وسوسه های شیطانی و مرگ دلخراش زنی تنها

گروه حوادث «تیتریک» ؛  ساعت 9 شب پنجم خردادماه سال جاری دختر جوانی در تماس با پلیس 110 از به‌قتل رسیدن مادر 50 ساله‌اش خبر داد.
وقتی مأموران کلانتری 129 جامی خود را به قتلگاه رساندند با جسد خون‌آلود روبه رو شدند و ماجرا را به بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران و اداره ویژه قتل پلیس آگاهی خبر دادند.

دختر جوان وقتی کارآگاهان را دید، گفت: ساعت 7 شب از محل کارم به خانه آمدم و زمانی‌که خواستم در را باز کنم به‌خاطر این‌که کلید از داخل روی در بود نتوانستم در را باز کنم.
صدای تلویزیون به گوش می‌رسید و کفش‌های مادرم جلو در بود اما هرچه زنگ خانه را می‌زدم کسی پاسخگو نبود.


نگران شدم و به کمک همسایه‌ها در را شکسته و وارد خانه شدیم و صحنه‌ای باورنکردنی را دیدیم، مادرم به قتل رسیده بود.
کارآگاهان در تحقیقات میدانی خیلی زود به ردپای یک مرد افغان به نام «درویش» برخوردند که هر از گاهی برای شستن پله‌ها به آن ساختمان رفته و روز جنایت نیز در آنجا بود که کسی اطلاعی از خارج شدن وی ندارد.


در حالی که تجسس‌ها برای ردیابی مرد نظافتچی متمرکز شده بود دختر قربانی جنایت از سرقت 20 النگوی طلای مادرش خبر داد.
همین سرنخ کافی بود تا انگیزه قتل برای سرقت طلا‌ها از سوی مرد نظافتچی قوی‌تر شود و کارآگاهان در تجسس‌های فنی توانستند مخفیگاه «درویش» را در منطقه جوادیه راه‌آهن شناسایی کنند اما درویش همزمان با قتل فراری شده بود و تجسس‌ها نشان داد وی به افغانستان رفته است.


رایزنی‌های پلیس اینترپل آغاز شد تا این‌که سرنخی از قاتل فراری که مدتی می‌شد به ایران برگشته بود به دست آمد. درویش به‌عنوان کارگر ساده در ساختمانی نیمه‌کاره مشغول به‌کار بود و کارآگاهان ساعت یک بامداد 7 اسفند ماه به مخفیگاه وی در منطقه خلازیر رفته و وی را که در حال استراحت بود، دستگیر کردند.


درویش که باور نداشت بازداشت شود در اعترافش گفت: برای نظافت پله‌ها به ساختمان محل جنایت می‌رفتم و هر بار برای گرفتن آب‌گرم از همسایه‌ها کمک می‌خواستم تا این‌که در خانه قربانی جنایت را به صدا درآوردم و زمانی که خواست ظرف آب گرم را به من بدهد برق النگوهایش مرا وسوسه کرد بارها این صحنه را دیدم تا این‌که وسوسه شدم دست به قتل و سرقت طلاهای وی بزنم.


وی افزود: روز حادثه بعد از گرفتن وسایل کار از مدیر ساختمان به‌بهانه گرفتن آب گرم به سراغ قربانی رفتم و زمانی که زن تنها برای آوردن آب به آشپزخانه رفت، با چاقویی که زیر لباس پنهان کرده بودم وارد خانه‌شان شدم.
زن که با دیدنم داخل خانه‌شان شوکه شده بود وقتی فهمید قصد سرقت طلاهایش را دارم شروع به جیغ‌و فریاد کرد که من نیز وی را کشتم و با سرقت طلاها پا به فرار گذاشتم./ ایران