دلایل شماری از دختران مجرد برای عدم ازدواجشان
امروزه دختران و پسران بسیاری در جامعه هستند که علیرغم قرارگرفتن در سن ازدواج ولی شرایط لازم جهت انجام این امر الهی را ندارند.
از این رو خبرنگار ما به جهت کسب اطلاعات لازم در خصوص دلایل عدم ازدواج دخترهایی که درسن ازدواج هستند با تعدادی از آن ها به گفتگو نشست و دلایل عدم ازدواج آن ها را با طرح سوال هایی بررسی کرد.
نرگس، فاطمه، سحر و آناهیتا دختران 19، 28، 35 و 30 ساله ای هستند که هریک از آن ها مجرد و دلایل شخصی خود را در خصوص مجردماندشان دارند که در ادامه خواهیم خواند.
ازدواج مانع اشتغال می شود
نرگس 19 سال دارد و سال اول دانشگاه رشته حسابداری می باشد، شدیداً اشتیاق به اشتغال دارد و تمام تلاش خودش را در رسیدن به هدفش می کند. از این رو در خصوص ازدواج و شرایطی که تا به حال برایش پیش آمده پرسیدم که گفت: من اصلا به ازدواج فکر نمی کنم و به این دلیل است که تمام فکرم اتمام درسم و پیداکردن شغلی مناسب با درآمد بالا هستم.
او می گوید ازدواج کنم که چه شود؟؟ که محدود شوم و یاروزی بگوید سرکار نرو و تحصیل نکن.
به او گفتم خب این را که می شود به صورت کتبی و مستند از شرایط عقد قرار دهی که پاسخ داد: پسرها وقتی به خواستگاری می آیند در ابتدا همه چیز را قبول می کنند و باعث می شوند مهرشان به دل دختر بنشیند ولی در زمان عقد هم مطمئنید که این شرایط را قبول می کند و زیر حرفش نمی زند؟ در این زمان است که اگر قبول نکند، دختر مجبور به پذیرش شرایط می شود چراکه دیگر مهرپسر به دلش افتاده و او را مرد آرزوهایش می داند.
نرگس در پایان صحبت هایمان گفت: در شرایط کنونی جامعه تصمیم برای ازدواج از سخت ترین تصمیمات زندگی است و نمی شود سرسری از آن عبور کرد و من الان به هیچ وجه نه تنها شرایط ازدواج را در خودم نمی بینم بلکه فرد مورد نظرم نیز هنوز به خواستگاری ام نیامده ، پس ازدواج نکردنم را هم به نفع خودم و هم خانواده ام می دانم.
اعتقادات نادرست والدینم علت عدم ازدواجم بود
فاطمه فارغ التحصیل دانشگاه است و 28 سال سن دارد. دوسالی است که درسش تمام شده و درخانه است و شغلی ندارد.
وقتی از او در خصوص ازدواج می پرسم بسیار خوشحال می شود گویا واقعاً علاقه به ازدواج دارد ولیکن هنوز شرایطش فراهم نشده است.
فاطمه دوخواهر بزرگتر از خودش دارد که دراصل دلیل عدم ازدواج وی محسوب می
شوند چراکه خانواده اش معقتقدند در ابتدا دوخواهر بزرگترش باید ازدواج
کنند.
وی گفت: تا دوسه سال پیش خواستگاران بسیاری داشتم که هریک از شرایط مناسبی
برخوردار بودند ولی والدینم هرکدام از آن ها را به دلیل عدم ازدواج خواهران
بزرگترم رد می کردند.
در حال حاضر سه خواهر هستیم که با وجود اینکه سنمان بالا رفته ولی ازدواج نکرده ایم و در خانه پدری زندگی می کنیم.
فاطمه در خصوص شرایط جامعه و ارتباط آن با ازدواج می گوید: در جامعه امروز که شرایط سخت تر از گدشته است جوانان کمتر به فکر ازدواج هستند و هر پسر و دختری که شرایط را ندارند به دوستی و ارتباط پنهانی در پارک ها و خیابان های شهر اکتفا می کنند زیرا به دلایل مختلفی همچون خانوادگی، فرهنگی و مهمتر از همه اقتصادی دیگر به ازدواج و تشکیل خانواده فکر نمی کنند.
می خواهم با فرد بالاتر از خودم ازدواج کنم!!
سحر 35 ساله ، دختر مجرد دیگری است که کارمند دانشگاه می باشد.
وی ازدواج را تکمیل کننده دین می داند و یک امر مهم در زندگی هر فرد، ولی
وقتی دلایل عدم ازدواجش را جویا شدم گفت: تا چند سال پیش که تمام فکر و
ذکرم درس و اشتغالم بود، هر خواستگاری که می آمد پاسخ منفی می دادم و
اعتقادم بر این بود که وقتی کار و پول دارم ازدواج برای چی!!؟؟
وقتی از او در خصوص شرایط کنونی اش برای ازدواج پرسیدم گفت: همه می دانند که وقتی سن دختر و پسر بالا می رود سختگیرتر می شوند، من هم الان همین وضعیت را دارم و به شدت بر روی خواستگارانم سختگیری می کنم . از آنجایی که خودم فارغ التحصیل کارشناسی ارشد هستم و ماهانه بیش از دو میلیون تومان درآمد دارم دیگر نمی توانم با فردی که کمتر از خودم باشد ازدواج کنم و دلیل آن این است که خودم زحمات و سختی های بسیاری را تحمل کردم تا به اینجا برسم و نمی توانم شخصی که کمتر از خودم است را قبول کنم.
توقع خانواده ام بالاست
آناهیتا 30 سال سن دارد و دانشجوی سال آخر کارشناسی ارشد است.
وی در گفتگو با خبرنگار ما گفت: من دوست دارم ازدواج کنم و به هیچ وجه به
فکر شرایط مالی طرف مقابلم نیستم ولی خانواده ام برای من تصمیم می گیرند و
بدون اینکه با ورود هر خواستگاری به منزلمان نظر مرا بپرسند به آن ها جواب
منفی می دهند.
آخر کسی نیست به آن ها بگوید مگر خودتان اول زندگی چه چیزی داشتنید که الان از جوانان امروزی توقع خانه، کار عالی، درآمد بالا و ماشین چند میلیونی دارید!!
وقتی به آن ها می گویم که دیگر سنم بالارفته و ممکن است به راه کج کشیده شوم با نگاهی سنگین به من می گویند ما خوشبختی تو را می خواهیم و به همین خاطر سخترگیری می کنیم. ولی سخنگیری به چه قیمتی؟ به قیمت پیر شدنم و یا ضعیف شدن اعصابم؟
من الان شادابی و جوانی ام را به خاطر تفکرات و اعتقادات خانواده ام را از دست خواهم داد و امیدوارم دیگر خانواده ها این اشتباه والدینم را تکرار نکنند و از تجربه زندگی ام استفاده کنند نه اینکه دخترشان تجربه دیگران شود.
این بود گفت و گوی ما با تعداد اندکی از دختران مجرد که هر یک دلایل خاص خود را برای عدم ازدواجشان داشتند و دیدید که این روزها ازدواج ذهن بسیاری از جوانان را به خود مشغول کرده است و اینها به دلایل مختلفی همچون اقتصادی، نبود معیارهای مناسب جهت انتخاب همسر و اعتقادات اشتباه والدین است.
همانطور که مقام معظم رهبری نیز بر ازدواج به موقع جوانان تاکید داشتند، هم مسئولین باید در زمینه های مربوط هب رفع مشکلات و معضلات جامعه تلاش کنند و هم خانواده ها ضمن عدم پیشگیری ، شرایط را به جهت تشکیل خانواده فرزندانشان فراهم کنند.