بیکاری دلیل اصلی معضلات و ناهنجاریهای اجتماعی است/ افزایش نگرانکننده شمار بیکاران
گروه اجتماعی «تیتریک»، به نقل از سینا، بیکاری تبعات روحی و روانی که شایعترین آنها افسردگی است، را به دنبال دارد و همچنین از علل اصلی افزایش آمار طلاق، خودکشی و افزایش شمار زنان بیوه محسوب میشود؛ دزدی، فساد اقتصادی، تنشهای خانوادگی و مهاجرت نیز به طور ثانویه بر این مشکلات دامن میزند تا جایی که بیم آن میرود، درمان این مشکلات ناممکن شود؛ تعطیلی کارخانهها و کارگاهها که ناشی از کمبود سرانه درآمد خالص است باعث افزایش شمار بیکاران شده و نیروهای متخصص و ماهر نیز یا راه مهاجرت در پیش گرفته و یا با مشارکت سایر همکاران به فعالیتهای تولیدی و بازرگانی پرداختهاند.
البته افرادی که توان این کار را دارند، می توانند با هر ترفندی که شده، جان سالم از این مشکلات به در برند و گلیم خود را از آب بیرون کشند ولی اکثریت افراد جامعه را افرادی تشکیل می دهند که آهی در بساط ندارند، یعنی نه سرمایه ای دارند که بتوانند کاری را شروع کنند و نه... .
دولت مردم را به کارآفرینی تشویق می کند اما قدم نهادن در این راه نیر خارج از توان اکثریت افراد است؛ شعار سال جاری "اقتصاد مقامتی، اقدام و عمل" است؛ اما آیا مردم توان ایجاد و حمایت از تولید داخل را دارند؟ در حال حاضر اگر دست فروشی و فروش اقلام مختلف در چهار راه ها را کار مفید به حساب نیاوریم، در این صورت 50 درصد نیروی کار کشور نه شاغل و نه بیکار هستند؛ دست فروشی در 10 سال اخیر از 3 تا 20 برابر افزایش یافته است و شهرک های حاشیه ای با همه عوارض و آسیب های خود محصولی از بیکاری در جامعه محسوب می شوند.
کارشناسان علوم رفتاری معتقدند، از نگاه رفتارشناسی سازمانی وقتی یک نفر از شغل خود رضایت نداشته باشد و صرفا برای سیر کردن شکم خود و خانواده شغلی را اختیار کند؛ در این صورت نارضایتی شغلی، کاهش کارآمدی، افت بازدهی و ناراضی تراشی از عوارض اصلی عدم رضایت شغلی است؛ بدیهی است افسردگی، بیماری های روحی و روانی، مشکلات خانوادگی نیز از عوارض تحمیلی و عصبی عدم رضایت شغلی است.
علی ربیعی وزیر کار و رفاه اجتماعی، سه شنبه 14 دی در جلسه فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی حضور یافت؛ در این جلسه مقرر شد کمیته های بین وزرات رفاه و فراکسیون امید تشکیل شود تا کمکی در جهت حل مشکل اشتغال، انجام شود و مقرر شد با همفکری نمایندگان عضو فراکسیون امید شاهد ارائه طرح یا لایحهها برای حل مشکل بیکاری باشیم ولی امید است اجرایی شدن این نیز همچون طرح های گذشته دچار مشکلات اجرایی نشود!
پُرواضح است که بیکاری تاثیر مستقیم بر اداره ی امور خانواده و روابط افراد دارد؛ هرگونه خللی که این روابط را دچار اختلال و مشکل نماید، تبعات آن نیز بر جامعه تاثیرگذار است؛ نیازهای فردی و اجتماعی افراد در گروی کار و تلاش است و جامعه نیز برای گرداندن چرخ تولید در تمامی عرصه ها به نیروی کار نیاز دارد؛ در واقع بدنه اجتماع از وجود هرگونه نقص در هر گوشه ای از این پیکر، آسیب می بیند؛ بیکاری، یکی از بزرگ ترین معضلاتی است که توازن و تعادل جامعه را به هم می ریزد و باعث ایجاد بحران های متعدد در عرصه های اجتماعی، اقتصادی، روانی و سیاسی می شود؛ ب یکاری در واقع شاهراه اصلی معضلات و ناهنجاری های اجتماعی است و حل آن، بسیاری از مشکلات اجتماعی، روانی، اقتصادی جامعه را برطرف می کند؛ در اسلام و کلام بزرگان دین تاکید زیادی بر نقش کار و تلاش شده است.
کارشناسان می گویند: فرد بیکار، به علت این که تولید کار نمی کند، احساس بی ارزشی می کند؛ ارزش هر انسانی به کاری است که عهده دار انجام آن است؛ به همین دلیل است که وقتی یک روز کار مفیدی انجام نمی دهیم، احساس بی ارزشی و بی فایده بودن می کنیم؛ از طرفی وقتی فردی کاری نمی کند، احساس نشاط و شادابی هم ندارد؛ انسان به هنگام کار شور و شوق و انگیزه و نشاط برای ادامه زندگی پیدا می کند و احساس مفید بودن و سازندگی دارد؛ در حالی که انسان بیکار احساس بی ارزشی و حقارت پیدا می کند.؛کار باعث افزایش منزلت اجتماعی و ارزش فردی می شود؛ فرد فعال در خانواده احساس رضایت مندی دارد و افراد خانواده نیز در کنار سرپرست خانوار احساس امنیت و آرامش می کنند؛ بیکاری در بیشتر موارد باعث بروز تنش در خانواده و برهم خوردن آرامش می شود و مشکلات اقتصادی و فشار مالی وارده بر خانواده اختلاف نظر بین زوج ها را تشدید و جایگاه مرد خانواده متعاقب از دست دادن شغل تنزل پیدا می کند و توازن قدرت در خانواده به هم می ریزد؛ یک پدر بیکار نمی تواند الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشد، بدیهی است که وی از دست دادن عزت نفس، قدرت و اختیار کافی را برای اداره خانواده از دست می دهد، همه این ها در کنار هم رضایت مندی از زندگی را کاهش می دهد و زمینه بروز اختلالات روانی از جمله افسردگی را تشدید می کند؛ بر اساس تحقیقات انجام شده تحقیقات بیکاری یکی از مهم ترین دلایل بروز افسردگی است.
بدیهی است که اولین تاثیر بیکاری، کاهش درآمد است و کاهش درآمد نه فقط یک فرد و یک خانواده، بلکه کل جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد؛ در جامعه ای که عرضه و تقاضا متعادل نباشد، رونق اقتصادی به چشم نمی خورد و واسطه گری و دلالی و روی آوردن به مشاغل کاذب افزایش پیدا می کند؛ کاهش توسعه اقتصادی و کاهش رفاه اجتماعی از دیگر تبعات سوءبیکاری در عرصه اجتماع است و اقشار فقیر که نیازمند کمک رسانی از سوی نهادهای حمایتی هستند، بیش از گذشته در تنگنا قرار می گیرند؛ کار در واقع پاسخ به نیازهای اجتماعی، اقتصادی و روانی فرد است و بیکاری از تمامی جهات، فرد را تحت تاثیر قرار می دهد؛ از دست رفتن فرصت پیشرفت اقتصادی، به وجود آمدن خلاء در جامعه، حذف چرخه تولید و وابستگی به تولیدات خارجی با کاهش تولید از دیگر تبعات بیکاری در ابعاد اقتصادی است.
از سوی دیگر از آن جا که پدیده بیکاری، امرار معاش مردم و سرمایه گذاری روی اماکن تفریحی را با مشکل مواجه میکند، نیاز عاطفی و روانی مردم برای گذراندن اوقات خوش را نیز برآورده نمیشود.
به گفته رضا ایمانی، روانپزشک، افزایش اختلالات روانی، افزایش اختلافات خانوادگی، به وجود آمدن مشکلات مالی عدیده، کاهش رضایتمندی از زندگی مشترک، احتمال وجود اختلاف نظر برای اداره زندگی، تنش در روابط زناشویی، افزایش اضطراب و استرس، کاهش عزت نفس و احتمال بروز رفتارهای پرخاش گرانه، احتمال ارتکاب به جرایم و مشاغل کاذب و واسطه گری، احتمال گرایش به انجام کارهای غیرقانونی و احساس حقارت از جمله تبعات منفی بیکاری در خانوادههای ایرانی است.
بر دولتمردان و سیاستمداران هر کشوری واجب است که با درک نیازهای واقعی مردم و جوانان جامعه خود، مسیر پیشرفت و توسعه اجتماعی و اقتصادی را هموار کنند و برای نیروی کار موجود در جامعه، زمینه مناسب حضور و تلاش را فراهم کنند. دستاورد نهایی این تلاش، به وجود آمدن جامعه ای با نشاط و پویا و فعال در تمامی عرصههاست که به یقین حق طبیعی جامعه ایرانی است.
انتهای پیام/