شبکه نمایش خانگی زیر ذرهبین «تیتر یک»:
خطر شبکه نمایش خانگی برای بنیان خانواده
خط قرمزهایی که سریالهای نمایش خانگی از آنها عبور میکنند، مخرب روابط اعضای خانوادهها است.
![رهاشدگی شبکه نمایش خانگی تهدیدی برای بنیان خانواده رهاشدگی شبکه نمایش خانگی تهدیدی برای بنیان خانواده](/files/fa/news/1402/8/2/833678_382.jpg)
مهدیه سادات نقیبی، منتقد سینما و تلویزیون در یادداشتی اختصاصی برای «تیتر یک» نوشت: با توجه به افزایش بازدیدکنندگان سریالهای نمایش خانگی باید علت التهاب این فرآیند از افزایش بازدیدکنندگان را بررسی کرد.
آنچه در میان اهالی رسانه همچنین اهالی سینما و تلویزیون مورد اهمیت واقع میشود، ایجاد فضای گفتگو پیرامون اثری است که قرار است تولید شود. گفتگو نه به معنای صحبت از آثار سینما و تلویزیون بلکه به معنای ایجاد پرسش برای مخاطب و روشن شدن اهداف از نمایان شدن گفتگو، بازیها و هر آنچه در سریال دیده میشود.
به بیانی واضحتر میتوان چنین گفت، پیامهای سریالها در تلویزیون و نمایش خانگی حاکی از بر پا کردن فرهنگ برای جامعه و خانوادههای ایرانی است، اما آنچه طی این سالهای اخیر شاهد بودیم، نشان دادن برخی از خط قرمزها در سریالهای نمایش خانگی است، خط قرمزهایی که باعث بر هم زدن پیوند خانوادگی و روابط اعضای خانوادهها میشود.
در واقع به بیان ساده باید گفت، در سریالهای نمایش خانگی هیچگونه خط قرمزی وجود ندارد، اگر هم تا حدی برخی از مسائل را رعایت میکنند، صرفاً برای جلوگیری از منع پخش آن است.
این که خط قرمزها به چه منظور است؟ باید گفت کمرنگ نشان دادن برخی از امور مثل کشتوکشتار، خیانت، دزدی، و عادی نشان دادن روابط محرم و نامحرم، مصرف دخانیات همچون الکل و سیگار و مواد مخدر، قماربازی و دهها موردی که نبود آنها توجهات را به کیفیت پایین فیلم متوجه میکند، به همین منظور پیامهای ناشی از این موارد به خوب بودن فیلم برچسب میزند.
![رهاشدگی شبکه نمایش خانگی تهدیدی برای بنیان خانواده رهاشدگی شبکه نمایش خانگی تهدیدی برای بنیان خانواده](/files/fa/news/1402/8/2/833679_272.jpg)
مخاطب بارها در سریالهای مختلف نمایش خانگی همچون «زخم کاری» شاهد قتل و جنایتهای فاجعهبار است، آن وقت دیگر چه جای گله و انتقاد برای مردم از فجایع اخیر در جامعهمان میماند.
نکته قابل توجه این است که دقیقاً در کشورمان قتلها و جنایتهای فاجعهبار مکرر رخ میدهد، بنابراین نه قطعاً اما درصد بیشتر این افکار و ترغیب برای اینگونه از افکار شیطانی و هولناک از همین مسیرها نشأت میگیرد. تقریباً در هر قسمت از زخم کاری یا یک قتل اتفاق میافتد یا سایه جنایتی را در قسمتهای بعدی میبینیم، در هر قسمت مکرراً شخصیتها با انجام کارهای خلاف و غیر اخلاقی آمار بازدیدکنندگان را بالا میبرند.
اینکه این سریالِ قابل تأمل در نگارش فیلمنامه و چالشهای موجود در قصهپردازی خوب است، شکی نیست اما با این وجود در کنار تحت تأثیر قرار دادن مخاطب از قصه پرچالش قطعاً تلاش بر فرهنگسازی میکند. در واقع باید تأکید کنیم همانقدر که قصه خوب و پرکششی دارد، در ایجاد فرهنگسازی هم در تغییر سبک و سیاق افکار مردم عام از حوزههای مختلف موفق بوده است.
چرا فیلمسازان سینما در تحکیم بنیان خانوادهها و بازسازی و ترمیم فرهنگ ایرانی تلاشی نمیکنند؟ چرا اهالی سینما و تلویزیون در همه عوامل حرفی در اینباره نمیزنند؟ قطعاً از این روال موجود رضایت دارند و هر چه بیشتر این مسیر طی میشود فرهنگ ایرانی رو به نابودی میرود و در قبال آن سبک فرهنگ غربی به طور غیرمستقیم پایهگذاری میشود.
بازنمایی دو اثر فاخر و عواقب قدرتطلبی
تمام شدن فصل اول زخم کاری و قصه پر التهاب اما با ابهت آن، کارگردان را ترغیب به ساخت فصل دوم کرد که در نهایت در اواسط شهریورماه امسال قسمت اول از فصل دوم آن در رسانههای داخلی پخش شد.
آن چیزی که مورد موفقیت در تماشای زخم کاری از سوی مخاطب شده است، تنها نگذاشتن مخاطب در پایان قصه است، در واقع قصه آن قدر عمیق و پر ابهت است که مخاطب را با خود به دل ماجرا میبرد و با او ارتباط برقرار میکند. نکتهای که کارگردان با نگاه ریزبینانه و دقیق خود سراسر داستان را با آن طی میکند، چراکه دیده شدن برای او مهم نیست بلکه همذاتپنداری با مخاطبان برای او مهم است. اگرچه زخم کاری از نظر محتوایی و پیامهای ضد ارزشی فاقد کتمان نیست و کل اثر به عنوان یک مُبَلِغ ضد ارزشی بنا شده است اما روایت داستان بسیار قوی و خوبی دارد، دقیقاً همان طور که تراژدی «مكبث» اثر ویلیام شكسپیر و رمان «بیست زخم كاری» از قصه و چالشهای بسیار خوبی برخوردار هستند.
زخم کاری در فصل اول و فصل دوم با تمرکز در قدرتطلبی داستان خود را میگرداند و این دقیقاً همان چیزی است که به عنوان یک کهن الگو از دیرباز تا به امروز در ژانرهای تراژدی مورد هدف قرار میگیرد. به بیان دیگر میتوان گفت، تلاش برای رسیدن به قدرت میتواند فجایع زیادی را منجر شود، فجایعی که از تمام خط قرمزها رد میشود تا به هدف خود برسد. زخم کاری از زوایای بسیاری قابل بررسی است، چرا که عناوین کهن الگوها نه تنها در جامعه امروزمان بلکه در عقاید بسیاری از مردم دیده میشود و این موارد تحلیلهای بسیار زیادی از جوانب مختلف را خواهد داشت.
![رهاشدگی شبکه نمایش خانگی تهدیدی برای بنیان خانواده رهاشدگی شبکه نمایش خانگی تهدیدی برای بنیان خانواده](/files/fa/news/1402/8/2/833680_128.jpg)
عناوینی همچون نمایان کردن تحقیر در مقابل با قدرتطلبی، ضعف در ایجاد ارتباط برقرار کردن در مقابل با خواستار سلطهطلبی و تلاش برای آن، قرار دادن شخصیتهای سلطهطلب در مقابل شخصیتهای ضعیف و دیگر المانهایی که همه در کنار هم تنها به دنبال یک مقصد هستند.
اگرچه زخم کاری از تولیدات امسال و سال قبل بوده است، اما آنچه در درونمایه آن قابل درک است حال و هوای جامعه و کشورمان است و به نوعی در سالهای آینده با تماشای آن میتوان پی به درونمایه و فضای حاکی از زمان خود داشت، بنابراین زخم کاری معادل پیادهسازی فسادها و رانتخواریهای موجود در جامعهای است که در آن زندگی میکنیم. زمانی که بحث قدرت در میان باشد دیگر بویی از انسانیت برده نمیشود و بیشتر بوی خون و سلطهطلبی در میان است.
الهه ملاحسینی _ تیتر یک
انتهای خبر/
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده