیز برای یک کشور ایجاد کند.
شرایطی که در کشور ما باعث شده علاوه بر اینکه اقتصاد در مناطق ازاد رشد آنچنانی نداشته و شاید به جهاتی به ضرر شرایط اقتصادی ایران شده است همین است یعنی در واقع ما مناطق آزاد تجاری را ایجاد کرده ایم و به علت تسهیلانی که دولت ایجاد کرد و به واسطه توافق نامه هایی که بین کشورها وجود دارد مباحث مبادی ورودی، حقوق گمرکی، مالیاتی، مالیات بر ارزش افزوده و … در این مناطق وجود ندارد.
مناطق آزاد تجاری با این هدف ایجاد شده است که نیروی کار مرزنشین ما بتوانند آنجا شاغل شوند اما اتفاقی که طی سالهای گذشته رخ داده است این بود که در این مناطق فعالیت اقتصادی بجای اینکه مولد باشد به صورت مصرفی ایجاد شده است.
بجای آنکه یک شرکت خودروسازی با همکاری نیروی کار و سرمایه گذار ایرانی کالاهای مصرفی را تولید کند کالاهای مصرفی به صورت آماده استفاده می شود یا بعضا از مبادی غیر رسمی کشور قاچاق می شود که زیان را به همراه خواهد داشت.
زمانیکه کالایی به صورت قاچاق وارد کشور می شود اولین هدف این مناطق که اشتغال زایی بود از بین می رود و زمانیکه کالا و خدمات به صورت قاچاق وارد کشور می شود قاعدتا مباحث مبادی ورودی، حقوق گمرکی و مالیات، عوارض و ارزش افزوده آن عملا از بین می رود و حقوق دولت تضییع می شود و از طرفی چون واردات به صورت کالاهای مصرفی است کالای مولدی وارد کشور نمی شود و تفکر مولد و تکنولوژی را شاهد نخواهیم بود.
لذا اگر نتوانیم از مناطق آزاد تجاری درست بهره برداری کنیم زیان های آن باعث آفت اقتصادی در داخل کشور خواهد شد اما باید در مناطق آزاد تجاری مزیت های نسبی هر کشور مطرح شود و فرضا اگر یک منطقه آزاد مشترک با عراق داشته باشیم باید مشخص شود مبادی، حقوق گمرکی و … نباشد اهالی هر دو کشور می توانند کالاها و خدمات خود را به یکدیگر عرضه کنند اما هر کشوری با توجه به مزیت های نسبی می تواند برگ برنده برای خود ایجاد کند.
اصولا کشورها به این دلیل مرزبندی ها را به لحاظ اقتصادی انجام می دهند که کشورهایی با مزیت نسبی پایینتر نسبت به دیگر کشورها ترس از این دارند که اگر مرزهای اقتصادی کشور به روی دیگر کشورها باز باشد آیا تولیدکننده ها می توانند با عرضه کنندگان کشورها رقابت کنند یا خیر؟
اگر ما به لحاظ اقتصادی با کشوری مثل آلمان در زمینه خودرو بخواهیم رقابت کنیم مزیت نسبی و مطلق آلمان در صنعت خودروسازی به ایران می چربد و در واقع تولید کننده خودرو ایرانی قادر رویارویی و رقابت با خودروساز آلمانی را ندارد لذا کشور حقوق گمرکی، مالیات و … را ایجاد می کند تا تولید کننده داخلی از این مهم آسیب نبیند لذا صرف نظر از این مباحث در مناطق آزاد به این دلیل است که کشور ما در مناطق مرزی بتواند موجب اشتغالزایی شود و در مجموع به نفع اقتصاد مرزی کشور ما شود.
اگر بنا باشد مناطق آزاد تجاری را ایجاد کنیم که مزیت نسبی هم نداسته باشیم و بجای تولید کالا، کالای آماده را بعضا به صورت قاچاق وارد کشور کنیم و مزیتی نداشته باشد قاعدتا ایجاد مناطق آزاد به صرفه برای کشور ما نیست و باید مسئولین بازنگری مجددی نسبت به این مناطق انجام دهند و مشخص شود مناطق آزاد با چه هدفی شکل می گیرد و پس از آن مبادی نظارتی بر این مناطق چگونه است و ما حصل صرفه اقتصادی آن برای کشور ما مثبت است یا منفی؟
اگر کشور ما بتواند از مزیت های مناطق آزاد تجاری به گونه ای استفاده کند که تراز مثبتی برای ما بجا بگذارد به صرفه است چرا که دولت از حق و حقوق خود در این مناطق می گذرد به واسطه اینکه بتواند شهرستان های مرزی را فعال کند می توان گفت فلسفه درستی است اما اگر بنا باشد دولت از همه حقوق خود بگذرد و به لحاظ صرفه اقتصادی چیزی عاید دولت و مرزنشینان ما نشود و علاوه بر بیکاری کالاهای وارداتی ما مصرفی باشند و مولد نداشته باشیم، کارخانه ایجاد نشود و تکنولوژی وارد کشور نشود این فلسفه با شکست مواجه خواهد شد.
انتهای پیام/