چادر ژاپنی سر میکنم چون ایرانی اش را نداریم!
گروه فرهنگی «تیتریک»، به نقل از پایگاه خبری کرج رسانه ، امسال هم رفته ام نمایشگاه محصولات حجاب و عفاف ِ مصلی، خوشمان بیاید یا نیاید هرساله باید احساس وظیفه و حس مسئولیت طراحان لباس و مد در قبال چادر را ببینیم که نهایتا دکمه ای، زیپی، آستینی، پاپیونی، نگین کار شده پشت کمری چیزی را به سادگی چادر بدوزند و با یک اسم جدید رونمایی اش کنند. از مدل ملی بگیرید تا لبنانی و شالدار و دانشجویی و شبرنگ و رنگی و خاتون و قجری و حسنا و بشری و اسراء و ضحی و دیگر اسمهای این شکلی …!
خب! تا اینجایش لابد مشکلی نیست. اما مرثیه اش از این جا شروع می شود که بعد از چندین پرس و جو از فروشندگان و وارد کنندگان چادر در نمایشگاه، باید بگویم که همه ی این رنگ و لعاب ها و طرح های من در آوردی حجاب ایرانی را بر سر پارچه چادری های چینی و کره ای و ژاپنی سوار کرده اند و پُزش را هم میدهند…!
با وجود این که پوشش چادر در ایران سابقه فراوانی دارد و یکی از پرمصرفترین و عمده وارد کنندگان پارچه چادری است، کشور ما هنوز که هنوز است توان تکنولوژی ساخت کامل و مکفى پارچه آن را ندارد و همان کرب ناز٬ ژورژت٬ کرب کیف و خاویار دیروز، این روزها شده است الگانس٬ میت سوبیشی و کریستال و … با این تشابه که باز هم از کره مى آیند و از ژاپن…!
سال هفتاد آقا دو تعبیر را در مورد چادر به کار بردند: یک آن که بهترین نوع حجاب است و دوم آن که نشانه ی ملی ماست اما الان بعد از گذشت این همه سال همچنان باید طنز تلخی را بنویسیم که گویا نشانه ملى ما را سالیان سال است چشم بادامى ها میسازند و حجاب ایرانی ما فقط با پارچه چادری های کره اى و ژاپنی امکان پذیر است… پس اعتراف می کنم که چادر ژاپنی سر میکنم چون جنس ایرانی اش را نداریم!
حداد عادل جایی در کتاب فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی اش به این سئوال جواب می دهد که "لباس ژاپنی ها چگونه غربی شد؟” کسی چه می داند! شاید سالها بعد در این درباره از ما هم بپرسند که: "چادر ایرانی ها چگونه ژاپنی شد؟!”
کاش کسی از همین وزیران و مسئولان دولتی که اتفاقا زیادی هم دم از اقتصاد مقاومتی میزنند پیدا می شد و برای ما می گفت که مگر تولید پارچه چادر مشکی چه فرمول اتمی دارد که تا به الان موفق به تولیدش نشده ایم و در کنار تسبیح باید از آسیای شرقی واردش کنیم؟!
منصوره حسن زاده