قراردادهای جدید ipc ضامن جیب خواص است یا ضامن مردم و کشور؟
گویا قراردادهای جدید نفتی برای برخی افراد خاص منفعت دارد. حال که دیده اند به طور علنی نمی توانند حقوق های نجومی را علنی تر بگیرند به این فکر افتاده اندتا اندک پول نفتی که برسر سفره ی مردم می آید را هم قطع کنند تا از این طریق سهم خودشان را از سفره ی انقلاب چرب تر بردارند.
گروه سیاسی «تیتریک»، به نقل از شبکه خبر دانشجویان البرز ( اسنا )،
برای تشریح قراردادهای نفتی جدید ابتدا باید قراردادهای نفتی پیشین را
مورد بررسی قرارداد. الگوهای رایج در قراردادهای نفتی در ایران به سه نوع
تقسیم می شود.
۱.قراردادهای E.P.C.&FیاE.P.C.F
۲.قراردادهای BOO
۳.قراردادهای بیع متقابل
قراردادهای نوع اول به دلیل ریسک بالا برای شرکت ملی نفت ایران بسیار کم مورد استفاده قرار می گیرد.
نوع دوم قراردادها که درسال های اخیر درکشور مورد استفاده قرار گرفته است و در طول سالیان اخیر برای سرمایه گذاران خارجی شناخته شده تر است. اما به دلیل آنکه قراردادهای جدید نفتی ipc کامل شده ی قراردادهای بیع متقابل است در این یادداشت به این نوع قراردادها به صورت اجمالی اشاره میکنیم.
قراردادهای بیع متقابل در حوزه ی نفتی عموما به دو صورت نگاشته و عملی می شود.
۱.مشارکت در تولید
۲خدماتی ( پیمانکاری )
نوع اول اغلب در کشورهای حوزه خلیج فارس مورد استفاده قرار می گیرد اما جمهوری اسلامی ایران به دلیل آنکه مالکیت خصوصی یاخارجی را در صنعت نفت خود نمی پذیرد از قراردادهای بیع متقابل خدماتی استفاده میکند.
دراین قراردادها خریدخدمات پیمانکاری همراه با تامین منابع مالی است .شرکت های سرمایه گذاری خارجی باید کلیه وجوه سرمایه گذاری،نصب تجهیزات و راه اندازی و انتقال تکنولوژی را انجام دهد و پس از راه اندازی و رساندن سطح تولید به مقدار پیش بینی شده در قرارداد شرکت باید میدان نفتی را در اختیار شرکت ملی نفت ایران قرار دهد و بعد از آن مشاوره های فنی را به شرکت ملی نفت ارائه دهد. سودوسرمایه ی شرکت ازطریق فروش محصولات به دست می آید.
قراردادهای بیع متقابل شامل هزینه های سرمایه ای،غیر سرمایه ای ،تامین مالی پروژه، هزینه عملیات و دستمزد تقسیم می شود.
این نوع قراردادها نواقصی دارد که مجال بررسی در این یادداشت را ندارد.
اما قراردادهای جدید ipc که صورت کامل شده ی همان بیع متقابل است،که مدت قرارداد با احتساب و اکتشاف و توسعه می تواند تا۲۷سال افزایش یابد و سقف هزینه ها انعطاف پذیر است.
این نوع از قراردادها به کلی برای استقلال کشور خطر آفرین است. از عمده دلایل آن میتوان به
سهم تصمیم گیری پیمانکار خارجی و وزارت نفت در تمامی مراحی را نام برد. براین مبنا اگر اختلافی پیش آید باید به داوری برویم و این یعنی عدم استقلال درحوزه تصمیم گیری.
یکی دیگراز اشکالات قرارداد این است که پاداش های غیر معقول برای پیمانکار در نظر گرفته شده است. درصورتی که کشور دچار تحریم شود پیمانکار کار را متوقف کرده وفعالیت را ادامه نمی دهد بدبختی آنجایی است که خودمان هم نمی توانیم طبق قرارداد به فعالیت ادامه دهیم و همچنین اگر پیمانکار به هردلیلی به مخازن آسیب برساند هیچ گونه جریمه ای برای وی در نظرگرفته نشده است.
حال روی صحبت این است که جناب زنگنه درابتدا گفته بودندکه دراین مدل قراردادی،میادین کم ریسک تر به شرکت های خارجی سپرده نشود اما چه شد جنابشان نظر خود را تغییر داده و ابتدا میادین کم ریسک تررا به شرکت های خارجی بسپاردمیدانی همچون میدان مشترک آزادگان جنوبی که در خشکی قرار دارد و با توان داخلی به بهره برداری رسیده اما میادینی چون لایه نفتی پارس جنوبی و میدان فرزاد که در ایران عقب مانده اند دراولویت قرار نگرفته اند.
گویا قراردادهای جدید نفتی برای برخی افراد خاص منفعت دارد. حال که دیده اند به طور علنی نمی توانند حقوق های نجومی را علنی تر بگیرند به این فکر افتاده اندتا اندک پول نفتی که برسر سفره ی مردم می آید را هم قطع کنند تا از این طریق سهم خودشان را از سفره ی انقلاب چرب تر بردارند.
مردم کوخ نشین و پابرهنگان انقلاب از ابتدا هم به دنبال سفره ی انقلاب نبودند، امابرخی آقازاده های تازه به دوران رسیده گمان می کنند مردم برای سیر شدن انقلاب کرده اندبه همین دلیل درحال سبقت گرفتن از هم نوعان خویش هستند.
حال که حلقه ی تحریم ها بعداز برجام نافرجام تنگ تر شده می خواهند برای خود کلاهی تهیه کنندو چه کلاهی بهتر از میادین نفتی کشورکه درحال حاضر در دست افرادی است که استقلال کشور برایشان اهمیتی ندارد و این جیب و حساب بانکی شان است که مهم است.این نوع افراد حاضرند به استقلال کشور لطمه وارد شود اما به هیچ عنوان استقلال مالیشان به خطر نیفتد.
مجید ترابی، فعال دانشجویی استان البرز
پایان بخش اول...
۱.قراردادهای E.P.C.&FیاE.P.C.F
۲.قراردادهای BOO
۳.قراردادهای بیع متقابل
قراردادهای نوع اول به دلیل ریسک بالا برای شرکت ملی نفت ایران بسیار کم مورد استفاده قرار می گیرد.
نوع دوم قراردادها که درسال های اخیر درکشور مورد استفاده قرار گرفته است و در طول سالیان اخیر برای سرمایه گذاران خارجی شناخته شده تر است. اما به دلیل آنکه قراردادهای جدید نفتی ipc کامل شده ی قراردادهای بیع متقابل است در این یادداشت به این نوع قراردادها به صورت اجمالی اشاره میکنیم.
قراردادهای بیع متقابل در حوزه ی نفتی عموما به دو صورت نگاشته و عملی می شود.
۱.مشارکت در تولید
۲خدماتی ( پیمانکاری )
نوع اول اغلب در کشورهای حوزه خلیج فارس مورد استفاده قرار می گیرد اما جمهوری اسلامی ایران به دلیل آنکه مالکیت خصوصی یاخارجی را در صنعت نفت خود نمی پذیرد از قراردادهای بیع متقابل خدماتی استفاده میکند.
دراین قراردادها خریدخدمات پیمانکاری همراه با تامین منابع مالی است .شرکت های سرمایه گذاری خارجی باید کلیه وجوه سرمایه گذاری،نصب تجهیزات و راه اندازی و انتقال تکنولوژی را انجام دهد و پس از راه اندازی و رساندن سطح تولید به مقدار پیش بینی شده در قرارداد شرکت باید میدان نفتی را در اختیار شرکت ملی نفت ایران قرار دهد و بعد از آن مشاوره های فنی را به شرکت ملی نفت ارائه دهد. سودوسرمایه ی شرکت ازطریق فروش محصولات به دست می آید.
قراردادهای بیع متقابل شامل هزینه های سرمایه ای،غیر سرمایه ای ،تامین مالی پروژه، هزینه عملیات و دستمزد تقسیم می شود.
این نوع قراردادها نواقصی دارد که مجال بررسی در این یادداشت را ندارد.
اما قراردادهای جدید ipc که صورت کامل شده ی همان بیع متقابل است،که مدت قرارداد با احتساب و اکتشاف و توسعه می تواند تا۲۷سال افزایش یابد و سقف هزینه ها انعطاف پذیر است.
این نوع از قراردادها به کلی برای استقلال کشور خطر آفرین است. از عمده دلایل آن میتوان به
سهم تصمیم گیری پیمانکار خارجی و وزارت نفت در تمامی مراحی را نام برد. براین مبنا اگر اختلافی پیش آید باید به داوری برویم و این یعنی عدم استقلال درحوزه تصمیم گیری.
یکی دیگراز اشکالات قرارداد این است که پاداش های غیر معقول برای پیمانکار در نظر گرفته شده است. درصورتی که کشور دچار تحریم شود پیمانکار کار را متوقف کرده وفعالیت را ادامه نمی دهد بدبختی آنجایی است که خودمان هم نمی توانیم طبق قرارداد به فعالیت ادامه دهیم و همچنین اگر پیمانکار به هردلیلی به مخازن آسیب برساند هیچ گونه جریمه ای برای وی در نظرگرفته نشده است.
حال روی صحبت این است که جناب زنگنه درابتدا گفته بودندکه دراین مدل قراردادی،میادین کم ریسک تر به شرکت های خارجی سپرده نشود اما چه شد جنابشان نظر خود را تغییر داده و ابتدا میادین کم ریسک تررا به شرکت های خارجی بسپاردمیدانی همچون میدان مشترک آزادگان جنوبی که در خشکی قرار دارد و با توان داخلی به بهره برداری رسیده اما میادینی چون لایه نفتی پارس جنوبی و میدان فرزاد که در ایران عقب مانده اند دراولویت قرار نگرفته اند.
گویا قراردادهای جدید نفتی برای برخی افراد خاص منفعت دارد. حال که دیده اند به طور علنی نمی توانند حقوق های نجومی را علنی تر بگیرند به این فکر افتاده اندتا اندک پول نفتی که برسر سفره ی مردم می آید را هم قطع کنند تا از این طریق سهم خودشان را از سفره ی انقلاب چرب تر بردارند.
مردم کوخ نشین و پابرهنگان انقلاب از ابتدا هم به دنبال سفره ی انقلاب نبودند، امابرخی آقازاده های تازه به دوران رسیده گمان می کنند مردم برای سیر شدن انقلاب کرده اندبه همین دلیل درحال سبقت گرفتن از هم نوعان خویش هستند.
حال که حلقه ی تحریم ها بعداز برجام نافرجام تنگ تر شده می خواهند برای خود کلاهی تهیه کنندو چه کلاهی بهتر از میادین نفتی کشورکه درحال حاضر در دست افرادی است که استقلال کشور برایشان اهمیتی ندارد و این جیب و حساب بانکی شان است که مهم است.این نوع افراد حاضرند به استقلال کشور لطمه وارد شود اما به هیچ عنوان استقلال مالیشان به خطر نیفتد.
مجید ترابی، فعال دانشجویی استان البرز
پایان بخش اول...
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده