آفتاب تابان دیگر برحیاط ارج نمی تابد/ ارج نمونه ای از وضعیت کلی تولید دولتی کشور است
گروه اقتصاد «تیتریک»،اینکه کارخانه ارج امروز صبح باز است یا
بسته، اینکه خط تولید این کارخانه کار می کند یا نه، اینکه جنجال رسانه ای باعث
حاشیه شده، اینکه انبارهای کارخانه پر است یا خالی، اینکه بعضی به دنبال حمله به
دولت اند، اینکه مسئولان دولتی می گویند کارخانه باز است و... دیگر نزدیک به دو
سال است که مهم نیست.
مسئول اتحادیه لوازم خانگی در برنامه خبری صراحتاً گفت که ارج دو سال است که تعطیل شده. امروز دیگر زمان این گونه فضا سازی ها و جنجال ها گذشته است و باید بپذیریم که دیگر خون در رگ های ارج نمی چرخد حتی اگر صبح درب کارخانه باز شود.
کارخانه ارج امروز در مرکز توجهات مردم و مسئولان قرار دارد و نماد مدیریت دولتی شکل گرفته بعد از انقلاب است که بعد از موج خصوصی سازی نیز کماکان در دستان دولت باقی ماند. دولتی که دیگر نمی تواند آن را اداره کند و در بهترین وضعیت باید منتظر باشیم تا چند ماه آینده املاک و تجهیزات آن با قیمتی نازل به بخش خصوصی واگذار شود.
اما چرا وقتی که امکان افزلایش بهره وری و بروز رسانی تجهیزات و توسعه این واحد ها وجود داشت و البته اندکی نیز سود ده بود مسئولان به فکر انتقال به بخش خصوصی نیفتادند؟
به نظر می رسد در مجموعه دولتی اراده کافی برای خصوصی سازی و کوچک کردن دولت به خصوص در موارد که اندکی سوددهی نیز وجود دارد دیده نمی شود. بله در آینده نه چندان دور باید منتظر این قبیل اخبار باشیم.
پارس الکتریک از بزرگترین کارخانه ها و اولین تولید کنندگاه تلوزیون به دلیل مشکلات مدیریت و ساختار جند سال است با بحران روبه رو شده و با فروش املاک سر پا مانده است. این مجموعه بیشترین سهامش در دست تامین اجتماعی وبانک ملی است.
شرکت قوه پارس از اولین تولید کنندگان باطری در ایران دیگر سالهاست که تعطیل است.
کارخانه صنعتی آزمایش از سال 88 دیگر ضرر ده شده و بعد از تعطیلی واحد مرودشت می تواند ادعا کرد که به زودی به سرنوشت ارج دچار خواهد شد.
صنایع دخانیات که یکی از پر سودترین صنعت ها در دنیا شناخته می شوند و در ایران سابقه بسیار زیادی نیز دارند بر اثر مدیریت دولتی و عدم بروز رسانی صنایع و ماشین آلات امروز دیگر توجیه اقتصادی برای تداوم عفالیت ندارد و فقط با حمایت دولتی سر پا مانده است.
صنعت خودرو سازی ایران دیگر سالهاست بدون
حمایت دولت نمی تواند خود را اداره کند و اگر نبود تعداد بسیار کارگران و وابستگان
به صنایع خودرو سازی چه بسا تا کنون آنها هم تعطیل شده بود.
ضعف مدیریت، فرسودگی ماشین آلات، قیمت تمام شده بالا، عدم توجه به استانداردها و کیفیت ، نبود مواد اولیه مرغوب، کاهش تقاضای بازار، مشکل اعطای تسهیلات و نرخ بالای بهره بانکی و قاچاق از جمله مسائلی است که باعث فلج شدن صنایع نساجی کشور شده و دیگر کارشماسان امیدی به احیای آن ندارند.
بله باید گفت که ارج فقط نمونه ای از بحران تولید داخلی است که دامن گیر کشور شده و در این میان تاکید بیش از حد دولت در تسلط بر مجموعه های تولیدی و کارخانه های بزرگ یکی از مشکلاتی است که به نظر نمی رسد به زودی حل شود.
معمولاً دولت تا زمانی که یک مجموعه بازده
اقتصادی دارد آن را واگذار نمی کند و بعد از ورشکستگی و افول دیگر واگذار فایده ای
برای احیای آن ندارد مانند بسیاری از کارخانه ها و شرکت ها مثل ارج، مجموعه جهان،و...
دیگر می تواند ادعا کرد که دولت کنونی برنامه ای برای احیاء تولید ملی و این گونه مسائل ندارد و عمده توجه خود را به روابط بین الملل و گشایش بین المللی و جلب سرمایه خارجی معطوف کرده است. محقق نشدن اهداف برجام تاثیر خود را بر صنایع داخلی هم از این جهت گذاشته است که دیگر مسئولی نیست که به فکر صنایع داخلی باشد.
البته هیچ گاه نباید فرهنگ مصرف و ضرورت توجه
به خرید کالاهای ایرانی را ندیده بگیریم. اینکه چرا ایرانیان کمتر به این مسئله توجه
دارند نیز فرصت دیگری می طلبد اما در این مورد نیز نهاد های فرهنگ سازی که امروزه به
تعبیری دچار "ولنگاری" شده اند را نباید از یاد برد.
انتهای پیام/