حرفهایی که نشاید/ کارهایی که نباید!
با توجه به اهمیت انتخابات به عنوان اصل اساسی در قوام نظام مردم سالاری دینی، شایسته است که آنچه در روند انتخابات نیز اتفاق میافتد، تناسب خود را با روح مردم سالاری دینی به نمایش گذارد. به سخن دیگر، بایستی میان انتخابات در نظام مردم سالاری دینی و در یک نظام غیر دینی، تفاوت مشخصی وجود داشته باشد. و این تفاوتها در هر مرحلهای باید مشخص و برای مردم قابل لمس باشد. یکی از این مراحل و مفاهیم، اخلاق انتخاباتی است. اخلاق انتخاباتی در یک تقسیم بندی کلی ذیل مفهوم اخلاق سیاسی تعریف میشود. در اینجا ما با دو عبارت مواجه هستیم؛ اخلاق سیاسی و سیاست اخلاقی.
برخی برای فرار از پاسخگویی اخلاقی در حوزهی سیاسی، تفکیکی میان دو عبارت بالا ایجاد کرده و معتقدند که ما چیزی به عنوان سیاست اخلاقی نداریم،چرا که سیاست در معنای مدرن خود، به معنای کسب و حفظ و افزایش قدرت است و این موارد چندان ارتباطی با اخلاق نمیتوانند داشته باشند. اما مفهوم اخلاق سیاسی را میپذیرند و معتقدند که سیاست نیز همانند هر حرفه دیگری اخلاقیات خاص خود را دارد. موارد خاصی از حوزه اخلاق که صرفا برای رسیدن به اهداف بالا کاربرد دارند!
ناگفته پیداست که جدایی میان دو عبارت فوق، صرفا توجیهی برای فرار از قید و بندهای اخلاقی است. و این همان چیزی است که ما امروزه در غرب شاهد آنیم. توجیه وسیله توسط هدف! نگارنده اما معتقد است که ما تحت هر عنوانی که بپذیریم، بایدها و نبایدهایی را در حوزه سیاست داریم که چه به لحاظ اخلاقی، چه انسانی و چه ایمانی، ملزم به رعایت آنها هستیم. اخلاق انتخاباتی از جمله این موارد است.
اخلاق انتخاباتی در سه برهه مورد تعریف قرار میگیرد. نخست در زمان ثبت نام و کاندیداتوری. دوم در زمان انتخابات و تبلیغات و سوم در زمان پس از انتخابات. توضیح مفصل موارد گفته شده را به فرصتی دیگر وا میگذارم و صرفا به این نکته بسنده میکنم که اندیشمندان علم اخلاق، پس از مباحثات گسترده، جمله زیر را به عنوان اصل طلایی اخلاق معرفی کردهاند که: برای دیگران همان چیزی را بخواه که برای خودت میخواهی! و این نیست جز فرموده مولا علی(ع) که فرمودند: هرآنچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم مپسند و هرآنچه را برای خود نمیپسندی، برای دیگران هم.
علی حدادی – کارشناس مسائل
سیاسی - تیتریک