فرشتگان کوچک زمینی که کار می کنند
طبق آخرین اطلاعات مرکز ایران هفتصد هزار کودک به صورت مستقیم درگیر کار هستند ودرآمدشان بین ۸۰ تا ۱۰۰هزار تومان میرسد.
میلاد کوچک قصه ی ما در یکی از خیابان هایی سرآسیاب فردیس به جای بازی و تفریح به دنبال تامین مخارج زندگی است.
میلاد نه سال دارد هم درس می خواند و هم برای تامین معاش خانواده کار می کند.آدامس میفروشد ،فال می فروشد تا دل یکی از این رهگذران به رحم بیاید و یک آدامس یا فال از او بخرد…
چه کسی یا بهتر است بگوییم چه کسانی مسول آینده این فرشتگان زمینی هستند؟
خانواده؟
جامعه؟
و یا…
خانواده ای که به نان شبش محتاج است؟
یا جامعه ای که افراد و مسئولینش فقط ادعای انسان دوستی و روشن فکری میکنند؟
آیا لحظه ای به آسیب ها و ضربه های که جامعه و افرادش به این کودکان وارد میکند فکر کرده ایم؟
فرقی ندارد پسر باشد یا دختر ،چه وظیفه ای در قبال تامین مخارج خانواده دارد؟
کم نیستند گرگ صفتانی که در یک لحظه با احساس و سرنوشت چنین کودکانی را به بازی می گیرند و به آنها نگاه ابزاری دارند؟
براساس ماده ۷۹قانون کار(مصوب ۱۳۶۹مجمع تشخیص مصلحت نظام )بکارگیری کودکان کمتر از ۱۵سال تمام ممنوع است بس دلیل کار کودکانی که سن آنها گاهی به ۹سال میرسد چیست؟
آیا کسانی که حرف از قانون میزنند وضع نابهنجار کودکان را می بینند؟
آیامسولین سوء استفاده زشت و شنیع از جمله (۱٫استفاده از کودکان در فعالیت های غیر مجاز سمعی وبصری ، واداشتن اطفال به اعمال شنیع جنسی و یا خرید و فروش اطفال) وضربه هایی که میتواند تمام شوق وذوق کودکی یک بچه رامی گیرد می بینند و هیچ اقدامی نمی کنند؟
چه باید کرد؟
چه کنیم آسیب های اجتماعی ناشی از کار کودکان درجامعه کمتر شود؟
وظیفه مسولین درقبال چنین آشفتگی درجامعه چیست؟