دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ - 2024 June 17
24ساعت زندگی با جسد همسر
مرد عراقی بعد از کشتن همسر ایرانی‌اش، ۲۴ساعت با جسد او زندگی کرد.
گروه حوادث«تیتریک» ؛ هفتم دی‌ماه سال‌جاری یک مرد عراقی نزد پلیس تهران رفت و خبر از ناپدید شدن همسر ایرانی‌اش داد.
وی به دادیار موسوی گفت: 18سال پیش به ایران آمدم. در این مدت برای تأمین مخارج زندگی‌ام کارگری می‌کردم و به نظافت ساختمان‌ها می‌پرداختم. تا اینکه 3سال پیش از طریق یکی از دوستانم با یک دختر ایرانی آشنا شدم و با هم ازدواج کردیم.
او هم شاغل بود و هر روز صبح هردو از خانه بیرون می‌رفتیم و غروب برمی‌گشتیم.
وی ادامه داد: شب گذشته مثل همیشه از خانه بیرون رفتیم اما غروب همسرم دیگر به خانه برنگشت،هرچه با موبایلش تماس گرفتم جواب نداد.
به جاهایی که فکر می‌کردم رفته باشد سر زدم اما هیچ‌کس از او خبری نداشت. برای همین تصمیم گرفتم موضوع را به پلیس اطلاع بدهم.
بعد از اظهارات این مرد، پرونده برای رسیدگی بیشتر در اختیار قاضی موسوی دادیار شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت.
با دستور وی تحقیقات در این زمینه شروع شد. تنها مظنون پرونده کسی جز همسر زن ناپدید شده نبود که قاضی دستور بازداشت وی را صادر کرد. چراکه همه شواهد و مدارک نشان می‌داد این مرد عراقی راز ناپدید شدن همسرش را می‌داند.
مرد مظنون روز دوشنبه بازداشت شد و در بازجویی‌های اولیه خود را بیگناه دانست اما وقتی با دلایل و مدارک علمی روبه‌رو شد لب به اعتراف گشود.
وی گفت:مدتی بود که به رفتارهای همسرم مشکوک شده بودم، نمی‌دانم چرا، اما این شک و سوء ظن لحظه‌ای مرا رها نمی‌کرد تا اینکه تصمیم به قتل گرفتم.
وی ادامه داد: شب حادثه از محل کارم به خانه آمدم، همسرم نیز در خانه بود. به دروغ به او گفتم برایش یک انگشتر طلا هدیه خریده‌ام.
از او خواستم تا چشمانش را ببندد تا بعد از دیدن هدیه‌اش هیجان زده شود. برای همین چشمانش را با پارچه بستم و سپس، او را به قتل رساندم.
بعد از آن 24ساعت در کنار جسد همسرم بودم تا اینکه تصمیم گرفتم او را دفن کنم. برای همین جسد را داخل کارتن تلویزیون که از قبل آماده کرده بود گذاشتم.
سپس با یکی از دوستانم که وانت دارد تماس گرفتم و به دروغ به او گفتم که می‌خواهم تلویزیونی را برای فروش به حوالی اسلامشهر ببرم، برای همین از او خواستم تا مرا به آنجا برساند.
وی ادامه داد: دوستم به خانه ما آمد و من کارتن را پشت وانت گذاشتم.
سپس در بیابان‌های اطراف اسلامشهر پیاده شدم و بعد از رفتن دوستم گودالی در آنجا کندم و جسد همسرم را داخل آن گذاشتم.
به گزارش همشهری، در ادامه تحقیقات مشخص شد که جسد این زن اول اسفند‌ماه توسط مأموران پلیس اسلامشهر به‌عنوان مجهول‌الهویه کشف شده است.
به‌دنبال اعترافات مرد عراقی، پرونده برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت.
وی به دادیار موسوی گفت: 18سال پیش به ایران آمدم. در این مدت برای تأمین مخارج زندگی‌ام کارگری می‌کردم و به نظافت ساختمان‌ها می‌پرداختم. تا اینکه 3سال پیش از طریق یکی از دوستانم با یک دختر ایرانی آشنا شدم و با هم ازدواج کردیم.
او هم شاغل بود و هر روز صبح هردو از خانه بیرون می‌رفتیم و غروب برمی‌گشتیم.
وی ادامه داد: شب گذشته مثل همیشه از خانه بیرون رفتیم اما غروب همسرم دیگر به خانه برنگشت،هرچه با موبایلش تماس گرفتم جواب نداد.
به جاهایی که فکر می‌کردم رفته باشد سر زدم اما هیچ‌کس از او خبری نداشت. برای همین تصمیم گرفتم موضوع را به پلیس اطلاع بدهم.
بعد از اظهارات این مرد، پرونده برای رسیدگی بیشتر در اختیار قاضی موسوی دادیار شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت.
با دستور وی تحقیقات در این زمینه شروع شد. تنها مظنون پرونده کسی جز همسر زن ناپدید شده نبود که قاضی دستور بازداشت وی را صادر کرد. چراکه همه شواهد و مدارک نشان می‌داد این مرد عراقی راز ناپدید شدن همسرش را می‌داند.
مرد مظنون روز دوشنبه بازداشت شد و در بازجویی‌های اولیه خود را بیگناه دانست اما وقتی با دلایل و مدارک علمی روبه‌رو شد لب به اعتراف گشود.
وی گفت:مدتی بود که به رفتارهای همسرم مشکوک شده بودم، نمی‌دانم چرا، اما این شک و سوء ظن لحظه‌ای مرا رها نمی‌کرد تا اینکه تصمیم به قتل گرفتم.
وی ادامه داد: شب حادثه از محل کارم به خانه آمدم، همسرم نیز در خانه بود. به دروغ به او گفتم برایش یک انگشتر طلا هدیه خریده‌ام.
از او خواستم تا چشمانش را ببندد تا بعد از دیدن هدیه‌اش هیجان زده شود. برای همین چشمانش را با پارچه بستم و سپس، او را به قتل رساندم.
بعد از آن 24ساعت در کنار جسد همسرم بودم تا اینکه تصمیم گرفتم او را دفن کنم. برای همین جسد را داخل کارتن تلویزیون که از قبل آماده کرده بود گذاشتم.
سپس با یکی از دوستانم که وانت دارد تماس گرفتم و به دروغ به او گفتم که می‌خواهم تلویزیونی را برای فروش به حوالی اسلامشهر ببرم، برای همین از او خواستم تا مرا به آنجا برساند.
وی ادامه داد: دوستم به خانه ما آمد و من کارتن را پشت وانت گذاشتم.
سپس در بیابان‌های اطراف اسلامشهر پیاده شدم و بعد از رفتن دوستم گودالی در آنجا کندم و جسد همسرم را داخل آن گذاشتم.
به گزارش همشهری، در ادامه تحقیقات مشخص شد که جسد این زن اول اسفند‌ماه توسط مأموران پلیس اسلامشهر به‌عنوان مجهول‌الهویه کشف شده است.
به‌دنبال اعترافات مرد عراقی، پرونده برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت.
ارسال نظر
اخبار برگزیده
