بسیاری از کشورهای جهان برای پاسداری از واژگان خط و زبان خود نهادی خاص را موظف به نظارت بر آن نموده اند و بخشی از بودجه فرهنگی خود را به این امر اختصاص دادند، در کشور ما نیز فرهنگستان ادب بیشترین سهم را در پاسداری از خط و زبان رایج کشور برعهده دارد.
در باب اهمیت خط و زبان، همین بس که بگوییم تغییر خط و زبان هر کشور به عنوان حربه ای برای نفوذ دشمنان بکار گرفته می شود که بارزترین نوع از این حمله فرهنگی در عصر معاصر را می توان تغییر خط کشور ترکیه دانست.
در سال ۱۹۲۸ (۹۸ سال پیش)، خط ترکیه با قدمتی چند هزار ساله تحریف شد و بی شک کودکان ترک نیم قرن بعد، دیگر قادر به خواندن کتب تاریخی کشور خود نخواهند بود و به واسطه همین شبیخون فرهنگی کم کم رسوم قدیمی ترکیه نیز از میان برداشته خواهد شد.
این حربه و نفوذ فرهنگی بیشترین تاثیر خود را در هندوستان گذاشت، به نوعی که ترکیب زبان انگلیسی با زبان رسمی هند در زمان استعمار بریتانیا، واژگان جدیدی وارد زبان هند شدند که با ورود آن ها آداب فرهنگی جدیدی نیز به هند وارد شد.
در این باره باید اعتراف کرد، با تعیین زبان انگلیسی به عنوان زبان بین المللی جهان، درحال حاضر جهان مستعمره فرهنگی انگلستان است و هر فرد برای فعالیت بین المللی نیازمند یادگیری این زبان است.
البته ذکر این موضوع به این معنی نیست که برای آنکه مستعمره نباشیم باید از یادگیری زبان انگلیسی ممانعت ورزیم، در واقع هدف از ذکر این مسئله، بیشتر آن است که ، باید کشورها در کنار آموختن زبان بین المللی به فکر غنای زبان ملی و دینی خود نیز باشند.
متاسفانه از نیم قرن گذشته تاکنون، نشانه های روشنفکری در ایران به استفاده از لغات غیر فارسی در مکالمات تعبیر شده و تاثیر آن را با تثبیت واژگان بیگانه (okو…) در زبان محاوره مردم شاهد هستیم.
اخیرا در کنار ترویج استفاده از کلمات بیگانه، اشتباه نویسی نیز معضل جدیدی شده است که با استفاده از فضای مجازی به جان خط فارسی افتاده ، بسیاری از کاربران این فضا ها نوشتار اصلی کلماتی چون خواهر، لطفا و… را به غلط (خاهر، لطفن) تایپ می کنند و متوجه لطمه ای که به واژگان اصلی می زنند نیستند.
در این خصوص آموزگار پایه پنجم ابتدایی در گفت و گو با خبرنگار ما به این نکته اشاره کرد که، بسیاری از شاگردانش در بدو ورود به مدرسه در خصوص املا نویسی مشکل پیدا کردند و این دانش آموزان اغلب کسانی بودند که در ۳ ماهه تابستان از شبکه های اجتماعی برای گفت و گو استفاده می کردند.
در کنار آن، باید به نقش پررنگ آموزشگاه های آزاد آموزش زبان انگلیسی نیز، در ترویج فرهنگ و زبان بیگانه اشاره کرد، زیرا برخی از این آموزشگاه ها با استفاده از کتب غیر استاندارد که معمولا دور از نظارت تدریس می شوند در کنار آموزش زبان که بی شک پسندیده است، فرهنگ غرب را نیز آموزش می دهند. بطور مثال، کودکی ۷ ساله که وارد آموزشگاه می شود از ابتدا در کتاب ها حضور سگ را به عنوان عضوی از یک خانواده انگلیسی درک می کند و این مسئله کاملا در تعارض با فرهنگ اسلامی حاکم بر کشورش است، و یا در بخش دیگری از کتاب آداب "هالوین، کریسمس و…” بازگو می شود که ناخودآگاه کودک را متوجه و پیگیر این فرهنگ خواهد کرد.
در نهایت باید گفت؛ چه خوب است با وجود اشتیاق خانواده ها به یادگیری زبان انگلیسی از سوی فرزندانشان، به این بستر به عنوان فرصت نگاه شود و کتاب هایی با رعایت فنون و معیار های آموزشی، بصورت غیر کپی و با موضوعاتی کاملا بومی در آموزشگاه ها تدریس شود، و چه بهتر آن که، متولیان فرهنگ کشور نیز نظارت خود را بر همه ابعاد نفوذ فرهنگی دشمن متمرکز کنند و با ساده انگاری نقشه های نفوذ فرهنگی دشمن، در راستای اهداف شوم آن قدم برندارند.
انتهای پیام/