روایتی ازجانبازی “جمعه خان”، مرد جنگ!
گروه استانی"تیتریک"؛به نقل از " طنین شهر"، جمعه خان همسایه من بود، هم در نقشه جغرافیایی و هم در همین حوالی، در نزدیکی شهرم … مردم به او تبعه می گویند!
جنگ در کشورش چندسالی است که او را مهمان شهرم کرده، وقتی که به شهرم آمد، عده ای گفتند از جنگ ترسیده! اما او آمده بود تادر کشورم کار کند و قوتی برای خانواده اش بفرستد.
معرکه داعش که بپا شد دیگر تاب نشستن نداشت، او هم بپا شد، این بار متهمش کردند که بخاطر پول است که در این معرکه حاضر شده وگرنه کشور خودش هنوز با القاعده می جنگد!
تصمیم گرفتم پاسخ این سوال را از خودش بپرسم، به خانه اش رفتم، تنها و غریب در تختش آرام گرفته بود، به او گفتم: چرا در کشورت سلاح به دست نگرفتی؟ تبسمی کرد و گفت: کشورم "حرم” نداشت… شیعه اولویتش "حرم” است…
پاسخ جمعه خان سکوت چنددقیقه ای من را بهمراه داشت، او شاید اهل کشورم نباشد امامردم شهرم(مشکین دشت)، او را قهرمان ملی می دانند، چه حکایت جالبی شده است، مردی از افغانستان در سوریه می جنگد و می شود قهرمان مردم ایران! اینجاست که معنی امت را درک می کنم و می فهمم چرا رهبرم(امام خمینی ره)، واژه ملت را نمی پسندید و امت حزب الله را شایسته تر می دانست.
واژه قهرمان را که گفتم به یاد بنر تبریک به قهرمانان ورزشی کشورم افتادم که این روزها در شهرم خودنمایی می کنند و من را هم مثل هر شهروند دیگری به غرور وامی دارد.
اما این مسئله سوالی را هم از ذهنم گذارند وآن هم این بود که ، چرا تا کنون هیچ یک از نهادهای فرهنگی شهرم بنری برای تبریک به قهرمانانی همچون ” جمعه خان”، برافراشته نکرده اند؟
مگر اینکه به مردی که برای دفاع از ناموسش، یک عمر مجبور به خانه نشینی و تحمل سردی میله های سرد تخت خواب می شود و حتی نفسش گاهی تنگ تر از اتاقی می شودکه تنها در گوشه ای از آن با شمردن ستاره ها شب را صبح می کند عنوان قهرمانی تعلق نمی گیرد؟!
نمی دانم پاسخ پرسش ذهنم نزد چه کسی است اما کاش می شدکودکان شهرم را با این قهرمانان هم بیشتر آشنا می شدند..
شاید اگرپیش تر، قهرمانان جنگ ۸ ساله خودمان را بیشتر شناخته بودیم دیگر امروز انگیزه جمعه خان و سایر هموطنان مدافع حرم را از سپر شدن در مقابل کافران مادی نمی پنداشتیم و درک می کردیم که جمعه خان از همان زمانی که مهمان شهرمان شده بود، مرد جنگ بود!
انتهای پیام/