ایران چگونه میتواند بر انتخابات آمریکا تأثیر بگذارد؟
یک اهرم تأثیرگذار بر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا استفاده از ظرفیت جمعیت مسلمان در این کشور است، اما متأسفانه ما اصلاً جمعیت مسلمان آمریکا را نمیشناسیم و برنامهی مدونی برای دیپلماسی عمومی در آمریکا نداریم.
گروه سیاسی«تیتر یک»/در راستای بررسی موشکافانه و دقیق انتخابات ریاست جمهوری
آمریکا، سایت برهان مصاحبهای تفصیلی با دکتر فؤاد ایزدی، عضو هیئت علمی دانشکدهی
مطالعات جهان دانشگاه تهران و کارشناس مسائل آمریکا، انجام داده است.
این مصاحبه در 2 بخش از نظر خوانندگان محترم میگذرد. در قسمت اول به بررسی چگونگی امکان تأثیرگذاری جمهوری اسلامی ایران بر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پرداختهایم و در قسمت دوم، که در هفتهی آینده منتشر خواهد شد، نقش و عمکرد پول و رسانهها را در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مورد بررسی و واکاوی قرار دادهایم.
این مصاحبه در 2 بخش از نظر خوانندگان محترم میگذرد. در قسمت اول به بررسی چگونگی امکان تأثیرگذاری جمهوری اسلامی ایران بر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پرداختهایم و در قسمت دوم، که در هفتهی آینده منتشر خواهد شد، نقش و عمکرد پول و رسانهها را در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مورد بررسی و واکاوی قرار دادهایم.
گفته
میشود که 94 درصد از کسانی که در انتخابات پیروز میشوند کسانی هستند که
کمکهای مالی بیشتری را جذب کردهاند. در این انتخابات هم، طبق آخرین
اخبار، آقای رامنی کمکهای بسیار بیشتری را نسبت به آقای اوباما دریافت
کرده است. به نظر شما، آیا این موضوع میتواند عامل پیروزی رامنی شود؟
به
صورت سنتی، چون انتخابات ریاست جمهوری خیلی مهم است، تفاوت چندانی به لحاظ
جمعآوری پول بین 2 کاندیدا وجود نداشت و هر 2 سعی میکردند پول جمع کنند و
تبلیغ کنند، اما در سال 2010 قانون تغییر کرد و این تغییر تا حدودی به نفع
جمهوریخواهان بود. همین موضوع به آقای رامنی کمک کرد تا ایشان بتوانند
پول بیشتری جمع کنند. البته فاصلهی ایشان با آقای اوباما هنوز چندان زیاد
نیست و بنابراین آقای رامنی باید دغدغههای دیگری هم داشته باشد؛ از جمله
اینکه فجایع اقتصادی حال حاضر آمریکا نتیجهی سیاستهای بوش و
جمهوریخواهان بوده است.
دمکراتها
هم از این مسئله استفادهی تبلیغاتی میکنند. بیل کلینتون در همین اجلاس 4
سالهی حزب، هنگامی که منطق جمهوریخواهان را توضیح میداد، گفت که آنها
میگویند ما یک کثافتکاری کردهایم، ولی سرعت شما (یعنی دمکراتها) در
تمیز کردن این کثافتکاری پایین است و بگذارید ما برگردیم و خودمان این
کثافتکاری را تمیز کنیم. کلینتون میگوید این منطق، منطق درستی نیست.
از
این جهت، این انتخابات یک مقدار ویژگیهای اینچنینی دارد؛ یعنی یک شوک
اقتصادی کمسابقه در آمریکا به وجود آمده است و این قطعاً در نگاه مردم
تأثیر میگذارد. حال رامنی میخواهد با استفاده از این پولی که یک مقدار
بیشتر از رقیبش هست خاطرات 4 سال قبل را پاک کند، ولی این کار چندان ساده
نیست.
ضمن اینکه رئیسجمهوری که در کاخ سفید مستقر است معمولاً شانس بیشتری دارد.
بله،
او چون 4 سال رئیسجمهور بوده و در رسانههای مختلف حضور داشته است،
چهرهاش شناختهشده است و اگر مشکل خاصی به وجود نیاورده باشد، احتمال
پیروزیاش بیشتر است.
نکتهی
حائز اهمیت این است که ما در رابطه با انتخابات آمریکا نباید فقط نظارهگر
باشیم، با توجه به ساختار موجود، این امکان وجود دارد که ما هم تأثیرگذار
باشیم. همان طور که آمریکاییها میخواهند در انتخابات ما تأثیرگذار باشند و
قبل و بعد از انتخابات سال 88 هم سعی کردند در جریان انتخابات تأثیر
بگذارند، در کشور ما هم مسئولین باید به این تفکر برسند که جایگاه ایران و
دشمنی با آمریکا به ما حکم میکند که حداقل به فکر تأثیرگذاری باشیم.
در
حال حاضر ما فکر تأثیرگذاری را هم نداریم. این سؤال وجود دارد که چطور
میتوانیم تأثیرگذار باشیم؟ برای مثال، آقای بوش در سال 2000 توسط
مسلمانها انتخاب شد، چون آرای ایالت فلوریدا باقی مانده بود، رقابت خیلی
نزدیک بود و در نهایت با 500 و خردهای اختلاف رأی او پیروز شد. جمعیت
مسلمانها در فلوریدا چند ده هزار نفر است و اکثر ارگانهای اسلامی گفتند
به بوش رأی بدهید، به دلیل اینکه کلینتون از اسرائیل طرفداری میکرد و
توجهی به مسلمانان نداشت. شک نکنید که آن سال رأی مسلمانها به بوش در
فلوریدا چندین هزار بود و او با اختلاف اندکی توانست پیروز شود. همان طور
که میدانید، سیستم انتخابات آمریکا battle grand state یا «صفر یا صد» است. در واقع اگر یک کاندیدا حتی یک رأی هم بیشتر داشته باشد، کل آرای آن ایالت به او میرسد.
ما
نه دشمنانمان را خوب میشناسیم و نه دوستانمان را. در آمریکا مسلمانهایی
هستند که به ایران علاقه دارند. غیرمسلمانها را که تقریباً اصلاً
نمیشناسیم، در حالی که بعضی از آنها در خیلی از حوزهها با ما همفکر
هستند. بنابراین اگر ما برنامهی دیپلماسی خوبی برای آمریکا در نظر داشته
باشیم، نه تنها در انتخابات ریاست جمهوری، بلکه در انتخابات سنا و
نمایندگان هم میتوانیم تأثیرگذار باشیم.
بعضی
از ایالتهای آمریکا به صورت سنتی به جمهوریخواهان یا دمکراتها رأی
میدهند. برای مثال، ایالت تگزاس به صورت سنتی به جمهوریخواهان رأی
میدهد. به همین خاطر آنجا برای تبلیغات زیاد پول خرج نمیکنند. کاندیداها
در ایالتهایی پول خرج میکنند که رأیشان مشخص نیست؛ مثل فلوریدا، آیووا و
پنسیلوانیا. چون در این ایالتها رأی نزدیک است، بنابراین جمعیت مسلمانان
آنها تأثیرگذار خواهند بود، مثل اتفاقی که در سال 2010 افتاد. پس یک اهرم
تأثیرگذار بر انتخابات آمریکا استفاده از همین جمعیت مسلمان است، اما
متأسفانه ما اصلاً جمعیت مسلمان آمریکا را نمیشناسیم و برنامهی مدونی
برای دیپلماسی عمومی در آمریکا نداریم.
ما
در مورد شناخت آمریکا ضعف داریم. این کشور 50 ایالت دارد که هر کدام از
آنها به اندازهی یک کشور هستند. ضمن اینکه جمعیت آمریکا بسیار زیاد است.
در واقع ما نه دشمنانمان را خوب میشناسیم و نه دوستانمان را. در آمریکا
مسلمانهایی هستند که به ایران علاقه دارند. غیرمسلمانها را که تقریباً
اصلاً نمیشناسیم، در حالی که بعضی از آنها در خیلی از حوزهها با ما
همفکر هستند. بنابراین اگر ما برنامهی دیپلماسی خوبی برای آمریکا در نظر
داشته باشیم، نه تنها در انتخابات ریاست جمهوری، بلکه در انتخابات سنا و
نمایندگان هم میتوانیم تأثیرگذار باشیم.
ایران با چه ابزارهایی میتواند تأثیرگذار باشد؟ مثلاً با فیسبوک، پرس تیوی و امثال اینها میتوان کاری از پیش برد؟
پرس
تیوی را که آمریکاییها نمیتوانند ببینند، چون اجازهی ورود به آمریکا
پیدا نکرده است و درصد کمی با استفاده از ماهوارههای خاص امکان دیدن این
شبکه را دارند. همان طور که عرض کردم، قدم اول اشراف است؛ یعنی اول باید
بازیگران، کنشگران و ساختار سیاسی آمریکا را بشناسیم و در مرحلهی بعد با
آنها تعامل برقرار کنیم. این کار از چند طریق امکانپذیر است. برای مثال،
رئیسجمهور ما سالانه به نیویورک سفر میکند و میتواند با رهبران بعضی از
این گروهها ملاقات کند. البته در حال حاضر هم رئیسجمهور ما جلسه
میگذارد، ولی چون اشراف کافی نسبت به جامعهی آمریکا نداریم، بسیاری از
افرادی که در این جلسات شرکت میکنند سیاهیلشکر هستند.
از
این جهت، قدم اول ایجاد اشراف و قدم بعدی ایجاد ارتباط و تعامل است. این
تعامل میتواند در قالب نامهنگاری، برگزاری جلسات و دعوت رهبران برخی از
گروهها به ایران باشد. البته در طول چند سال گذشته هم ارتباطات محدودی
وجود داشته است. برای مثال، خانم دکتر گاتنی به ایران سفر کردند و دربارهی
جنبش وال استریت سخنرانی کردند. این سفر علاوه بر اینکه دستاوردهای
رسانهای برای ما دارد، سود اصلیاش در این است که وقتی ایشان به آمریکا
بازمیگردند تصویری از ایران ارائه میدهند که با تصور موجود نسبت به ایران
خیلی متفاوت است. البته این افراد اذیت هم میشوند و ایمیلهای تهدیدآمیز
دریافت میکنند، ولی به هر حال تأثیرات مثبتی برای ما دارند.
در
حوزهی دیپلماسی عمومی روشهای دیگری هم وجود دارد. دیپلماسی عمومی ما در
مورد آمریکا باید به صورت چند بسته تولید و ارائه شود. این کار اتفاقاً
بودجهی مالی کمی میخواهد، چون معمولاً آنها نیاز مالی ندارند و فقط به
ایجاد ارتباط و سازماندهی تعامل با آنها نیاز داریم. اسرائیل با همین روش
با جمعیت اندکی که دارد، تعداد کمی از مردم آمریکا را با خود همراه میکند
و اهدافش را در این کشور محقق میسازد و سیستم را به سمت خودش میکشاند.
هیچ ایرادی هم به آنها نیست، چون آنها به دنبال منافع خودشان هستند. این
ایراد ماست که از این سیستم استفاده نمیکنیم.
یعنی شما معتقدید همان ظرفیت و قابلیت برای ما هم وجود دارد، ولی ما از آن استفاده نمیکنیم؟
بله،
البته ما لزوماً نمیخواهیم دیپلماسی عمومی اسرائیل را در آمریکا خط به خط
تکرار کنیم. شرایط ما با شرایط اسرائیل متفاوت است. عرض من این است که این
قابلیت وجود دارد، چون سیستم حکومتی در آمریکا پادشاهی نیست که بدون سقوط
پادشاه امکان تغییر سیستم وجود نداشته باشد. راه نفوذ و حضور در آمریکا
وجود دارد و حتی کشورهای دورافتاده هم در آمریکا لابی دارند، ولی متأسفانه
ما در این حوزه ضعیف عمل کردهایم.
اگر
طرف مقابل را ابرقدرت نبینیم و سیستم سیاسی آمریکا را مجموعهای بدانیم که
میتوانیم در آن تأثیرگذار باشیم، آن وقت سعی میکنیم که اهدافمان را در
این سیستم پیگیری نماییم. بنابراین در ابتدا باید نگاهمان را به موضوع
تغییر دهیم.
البته
همان طور که عرض کردم، شرایط ایران به گونهای نیست که مثلاً ایران بتواند
لابی تابلوداری در آنجا به وجود آورد، اما افرادی همفکر با ما وجود دارند
که نگران کشورشان هستند. آنها حتی ممکن است توجه خاصی به ایران نداشته
باشند، ولی چون بحث جنگ با ایران مطرح میشود و آنها با جنگ مخالفاند،
ظرفیتهای خوبی دارند که ما از آنها استفاده نمیکنیم.
به
نظرم این کافی نیست که وضعیت انتخابات آمریکا را مطالعه کنیم و بعد به این
نتیجه برسیم که دمکراسی در آمریکا یک بحث پوشالی و ظاهری است. خوب است که
این را بدانیم، منتها باید چند قدم فراتر برویم و در حوزهی منافع ملی کشور
خودمان از این موضوع استفاده کنیم و در این سیستم تأثیرگذار باشیم. این
اقدام در حقیقت نیازمند نگاه به خود و دیگری است. اگر طرف مقابل را ابرقدرت
نبینیم و سیستم سیاسی آمریکا را مجموعهای بدانیم که میتوانیم در آن
تأثیرگذار باشیم، آن وقت سعی میکنیم که اهدافمان را در این سیستم پیگیری
نماییم. بنابراین در ابتدا باید نگاهمان را به موضوع تغییر دهیم.
اگر بخواهیم پیشبینی از نتیجهی انتخابات داشته باشیم، شما معتقد به پیروزی احتمالی اوباما هستید؟
در
نظرسنجیها حدوداً 4 درصد اوباما جلوتر است و در الکتروکالج نسبت 2
کاندیدا حدوداً 209 به 270 است. در واقع اگر امروز انتخابات برگزار میشد،
اوباما برنده بود.[1]
در
طول این چند هفتهی باقیمانده هم به نظر نمیرسد اتفاق خاصی بیفتد، چون
آقای رامنی هم مثل بوش کموبیش اشتباهاتی میکند که محبوبیت او را کاهش
میدهد.ضمن اینکه اوباما دنبال جنگ نیست و این موضوع باعث اقبال بیشتر مردم
شده است.
این در حالی است که
در طرف مقابل، نهادهایی در داخل و خارج آمریکا وجود دارند که علاقهمند به
جنگ هستند. احتمال این را که چنین اتفاقی قبل از انتخابات بیفتد نمیتوان
رد کرد، اما این احتمال خیلی ضعیف است. بعد از انتخابات چیزی که احتمالاً
اتفاق میافتد این است که فشارها بر ما افزایش پیدا کند؛ چندان فرقی ندارد
که چه کسی انتخاب شود.
بحث جنگ
هم به این دلیل اتفاق نمیافتد که برای آنها هزینه دارد. بنابراین ما باید
به سمتی حرکت کنیم که تحریمها برای طرف مقابل هم هزینه داشته باشد. در
حال حاضر هزینههایی که بر اثر تحریمها به طرف مقابل تحمیل میشود کم
هستند و به همین خاطر آنها به تحریمها ادامه میدهند. ما حداقل باید
تناقض ادعاهای حقوق بشری دولتمردان آمریکایی و تحمیل فشار اقتصادی بر مردم
ایران را نشان دهیم.
آقای رامنی به وضوح گفتهاند که ما باید ایران را در تنگنا قرار بدهیم تا زمینهی نارضایتی عمومی بالا برود.
اعمال
تحریمها از سوی آمریکا در حقیقت مثل این است که پوتین آمریکاییها بر
گردن مردم ایران قرار گرفته است تا آنها را خفه کند. این کار با ادعاهای
آنها مبنی بر اینکه ما به مردم ایران علاقهمندیم و طرفدار حقوق بشر هستیم
کاملاً منافات دارد.
پینوشت:
[1]این مصاحبه در تاریخ 6 مهر 1391 انجام شده است و آمار ارائهشده مربوط به این تاریخ میباشد.
ارسال نظر
اخبار برگزیده