جمله سازی ظریف در خندوانه

گروه وبگردی «تیتریک»، هادیان البرز نوشت:تصور کنیم مهمان امشب برنامه خندوانه، آقای ظریف باشد
رامبد جوان برنامه ادامه پیدا می کند و خندوانه به قسمت کلمه سازی می رسد
رامبد جوان هم از صبح در اینستگرام خود اطلاع رسانی کرده باشد که مهمان امشب : آقای ظریف.
برنامه شروع می شود و ظریف بر روی صندلی  سبز می نشیند در بین همه نور افشانیها ، صوتها و کفها
برنامه ادامه پیدا می کند و خندوانه به قسمت کلمه سازی می رسد
رامبد جوان به تبع شبهای قبل با خوشحالی تمام بسته های کارتی گل گلی را به سمت آقای ظریف می گیرد و همه مانند شبهای قبل منتظر این هستند که کلماتی  درهم و برهم باشد  و مهمان برنامه جمله سازی کند.
آقای ظریف بسته ای را بیرون می کشد
و ظریف طبق معمول  خنده هایی بلند را تحویل می دهد
خدای من کلمات پیشنهادی برنامه خندوانه :
بیماران هموفیلی، نخست وزیر فرانسه، خونهای آلوده، بمبهای شیمیایی، فابیوس، نماینده اسرائیل، وزیر خارجه فرانسه، عدم عذر خواهی، دشمنی علنی، تشدید فشارمذاکرات، تحریم، دادگاه غیر عادلانه
صحنه دیدنی است
صورت آقای ظریف ابتدا قرمز می شود و خود را بر روی صندلی سبز  تکان می دهد.
باز خنده ای ظریف از ته دل ...
این بار حضار  منتظر هستند ظریف به صورت تک تک مهمانان نگاهی می اندازد و سکوت در سالن طنین انداز می شود.
حال تصویری از مهمانان داشته باشیم
حضار تشویق کننده امشب :
-مادری در گوشه ای نشسته است که کودکش جزء اولین دریافت کننده گان خون در دهه 60 که مبتلا به ایدز و هپاتیت بوده است؛  صورتی شکسته و غمناک، ولی او هم منتظر جمله سازی ظریف است و دستان بی جانش کنار هم .
ولی چشمانش ملتمس پاسخ غیرتمدانه آقای ظریف، تا شاید  او را تشویق نماید و در کنار مادر دیگر کودکی نیست اولین کودکی که با دریافت خونهای آلوده شده به ایدز و هپاتیت راهی سرای ابدیت شده است، جایش در این خنده بازار خالی است.
و دیگر مهمانانی که در کنار این مادر نشسته اند، صورت خسته شان خبر از درد کهنه  و خشم عمیق در سینه شان می دهد اینان بیماران و بستگان بیماران مبتلا به خونهای آلوده می باشند بهت زده اند شاید آقای ظریف حق ستانده نشده شان را با  جمله ای  بستاند و کینه کهنه شان  التیام یابد از نا انسانی،  چرا که وزیر بهداشت این مساله را پرونده ای برای سالیان قبل و فابیوس را چهره ای بین المللی خطاب کردند.
مهمانان دوباره متحیرند ای کاش  با جمله ای تیر خلاصی زده شود و  کاخ نشین غربی فرعونی منش را بی اعتبار کند.
نفس در سینه های همه حبس شده است
سکوت و انتظار
و فیلمبرداران هم به تندی برق، از صورت درد کشیده انسانهای مظلوم  تصویر سازی می کنند و ثانیه ای را از دست نمی دهند.
و در آن سوی سالن بزرگ
مردان حماسی نشسته اند و کپسول¬های گازی بزرگی هم همراهشان می باشد دستانشان گاهی به این ماسکهاست و  نفس کشیدن گاهی  برایشان در سالن تنگ پر هیجان خندوانه، طاقت فرسا می شود پس به دنبال آن  کپسولهای گازی را استنشاق می ¬کنند و چشمان جستجو گر، پرسشگر، مظلوم و ملتهبشان ، حقانیت را در جانت زنده می کند و در برهوت جاهلیت مدرن این آیه  در ذهنت تکرار می شود بای ذنب قتلت
به درستی مهمانان این برنامه،  قاضی این دادگاه را آقای ظریف می دانند و نماینده خودشان؛  خواهان  قضاوت عادلانه ظریف هستند تا مرهمی  باشد بر درد همیشگیشان که سوغات بمبهای شیمیایی در جنگ نابرابر از طرف آلمان و  فرانسه... دوستان دیروز صدام.
لحظه لحظه¬ی انتظار است،  با چشمان پر فروغشان فریاد می زنند که تشنه ی جمله ای در شان انقلاب اسلامی ایران هستند که توسط ظریف ساخته شود.
خیال ها جان می گیرد شاید  با شنیدن صدای آقای ظریف،  چند لحظه ای برخیزند از شوق و کمبود نفس را فراموش کنند
باز دوربین ها   در حال حرکت به سمت آقای  ظریف دیپلمات دولت راست گویان و متعادل می رود او در حال خنده است و هنوز به فکر چرخیدن چرخ زندگی مردم و چرخ بی چرخ سانتریفیوژهاست و تصویب توافق.
و این طرف هم بینندگانند،  که نگاه متحیرشان را به شیشه تلویزیون دوخته اند شاید غرور ملیشان حفظ شود و اینها با خوشحالی تمام برای این فتح انقلابی به خیابانها بریزند
او هنوز می خندد....
و یا  هم در سر به  فکر  فابیوس،  فرش قرمز و پرچم افراشته فرانسه در کنار پرچم ما که مزین به نام الله...
فاطمه لطفی