مهرداد میناوند
مایلی کهن به جای عذرخواهی حمله می کند/ با کفش های اسکی چهار دست و پا راه می رفتم
مهرداد میناوند پیشکسوت تیم فوتبال پرسپولیس امروز در مراسم تشییع جنازه همایون بهزادی حضور داشت، با او همکلام شدیم تا درباره این مراسم، تیم ملی المپیک و عکس جالبی که از او منتشر شده بپرسیم.
گروه ورزش "تیتریک"؛ مهرداد میناوند پیشکسوت تیم فوتبال پرسپولیس امروز در مراسم تشییع جنازه همایون بهزادی حضور داشت، با او همکلام شدیم تا درباره این مراسم، تیم ملی المپیک و عکس جالبی که از او منتشر شده بپرسیم. گفتگوی میناوند با بانک ورزش را می خوانید.
امروز در مراسم تشییع جنازه مرحوم بهزادی حضور داشتید. مراسم چطور بود؟
این موضوع واقعا ناراحت کننده است، اینکه آدم هایی مثل بهزادی بعد از اینکه رفتند، عزیز می شوند خیلی دردناک است. کاش وقتی وجود دارند و زنده هستند قدرشان را بدانیم. همه مردم یک جمله یاد گرفتند که می گویند «آدم خوبی بود»، چرا وقتی هستند یادشان نمی کنیم؟ بهزادی و احدی روزهای سختی داشتند، کاش در آن روزها به یادشان بودیم. الان داغیم و نمی دانیم که چه کسانی را از دست داده ایم. اسطوره ای که هم با سواد بود و هم مکتب شاهین را یدک می کشید. من که سنم قد نمی دهد که بازی های ایشان را حتی تماشا کنم ولی وظیفه داشتم به او سر بزنم. این از دست دادن بزرگان یک تلنگر است، کاش هرکه زنده است قدرش را بدانیم.
تیم ملی امید هم از مسابقات انتخابی المپیک حذف شد.
قبلا هم گفته ام که نقطه تاریک زندگی ورزشی من عدم حضور در المپیک است، چیزی که خیلی دوست دارم بگویم این است که من اصلا اهل پاچه خواری نیستم چون معتقدم روزی دست خداست، من فکر می کنم این تیم، تنها تیم ملی امیدی بود که بدون دغدغه به مسابقات اعزام شد. بهترین تدارکات را داشتند، زمان ما تا 3 ساعت قبل از بازی ما دنبال کارهای خروجی مان بودیم.
یک مقدار درباره بازی صحبت کنیم، به نظرتان روند تیم ملی امید چطور بود؟
به نظر من فراز و نشیب های زیادی داشتیم ولی مشکل اینجا بود که ارنج تیم ما مدام عوض و این باعث می شد استرس به بازیکنان داخل زمین تزریق شود.
با توجه به اینکه شما در اروپا بازی کردید، فکر می کنید این اتفاق معمول است؟
من با مربیان خارجی زیادی کار کرده ام، مگر در موارد خاص، هیچگاه ارنج تغییر نمی کرد یا حداقل خیلی به سختی تغییر می کرد، چون این تغییرات از نظر روحی و روانی روی تیم اثر می گذارد.
نقش خاکپور را در این شکست چقدر می بینید؟
من خاکپور را خیلی دوست دارم ولی انتقاداتی را هم به این تیم دارم، به نظرم ما در 90 دقیقه خیلی بی محابا حمله کردیم و از موقعیت های مان استفاده نکردیم. ضمن آنکه استفاده از 4-3 بازیکن می توانست کمک زیادی به ما بکند ولی سر لج و لجبازی نگذاشتند آن ها به تیم بیایند. ما باید از پتانسیل جوان مان استفاده کنیم. این ها نقاط تاریک این تیم بودند ولی به نظر من نقطه تاریک تر ماجرا وقتی بود که ما از این مسابقات حذف شدیم و در توجیه شکست ها یکسری منطق هایی را استفاده کردیم که صحیح نبودند. من واقعا این ادبیاتی را که مایلی کهن استفاده می کند، دوست ندارم. اینکه می آیند به جای عذرخواهی از این نوع برخوردها استفاده می کنند واقعا درست نیست. من هنوز هم اعتقاد دارم که ما در فوتبال به مربیان خارجی نیاز دارم و نباید به کی روش حمله کنند. این برخوردها مردم را حساس تر می کند.
دوباره لیگ شروع شد، پرسپولیس می تواند بازی های خوبش را ادامه بدهد؟
من فقط از بازیکنان این تیم خواهش می کنم مثل چند بازی اخیر که با کناره گیری از شبکه های اجتماعی، تمرکز بیشتری کردند، این بار هم کمک کنند تا این پرسپولیس قهرمان شود.
امروز عکس جالبی از شما منتشر شد که در آن لباس هاکی پوشیده بودید.
این عکس برای من یادآور خاطره جالبی است، مسئولان فوتبال اتریش ما و تیم رقیب مان را در یک ورزشگاه بردند تا پیراهن های تیم را به حراج گذاشته و پول آن صرف امور خیریه شود. این لباس ها را پوشیدیم ولی من یک قدم هم نتوانستم راه بروم و همش روی زمین بودم، اولش هم چهار دست و پا وارد زمین شدم، آخر سر هم به خاطر همین شیرین کاری هایی که من و آن رنگین پوستی که در عکس هست، لباس های مان به بیشترین قیمت فروخته شد. فکر می کنم لباس من 40 تا 45 هزارتا فروش رفت.
امروز در مراسم تشییع جنازه مرحوم بهزادی حضور داشتید. مراسم چطور بود؟
این موضوع واقعا ناراحت کننده است، اینکه آدم هایی مثل بهزادی بعد از اینکه رفتند، عزیز می شوند خیلی دردناک است. کاش وقتی وجود دارند و زنده هستند قدرشان را بدانیم. همه مردم یک جمله یاد گرفتند که می گویند «آدم خوبی بود»، چرا وقتی هستند یادشان نمی کنیم؟ بهزادی و احدی روزهای سختی داشتند، کاش در آن روزها به یادشان بودیم. الان داغیم و نمی دانیم که چه کسانی را از دست داده ایم. اسطوره ای که هم با سواد بود و هم مکتب شاهین را یدک می کشید. من که سنم قد نمی دهد که بازی های ایشان را حتی تماشا کنم ولی وظیفه داشتم به او سر بزنم. این از دست دادن بزرگان یک تلنگر است، کاش هرکه زنده است قدرش را بدانیم.
تیم ملی امید هم از مسابقات انتخابی المپیک حذف شد.
قبلا هم گفته ام که نقطه تاریک زندگی ورزشی من عدم حضور در المپیک است، چیزی که خیلی دوست دارم بگویم این است که من اصلا اهل پاچه خواری نیستم چون معتقدم روزی دست خداست، من فکر می کنم این تیم، تنها تیم ملی امیدی بود که بدون دغدغه به مسابقات اعزام شد. بهترین تدارکات را داشتند، زمان ما تا 3 ساعت قبل از بازی ما دنبال کارهای خروجی مان بودیم.
یک مقدار درباره بازی صحبت کنیم، به نظرتان روند تیم ملی امید چطور بود؟
به نظر من فراز و نشیب های زیادی داشتیم ولی مشکل اینجا بود که ارنج تیم ما مدام عوض و این باعث می شد استرس به بازیکنان داخل زمین تزریق شود.
با توجه به اینکه شما در اروپا بازی کردید، فکر می کنید این اتفاق معمول است؟
من با مربیان خارجی زیادی کار کرده ام، مگر در موارد خاص، هیچگاه ارنج تغییر نمی کرد یا حداقل خیلی به سختی تغییر می کرد، چون این تغییرات از نظر روحی و روانی روی تیم اثر می گذارد.
نقش خاکپور را در این شکست چقدر می بینید؟
من خاکپور را خیلی دوست دارم ولی انتقاداتی را هم به این تیم دارم، به نظرم ما در 90 دقیقه خیلی بی محابا حمله کردیم و از موقعیت های مان استفاده نکردیم. ضمن آنکه استفاده از 4-3 بازیکن می توانست کمک زیادی به ما بکند ولی سر لج و لجبازی نگذاشتند آن ها به تیم بیایند. ما باید از پتانسیل جوان مان استفاده کنیم. این ها نقاط تاریک این تیم بودند ولی به نظر من نقطه تاریک تر ماجرا وقتی بود که ما از این مسابقات حذف شدیم و در توجیه شکست ها یکسری منطق هایی را استفاده کردیم که صحیح نبودند. من واقعا این ادبیاتی را که مایلی کهن استفاده می کند، دوست ندارم. اینکه می آیند به جای عذرخواهی از این نوع برخوردها استفاده می کنند واقعا درست نیست. من هنوز هم اعتقاد دارم که ما در فوتبال به مربیان خارجی نیاز دارم و نباید به کی روش حمله کنند. این برخوردها مردم را حساس تر می کند.
دوباره لیگ شروع شد، پرسپولیس می تواند بازی های خوبش را ادامه بدهد؟
من فقط از بازیکنان این تیم خواهش می کنم مثل چند بازی اخیر که با کناره گیری از شبکه های اجتماعی، تمرکز بیشتری کردند، این بار هم کمک کنند تا این پرسپولیس قهرمان شود.
امروز عکس جالبی از شما منتشر شد که در آن لباس هاکی پوشیده بودید.
این عکس برای من یادآور خاطره جالبی است، مسئولان فوتبال اتریش ما و تیم رقیب مان را در یک ورزشگاه بردند تا پیراهن های تیم را به حراج گذاشته و پول آن صرف امور خیریه شود. این لباس ها را پوشیدیم ولی من یک قدم هم نتوانستم راه بروم و همش روی زمین بودم، اولش هم چهار دست و پا وارد زمین شدم، آخر سر هم به خاطر همین شیرین کاری هایی که من و آن رنگین پوستی که در عکس هست، لباس های مان به بیشترین قیمت فروخته شد. فکر می کنم لباس من 40 تا 45 هزارتا فروش رفت.
ارسال نظر
اخبار برگزیده