بالاخره ظریف سکوتش را شکست

گزیده سخنان ظریف را در ادامه می خوانید: 

• متاسفانه از این گونه اتفاقات تلخ پیش از این برایم دو بار دیگر اتفاق افتاده بود، ولی در هر بار دوباره بلند شدم و کار کردم. دوره‌های سختی را تحمل کردم و سخت ترین دوره، همین دوره اخیر بود که بسیار تلخ بوده و اصلا دوست نداشتم چنین اتفاقی رخ دهد.

• دو سال پیش زمانی که تصمیم گرفتم در اوج خداحافظی کنم، مردانه از تیم ‌ملی کناره‌گیری کردم و خواستم جا را برای جوانان باز کنم، ولی پس از این تصمیم همه به دنبال این بودند که من برگردم؛ از فدراسیون گرفته تا سرمربی تیم ‌ملی و مردم خواستار بازگشت من بودند و پس از بر سر کار آمدن کواچ وی مستقیما از من خواست که دوباره به تیم باز گردم و عنوان کرد که شما یکی از مهره‌های تاثیرگذار تیم بوده و ما به شما نیاز داریم.

• پس از آن همه چیز به خوبی پیش رفت و نتایج خوبی را در تیم ‌ملی کسب کردیم. از من خواسته بودند که تا المپیک در کنار تیم ‌ملی بمانم، تا زمانی که در اردوی چک و فنلاند انرژی‌های منفی به من داده شد و نسبت به آینده خودم در تیم ‌ملی بدبین شدم. در بازی با آمریکا بنا بر صلاحدید سرمربی لیبروی دوم تیم شدم که نباید این اتفاق رخ می داد، اما به دلیل این که یک ورزشکار حر‌فه‌ای هستم، کاملا این موضوع را قبول کردم و به عنوان ذخیره روی نیمکت نشستم و پس از آن به عنوان لیبروی اصلی در تیم ‌ملی حضور داشتم تا زمانی که بازی دوم لهستان آغاز شد که شب قبل آن به دلیل سرماخوردگی شب بسیار سختی را گذرانده بودم. با دارو و سرم خود را برای این دیدار آماده کردم، ولی پس از گیم اول واقعا دیگر توانایی ایستادن روی پای خود را نداشتم و به همین دلیل به کادرفنی انتقال دادم تا بیرون از زمین قرار گیرم، ولی در گیم پنجم که شرایط حساس شد دوباره لباس پوشیدم و منتظر بودم که به دستور سرمربی وارد زمین شوم، اما در این فاصله شخصی گویا جمله نامناسبی را به کواچ رسانده بود که اصلا جمله من نبود.

• بعد از بازی سرپرست تیم، آقای خوشخبر از من خواست که با توجه به مصدومیت دستم برای درمان به تهران بروم و برای درمان آن اقدام کرده تا در بازی‌هایی که میزبان هستیم بتوانم در اختیار تیم باشم. فردای آن روز با بلیتی که برای من گرفته شد به تهران بازگشتم و برای درمان اقدام کردم که با مشورت پزشکان گفته شد که مصدومیت دست من بیشتر نخواهد شد و به همین دلیل می‌توانم در تمرینات شرکت کنم. با تیم ‌ملی "ب" تمرین کرده و منتظر بودم تا به تیم ‌ملی بپیوندم، اما شاهد بودم که صحبتی دیگر از سوی تیم ‌ملی با من نشد و به تیم دعوت نشدم و مرندی که عملکرد خوبی نیز در این چند بازی داشت، جایگزین من در تیم ‌ملی شد که اگر شاید من نیز بودم دیگر ظریف را دعوت نمی کردم.

• لیبروی ملی‌پوش تیم والیبال ایران با صدای لرزان و بغضی در گلو ، اظها‌ر کرد: واقعا شرایط سختی را در آن مدت گذراندم و می‌توانم بگویم بازی که در مقابل آمریکا در تهران برگزار شد و با لباس شخصی در سالن آزادی حاضر شدم سخت‌ترین لحظات زندگی من بود، زیرا هیچ گاه پیش نیامده بود که با لباس شخصی در سالن بازی تیم خود را مشاهده کنم و حتی در بازی‌های بعدی نیز در خانه نماندم و سر خود را با دخترم گرم کردم و در خانه نماندم.

• این صحبت‌ها حرف‌های دلم بود که باید می‌گفتم. به تصمیم فدراسیون احترام می گذارم و ناراحت نیستم که دعوت نشده ام. ناراحتی من از این است که چرا بی احترامی شد و تا این لحظه که من صحبت می‌کنم هیچ کسی از فدراسیون والیبال با من در این مورد صحبتی نکرده است.

• با یکی از مسئولان فدراسیون که صحبت می‌کردم عنوان کردم ای کاش اگر می‌خواستید فرهاد ظریف را کنار بگذارید بهتر بود که برای حفظ ارج و قرب وی یک بازی خداحافظی رسمی برای وی برگزار می‌کردید و یا نه اصلا در همان دیدارهای مقابل آمریکا یا روسیه من با لباس شخصی در آن سالن و در حضور هو‌اد‌ا‌ران از تیم ‌ملی خداحافظی می‌کردم، ولی متاسفانه این اتفاق رخ نداد و برخوردی که با من شد برخورد خوبی نبود.

• دو سال پیش نیز که در اوج خداحافظی کردم تنها دلیلم این بود که چنین رفتاری با من نشود، ولی طی یک ماه گذشته که به مشهد بازگشته‌ام و به دنبال کارهای آکادمی هستم توانسته‌ام کمی این موضوع را فراموش کنم.

• بعد از بازی با آمریکا در ایران که دعوت نشدم شخصا با خود کواچ صحبت کردم و متوجه شدم که آن شخصی که فعلا نمی‌خواهم نامی از او ببرم جمله‌ای از طرف من به کواچ گفته بود. برای من سنگین بود چرا که شخصیت من به شکلی است که من چنین حرفی را نمی گویم و اصلا بلد نیستم که بگویم. کواچ نیز به من گفت "جوانی که جایگزین تو شده است خوب کار می‌کند و مورد حمایت من است و من به ترکیب تیم دست نمی زنم." که من در پاسخ به کواچ گفتم که "من چنین درخواستی نداشتم و می خواستم دلیل این رفتار را بدانم."

• بعد از این که تیم به المپیک برود آن جمله و شخصی که آن جمله را از قول من به کواچ گفته است را معرفی خواهم کرد، ولی در حال‌ حاضر با توجه به شرایط بهتر است که چیزی نگویم.

• یک خبرگزاری داستانی را نوشته بود که صحت نداشت و گفته بود که در آن بازی من قهر کردم و به فرودگاه رفتم و بلیت گرفته‌ام و به تهران برگشته‌ام، اما این چنین اتفاقی رخ نداد. من با بلیتی که مسئولان تیم ‌ملی برای من تهیه کرده بودند روز بعد از بازی برای پشت سر گذاشتن دوران درمان به تهران باز گشتم. به همین منظور این خبرگزاری حاضر به تکذیب این خبر نشد و عنوان کرد که منبع موثقی داشته است و به همین منظور کار شکایت از این خبرگزاری توسط وکیل من پیگیری شد، ولی من از وی خواستم یکی، دو روز دست نگه دارد اما مطمئنا از این خبرگزاری شکایت خواهم کرد.