عوامل انحراف دانش آموزان از صداقت/ راهکارهای ایجاد صداقت در واحد های آموزشی
خمیر مایه انسان با راستى عجین شده است:
راست گویى و صداقت, نشانه اصالت و شخصیت انسان است. خمیرمایه انسان با راستى عجین شده است. به همین دلیل هنگامى که از مادر متولد مى شود, تمام کارها, نگاه ها و گریه ها و خنده هایش براساس صداقت مى باشد. همچنین وقتى زبان باز مى کند, راستى از گفتارش معلوم است. او نمى تواند دروغ بگوید و باید آن را بیاموزد.دهخدا در لغت نامه خود صداقت و راستگویی را سخن راست، قول حق، فعل و عمل حق می داند و دروغگویی را سخن ناراست، قول ناحق، خلاف حقیقت، مقابل راست و مقابل صدق تعریف می کند.
صداقت و راستى انواعى دارد; از جمله: صداقت در گفتار, صداقت در رفتار, صداقت در وعده و قول و قرارها, صداقت در امضاها و تعهدات, راستى در معاشرت, در معاملات و دادوستدها, صداقت با خدا و با خویشتن و با مردم, صداقت در هرکدام از این موارد مفهوم خاصى پیدا مى کند. مسلمان وقتى مى گوید: أشْهَدُ أنْ لاإلهَ الاَّ اللّه, باید سعى کند قولاً و عملاً معبودى جز خدا را بندگى نکند, در غیر این صورت, دروغ گو محسوب مى شود.مرحوم آقاى بهاءالدینى, یکى از علماى بزرگ قم, در ستایش آیهاللّه حاج سید مصطفى خمینى ـ رحمه الله ـ مى فرمودند: ایشان راست مى گفت, گرچه به ضررش تمام مى شد.
عوامل عدم راست گویى دانش آموزان:
از آن جا که راستى و درستى در فطرت و طبیعت انسان ها به امانت گذاشته شده است, نیازى به علت یابى ندارد; مانند شیرینى عسل و شورى نمک که از ذات آن دو مى جوشد, ولى دروغ یک امر انحرافى و غیر طبیعى است. دروغ برخلاف وجدان و انسانیت است, فطرت و طبیعت هر انسانى از دروغ نفرت دارد. حتى شخصى که صادق نیست همواره احساس پستى و حقارت مى کند و از خودش بیزار است.
یکى از علل انحراف دانش آموزان از راست گویى, تربیت نادرست خانوادگى است. طبیعى است هر کسى در زندگى اشتباهاتى دارد, دانش آموزان نیز از این قاعده مستثنا نیستند; بنابراین اگر اشتباهى کردند, ظرفى را شکستند, دیر به خانه آمدند یا نماز آنان قضا شد, نباید پدر و مادر و اولیا و مربیان به صورت خشونت آمیز با آنان برخورد کنند, زیرا گاهى بچه ها از ترس پدر و مادر و مربیان به دروغ پناه مى آورند و اگر دروغ مایه نجات و پیشرفت آن ها شد به تدریج آن را ادامه مى دهند. در این گونه موارد باید دانش آموزان را به راست گویى تشویق کرد; مثلاً گفت:, ما هم وقتى سن شما بودیم, از این نوع اشتباهات داشتیم, ولى درس عبرت مى گرفتیم تا تکرار نکنیم.
الگوگیرى نادرست دانش آموزان از پدر و مادر و مربیان , محیط آلوده, دوستان دروغ گو, شکست ها, محرومیت ها, تحقیرها, آموزش هاى غلط, موفقیت هاى نسبى دروغ گویان, عقب افتادگى راست گویان, آگاه نبودن از ضرر و زیان هاى مادى, معنوى, اقتصادى و اجتماعى دروغ, از جمله علل و عوامل انحراف دانش آموزان از صداقت است. از طرفى تقویت راست گویى و بیان ارزش هاى آن, احترام به شخصیت افراد, ایجاد محیط امن در خانه و مدرسه وفاى به عهد و… از جمله عواملى هستند که موجب گرایش دانش آموزان به راست گویى مى شود.
در این قسمت لازم است به چند نکته درباره خطرات دروغ گویى اشاره کنیم تادانش آموزان آگاهى بیشترى درباره آن پیدا کنند و هیچ وقت دست از راست گویى برندارند.
امام على(ع) فرمود: (بزرگ ترین گناه در پیشگاه خداوند متعال, زبانى است که بسیار دروغ گوید.)
امام حسن عسکرى(ع) مى فرماید: (تمام زشتى ها و گناهان در خانه بسته اى گذاشته شده که کلید
آن, دروغ است.)
روانشناسان دروغگویی را به ۸ دسته تقسیم می کنند:
دروغ بازی: با این دروغ فرد می خواهد حوادث تخیلی و یا ذهنی خود را به دیگران بفهماند
دروغ مبهم: این دروغ از ناتوانی فرد در گزارش دهی دقیق جزئیات و یا مغالطه کردن ناشی می شود
دروغ پوچ: فرد جهت جلب توجه کردن دیگران و مطرح شدن این دروغ را می گوید
دروغ محدود: این دروغ در نتیجه ترس از مقررات شدید و یا تنبیه سخت ناشی می شود
دروغ انتقام جویانه: این دروغ از نفرت فرد به شخص و یا شی ء ناشی می شود
دروغ عرفی یا وفادارانه: این دروغ به منظور حفظ ومراقبت از دوستان انجام می شود
دروغ خودخواهانه: دروغ حساب شده ای است جهت گول زدن دیگران برای بدست آوردن آنچه را که می خواهد
دروغ عادتی: این دروغ به دلیل الگوبرداری از والدین و یا محیط پرورشی فرد برایش عادت شده است
راهکارهای لازم جهت افزایش صداقت در دانش آموزان:
۱. از ارزش
صداقت برای دانش آموزان صحبت کنیم. به آنها بگوییم که این برای همه شما
خیلی مهم است که بتوانید همیشه روی همدیگر برای شنیدن حقیقت، حتی اگر سخت
باشد، حساب کنید. اگر بین والدین و بچه ها صداقت نباشد، اعتماد و نزدیکی در
محیط آموزشی وجود نخواهد داشت. صداقت پایه و اساس روابط و اعتماد و احترام
متقابل است. به دانش آموزان بگوییم که برای حمایت و دفاع از آنها هر کاری
از دستمان برآید انجام میدهیم،. وقتی اعتماد از بین برود، زمان زیادی
میخواهد تا دوباره ایجاد شود.
نه تنها در کلماتتمان بلکه در سبک عملمان هم
برای دانش آموزان الگوی صداقت باشیم. اگر خودتمان با دانش آموزانمان صادق
نباشیم، نمیتوانیم از آنها انتظار داشته باشیم که حقیقت را به ما بگویند.
در واکنش به سوالاتی که میپرسند، سعی کنیم به جای دروغ گفتن، توضیح مختصری
بدهیدم و در حد سنشان پاسخ دهیم. هدفتان باید ایجاد محیطی آزاد باشد که هیچ
پنهان کاری وجود نداشته و همه دانش آموزان برای گفتن حقیقت احساس راحتی
کنند.
۲- به دانش آموزان نشان دهیم که تاکیدمان بیشتر بر صداقت آنهاست تا بر تنبیه آنها بخاطر بی صداقتی شان. بله میتوانید برای دروغ دانش آموزان عواقبی در نظر بگیرید اما لازم است که برایشان توضیح دهید که راستگویی شان هم فوایدی برایشان خواهد داشت. گر هنوز لازم میدانید که باوجود گفتن حقیقت، تنبیهی برایشان در نظر بگیرید، اینکار را با دقت و ملایمت انجام دهید و با وجود آن تنبیه، از صداقتشان تشکر کنید.
۳- صداقت و راستی و اینکه خداوند ناظر اعمال ماست را به دانش آموزان آموزش داده و سعی کنیم از مراقب در جلسات امتحان استفاده نکم (امتحان بدون حضور مراقب و مقایسه نفرات دانش اموزان در زمان حضور مراقب )این کار صداقت را در آنها نهادینه می کند
۴- محول کردن هزینه پرداخت خوراکی از بوفه مدارس به دانش آموزان بدون حضور بوفه دار این کار به آنها کمک می کند تا با خودشان صادق باشند و در صورت عدم پرداخت احساس گناه کنند
۵- قوانین و مقر رات سخت در کلاس ایجاد نکنیم زیرا دانش اموزان راههای فرار از آنرا پیدا خواهند کرد
۶- تفاوت های فردی دانش اموزان را بشناسیم و
در سدد براییم تا به نیازهایی که آنان را وادار به دروغگویی و عدم صداقت
می کند در حد امکان پاسخ دهیم
۷- ورزش صبحگاهی در مدارس در تقویت صداقت دانش آموزان و ایجاد ارامش آنها تاثیر به سزایی و مثبتی دارد
۸- متناسب سازی حجم و محتوی کتب درسی با توانمندی ها و ویژگی های دانشآموزان
۹-تقویت روحیه تعاون و همکاری و کارگروهی بین دانشآموزان و پرهیز از ایجاد رقابت های ناسالم
۱۰-مشارکت دانشآموزان در عرصههای دینی، فرهنگی، اجتماعی
۱۱-حضور روحانیون توانمند و مبلغان مذهبی مجرب در مدرسه.
۱۲-مشاوره تربیتی دانش آ موزا ن مبتنی بر مبانی اسلامی با به کارگیری مشاوران متخصص در تمام پایه های تحصیلی.
۱۳- شاداب سازی فضای مدارس و ایجاد جذابیت و نشاط در نمازخانه مدرسه
صداقت درونی باید بر اساس عقل و خرد پی ریزی شود:
صداقت زمانی ایجاد می شود که هیچ گونه تضادی میان افکار، الفاظ و اعمال افراد وجود نداشته باشد. این خصیصه اخلاقی باید در ابتدا در درون خود فرد معنا پیدا کند و سپس در برابر دیگران در معرض ظهور گذارده شود. یک فرد راستگو همواره به وجدان خود می گوید: "من با تو و با تمام انسان های دیگر با راستگویی برخورد می کنم.” باید همیشه کارهایی را انجام دهید که برای رابطه شما مفید و مناسب باشد. اگر باطناً صادق باشید، دیگر هیچ جایی برای نیرنگ و ریاکاری – که موجب ایجاد اغتشاش در اذهان و افکار می شوند – باقی نخواهد ماند. وجود صداقت به منزله خط سیر شما به سمت کمال به شمار می رود، چراکه ظاهر شما، آیینه ای از تمایلات درونی تان است.
اگر می خواهید صادق باشید، باید دقیقاً همانطور که فکر می کنید، صحبت کنید؛ و رفتارتان نیز دقیقا مطابق گفته هایتان باشد. اگر بتوانید یک چنین اتحاد و هماهنگی میان افکار، الفاظ و اعمال خود بوجود بیاورید، می توان شما را به عنوان نمونه کامل یک انسان شریف به دیگران معرفی کرد. کسانی که اصل صداقت را رعایت نمی کنند، دور تا دور خود مرز می کشند و تمایلی به برقراری ارتباط متقابل با دیگران ندارند، این امر در حالی است که سایرین نیز هیچ گونه تمایلی به برقراری ارتباط با چنین افرادی ندارند.
ممکن است برخی از افراد با خود بگویند که: "من انسان صادقی هستم، اما هیچ کس مرا درک نمی کند.” این صداقت نیست؛ صداقت درست مثل یک تکه الماس درخشنده است که درخشش آن تحت هیچ شرایطی از چشم ها پنهان نخواهد ماند و طبیعتاً ارزش آن در رفتار و برخورد دیگران در برابر شما نمایان خواهد شد. صداقت درونی باید بر اساس عقل و خرد پی ریزی شود تا قدرت و استقامت شما را در زندگی افزایش دهد. اگر بتوانید با درون خود با قاطعیت کامل برخورد کنید، آنگاه خیلی راحت تر می توانید به توانایی های بالقوه خود اتکا کرده و از آنها کمک بگیرید. این امر سبب می شود که رفته رفته حس عزت نفس در شما افزایش پیدا کند و به واسطه آن جرات شما نیز چند برابر خواهد شد. اگر شما از نظر باطنی نسبت به فرد، شیء، و یا عقیده ای دلبستگی داشته باشید، این وابستگی به عنوان مانعی بر سر راه حقیقت بینی و واقع گرایی قرار می گیرد و ممکن است رفتارهایتان به طور ناخواسته و به مثابه تفکراتتان تغییر پیدا کند. از آنجاییکه رفتار و اعمال انسان ها آیینه تمام نمای شخصیت و ذهنیت آنها هستند، شما نباید به خود اجازه دهید که به خاطر وابستگی، منفی گرایی به صورت ناآگاهانه به سراغتان بیاید. خودخواهی، افکار مبهم، عادات نامتعارف و افکار منفی، صرفاً به منزله لکه هایی هستند که روح شما را تیره می کنند. در مقابل، صداقت می تواند به عنوان پاک کننده تمام این خصوصیات ناشایست عمل کند.