دو نکته کلیدی در خصوصی سازی مجموعه های داروئی
گروه وبلاگستان «تیتریک»؛ وبلاگ سلام بر تو ای رازی! در مطلبی نوشت:
دو نکته کلیدی در خصوصی سازی مجموعه های داروئی
مقدمه:
به نظر من این مقاله یک طنز تلخ است آنهم یکی از تلخترین طنزهای این روزهای جامعه علمی کشور . نویسنده محترم عقیده دارد که نوابع به مدد پشتکار و نبوغ و امدادهای الهی !!!سکانهای علمی و سیاسی و مدیریتی کشور را بر عهده گرفته اند و حالا همینها می خواهند با راه اندازی شرکتهای دانش بنیان کشور را به پیش ببرند. اگر این نوابغ در بخش دولتی بمانند که بخش خصوصی چه کند و اگر به بخش خصوصی بروند دولت را چه کسی اداره کند!!! پس لابد باید همزمان هر دو سکان را در دستان پرقدرت !!! خود بگیرند و اینگونه می شود که برخی از رجال بانفوذ دولتی در دهها شرکت دانش بنیان و بی بنیان به ظاهر خصوصی سهامدار و صاحب کرسی شده اند. آنها قوانین را به سویی می کشند که خودشان می خواهند و به زور آمار و اطلاعات جعلی کشور را در حال توسعه گزارش می کنند در حالیکه در خیلی از جاهها در حال درجا زدن هستیم و اگر روزی پرده ها کنار رود …این یک واقعیت است که هنوز شرکتهای دانش بنیان و پارکهای فناوری و مراکز رشد نتوانسته اند آنگونه که توقع می رفت و انتظار داشتیم سبب توسعه کشور شوند و اصل مادر مرده ۴۴ قانون اساسی در مشتی شعار و سیاست و قانون و هیاهو گیر کرده و نه خانی رفته نه خانی آمده. حال موسسه رازی که این روزها در صدد راه اندازی شرکتهای دانش بینیان است آیا به آسیب شناسی این این مراکز توجه کرده یا خیر؟؟. ..شرکتهای دارویی و واکسن سازی کشور چطور ؟..این مطلب نیشتری است چندین باره به یک دمل چرکی و آبسه عفونی در نظام مدیریتی تو در توی کشور و امیدواریم که از آن درک درستی صورت گیرد….
…با گذشت زمان فرآیند های حیاتی، متکامل می شوند. یعنی تکامل فریضه جبری است. این مفهوم دیگری از تکامل تکوینی است. تکامل تشریعی، تکامل موعود ادیان است که لازمه آن پیروی از دستورات و عمل به احکام الهی و … می باشد-که در این مقال مورد بحث نگارنده نیست-.تکامل تکوینی، تدریجی و پس از گذر هزاران سال، خود بخود تغییراتی در سطح ژن ها دیده خواهد شد. این بدان معنی نیست که الزاما موجود تغییر یافته تطابق حداکثری با پیرامونش خواهد داشت.ازطرفی این نوع تکامل با غریزه ارتباط نزدیک و فنا ناپذیری دارد.
تکامل مدنی همانگونه که از نامش بر می آید با مدنیت(با تمام نظام سواره و پیاده اش) عجین است. تاروپود این نوع فرآیند تکاملی، قوانین، مدرنیته و … می باشد. روح(فضای) حاکم بر قوانین، همان روابط جمعی است و تبادل تجربه دراین قبیل معادلات، منجربه تقویت روحیه قانونمداری وجمع گرائی(موفقیت در مذاکرات نوعی از مصداق عملی آن است)می شود. تکامل مدنی، با جبر قیر اندود شده است تا ارتباط دائمی خود را حفظ نماید. شناخت فردی، چشمان بیدار جمعی و ناظران قانونی، ازجمله حامیان تکامل مدنی محسوب می شوند. از واژه های آنچنانی این محدوده می توان به "آزادی و دموکراسی” اشاره کرد. واژه هائی که دانشمندان و تفکرات زیادی را به خود مشغول داشته است.
تکامل مدنی در چهارچوب های علوم اجتماعی قرار می گیرند. قالب های علوم اجتماعی پس از بروز رفتارهای ارگانیک، با همان خمیره ساخته می شوند.
درفرآیند تکامل تشریعی، جبری وجود ندارد. تماما اختیار است. سرعت ، شتاب، جهت حرکت و سایر مولفه های حرکت در دست سکاندار است. این قالب حرکت ها و جابجائی ها، به آسانی قابل برگشت هستند. در واقع ایده آل هائی تعریف و تبیین می شود که هدف غائی حرکت هستند.
باید دید در روند خصوصی سازی ،فرآیند تکاملی تولید دارو در کشور چگونه دیده شده است؟ آیا با سپردن توان تولید به بخش خصوصی، نظام داروئی به خطر نمی افتد؟ سوال ساده ای است. از طرفی جایگاه نوابغ در سایت بعدی-آتی کجا خواهد بود؟ درحال حاضر نوابغ داروئی به خاطر احساس مسئولیت و تکلیف به نظام و کشور، تصدی پست های مدیریتی را بر عهده گرفته اند. ادامه این تصدی گری تا کجاست؟ یعنی اینکه آیا می شود بخش خصوصی مجازی را چنان تعریف و تبیین کرد که عاری از نوابغ مدیر باشد؟ در این صورت انتظار موفقیت بخش خصوصی شده، انتظاری واهی است. و اگر نوابغ یا مدیران فعلی به مجموعه خصوصی، نقل مکان یابند آنگاه نقش نظارتی و هدایتی و شاید گاها حاکمیتی برخی گوشه های نظام از نوابغ تهی می شود. و اگر مدیران از سر تکلیف و دلسوزی به نظام در بخش دولتی بمانند و به هر نحوی از انحا بطور مستقیم/غیر مستقیم در بخش خصوصی سهام دار باشند، چون در کشور ما چنین فرآیندی تا کنون نبوده، در اینجا قابلیت بحث ندارد.