نمي توان بوسيله هنر كسب درآمد كرد/ نويسنده نسبت به كارهايش حكم يك مادر را دارد
گروه استانی «تیتریک»، به نقل از نگارانه؛ عارفه رویین نوسینده و شاعر، دو كتاب ” وقتي كه خورشيد خنديد”و” غنچه اي كه نمي خواست باز شود” از سروده های ايشان، به ديار فرهنگ و ادب قدم نهاد، در گفتگويي صميمي با ايشان ديدگاههاي وي را در برخي مسايل از جمله روند تدوين كتابهایشان و سرودنهایشان جويا شديم، كه در ذيل مرور ميكنيم.
ابتدا خودتان را معرفی کنید و مختصری از سوابق کاری تان بفرمایید؟
عارفه روئين هستم متولد تهران،ساكن استان البرز، متاهل مي باشم و داراي دو فرزند پسر به نام هاي آروين و آرين هستم.از دوران ابتدايي علاقه به كتاب و كتابخواني در من جرقه زده شد به طوري كه وقتي كلاس پنجم ابتدايي بودم براي اينكه تابستان وقت خودم و بچه هاي محل به بطالت نگذرد كتابخانه اي را در منزلمان داير كرده بودم .از دوران دبيرستان با شعر انس گرفتم و شروع به گفتن شعر كردم،تعداد محدودي شعر از آن دوران برايم مانده است.روانشناسي،كارگرداني و حقوق خوانده ام و از سال ٦١ آثارم چه در زمينه شعر و چه مقاله و داستان و فيلمنامه در نشريات و مجلات به چاپ رسيده است.
مدتي خبرنگار روزنامه ابرار بودم،نويسندگي و كارگرداني چند فيلم كوتاه را به عهده داشته ام،مقام اول فيلمنامه نويسي كشوري را كسب كرده ام،صاحب امتياز و مديرمسئول نشريه ي سيروسياحت و نشريه رهرو بوده ام.كتاب هاي” وقتي كه خورشيد خنديد”و” غنچه اي كه نمي خواست باز شود” را در كارنامه خود دارم و سه كتاب شعر هم آماده چاپ دارم،همينطور در حال ويرايش داستانهايم براي چاپ هستم.تدريس فيلمنامه نويسي و داستان نويسي را در دانشگاه دارم،كانديداي چهارمين دوره شوراي شهر كرج بودم.حدود سه سال است كه مسئول انجمن ادبيات داستاني استان البرز هستم همچنين رئيس قشر دفتر هنرمندان ناحيه امام سجاد( ع) مي باشم.دبير هشتمين جشنواره داستان نويسي بسيج كشوري در استان البرز و داور ناظر استان قزوين بودم.كارگرداني تئاتر و نمايش و داوري چندين فيلم كوتاه را داشته ام همچنين مشاور خانواده و مشاور حقوقي هستم.
از دنیای شعر و شاعری تون بفرمایید؟ از چند سالگی شعر سرودن رو شروع کردید؟ چگونه این استعداد رو کشف کردید؟
وقتي اولين شعرم را براي نشريه اي فرستادم و كارم چاپ شد فهميدم كه استعداد اين كار را دارم. محتواي آثار من هم شعر است هم داستان،هم كار كودك و هم كار بزرگسال.
محتوای کتابهایتان بیشتر شعر است یا داستان؟کدام شعر یا داشتانتان رو بیشتر دوست دارید و هر وقت می شنوید،دوستش دارید؟
يك شاعر و يا يك نويسنده نسبت به كارهايش حكم يك مادر را دارد،مادري كه نمي تواند بگويد كدام بچه اش نسبت به بچه ي ديگرش بهتر است.من همه ي كارهايم را دوست دارم،اما از ميان داستان هايم ” دختر گل بابا ” مرا بيشتر تحت تاثير قرار مي دهد.
در میان شعرای گذشته و معاصر با کدامشان بیشتر ارتباط برقرار کردید؟
از شعراي گذشته حافظ، مولانا،باباطاهر،فرخي يزدي و… و از شعراي معاصر سهراب سپهري،نيمايوشيج ،پروين اعتصامي و..
درآمد نویسندگی چگونه است ؟ آیا گذران یک زندگی است؟
متاسفانه در بيشتر اعصار هنر و هنرمند مورد بي مهري قرار گرفته اند و نمي توان بوسيله هنر كسب درآمد كرد.
اگر کسی بخواهد مثل شما شعر یا داستان بگوید و ذوق هنری نداشته باشد،آیا می تواند؟
مسلم است كه اگر كسي ذوق هنري نداشته باشد، نمي تواند شعر يا داستان بگويد و بنويسد.استعداد خدادادي به علاوه ي انگيزه و ذوق هنري مكمل يكديگر هستند،در واقع شاعر يا نويسنده به قريحه ي خلاق خود و به نيروي آفرينندگي بركه ي تخيل كه مثل پرتاب قلوه سنگي مي ماند كه آن را به تموج در مي آورد اجازه مي دهد كه با راهنمايي نور شعر يا داستان خود را تكميل كند.
صحبت پایانی تان را بفرمایید؟
با تشكر از شما برايتان آرزوي سلامت و موفقيت را در تمامي مراحل زندگي خواستارم.