همگرایی سعودی - صهیونیستی برای جلوگیری از توفیقات جمهوری اسلامی ایران است
این حملات که با پشتیبانی اطلاعاتی و لجستیکی مستقیم آمریکا صورت
میگیرد، تاکنون به مرگ صدها نفر منجر شده که اغلب آنها مردم غیرنظامی یمن
بودهاند. با این حال گروههای حقوق بشری تا الان واکنش جدیای به این
عملیات نداشتهاند و اغلب به ابراز نگرانی در این رابطه بسنده کردهاند. در همین زمینه گفتگویی را با علی قربانی استاد دانشگاه آزاد کرج و کارشناس مسایل سیاسی انجام داد که ماحصل آن را در ادامه میخوانید:
به نظر شما نتیجه حملات عربستان به یمن، چه حسی را در مردم مسلمان و عربی به این کشور سعودی ایجاد خواهد کرد؟
قبل از پاسخ به سوال شما لازم می دانم یک مقدمه ای را در رابطه با چرایی حمله عربستان سعودی به یمن عرض کنم. براساس آن ساختار فرهنگی نظام قبیله ای که الان در عربستان حاکم است و در کنار آن وجود مذهب انگلیسی ساخته ی وهابی در عربستان ، کشوری مثل عربستان کشورهای عربی را به یک نوعی فرزند خوانده ی خودش می داند و چون براساس نظام فرهنگی- قبیله ای رییس قبیله حاکمیت دارد بر سایر اعضای قبیله و یا کلا حوزه های جغرافیایی که در تحت الشعاع عقیدتی و یا جغرافیایی رییس قبیله قرار دارد. این ذهنیت در اذعان هیات حاکمه عربستان وجود دارد که کشورهای عربی اهل تسنن به یک نوعی فرزند خوانده ی عربستان هستند.
موضوع بعدی را در رابطه با نظم منطقه ای و تحولات جهانی باید ببینیم، عربستان از قدیم الایام و حتی قبل از انقلاب ایران را رقیب منطقه ای خودش می داند هرچند که در یک دوره ای در زمان نیکسون رییس جمهور آمریکا، عربستان و ایران هر کدام یکی از دو ستون سیاست های نیکسون در منطقه بودند لذا علی رغم این طرح یکی الی دو کشور اعتقادی مستقل عربها بالاخص عربستان سعودی به یک نوعی از سیاست های فرامنطقه ای غرب بالاخص آمریکا در منطقه استفاده کرده و الان هم در راستای سیاست های آمریکا در منطقه قرار دارد لذا با همین نگاه عربستان یک رقابت سنتی در منطقه با اینها دارد.
بعد از انقلاب اسلامی و روی کار آمدن یک حکومت اسلامی از نوع عملگرای شیعی و مواردی که حضرت امام در رابطه با وهابیت داشتند مشروعیت دینی وهابی ها را زیر سوال بردند. ما در وصیت نامه ی حضرت امام (ره) هم شاهد این موضوع هستیم . حضرت امام (ره) در بحث طرح تقلین به این موضوع کاملا اشاره می کنند که همین موضوع بحث انحراف حاکمیت خواص در جهان اسلام از طرح ثقلین حضرت رسول چه مسایل و مصیبت هایی را متوجه دنیای اسلام کرده است لذا جمهوری اسلامی ایران در کنار احترام به هیات حاکمه عربستان و مردم عربستان هیچ موقع وهابیت را به رسمیت نشناخته و نخواهد هم شناخت چون وهابیت جایگاهی در دنیای اسلام ندارد ولو اینکه امروز مذهب رسمی کشوری مثل عربستان که خادم هیات حاکمه، توفیق خادم هیات حرمین شریفه را هم به عهده دارند لذا سیاست های جمهوری اسلامی ایران در دنیای اسلام همواره مورد مخالفت هیات حاکمه عربستان بوده است البته این موضوع در دوره های مختلف متفاوت بوده است ما در دوره ملک صدر شاهد یک نوع موضع گیری ها بودیم در دوره ی ملک عبدالله شاهد یک نوع موضع گیری بودیم و اخیرا هم بعد از فوت ملک عبدالله اتفاق افتاد و آمدن ملک سلمان که ایشون هم مریض هستند ما در دیدار آقای اردوغان با مقام معظم رهبری شاهد این بودیم که حضرت آقا اشاره ای داشتند که امروز یک عده جوان بی تجربه سیاست های عربستان را در دست گرفتند این موضوع بیانگر این است که هیات حاکمه عربستان امروز حتی با ملک سلمان 79 ساله زیاد دخالت و تاثیر گذاری در سیاست خارجی در رابطه با منطقه ندارد.
موضوع بعدی را در رابطه با تغییر موازنه با قوا در منطقه به آن اشاره می کنم. امروز آن بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه اصطلاحی و آسیای غربی که جمهوری اسلامی از آن یاد می برد این بیداری اسلامی در حال رخ دادن و ما شاهد این موضوع در منطقه نیز هستیم. بیداری اسلامی که در منطقه دارد رخ می دهد وزنه ی جمهوریت را در کنار عثمانیت در منطقه در تقابل با نظام های پادشاهی بالا می برد لذا مشروعیت بنیادین نظام سیاسی کشور عربی و پادشاهی را کاملا زیر سوال می برد و عربستان در راس کشورهای عربی به دنبال این است که جلوی این بیداری اسلامی را در منطقه بگیرد.
در کشور یمن مثل برخی از کشورهای عربی ماشاهد بیداری اسلامی هستیم این موضوع اوسی ها هم به امروز بر نمی گردد از قبل عربستان داعیه ی به یک نوعی پدری بر یمن دارد چه در آن دوره ای که عبدالله صالح بودند و چه در بعد از این بیداری اسلامی که عبد منصور هادی آمدند روی کار آمدند عربستان می توانست موضع سنتی اش را در رابطه با یمن دنبال کند اما در سایه ی بیداری اسلامی و حضور پر رنگ اوسی ها در صحنه ی سیاسی و اجتماعی یمن که منجر به استقلال یمن می شود . عربستان تحمل چنین شرایط و وضعیتی را در منطقه ندارد به یک نوعی پایگاه های سنتی خودش را از دست می دهد و در درون خودش هیات حاکمه از طرف وهابیان تندرو تحت فشار است .
شما در سوالتان به بحث اسراییلی-عربی اشاره کردید، ببینید همین اسراییلی که امروز در منطقه به دنبال اشغالگرشناخته می شود آن شاخه ی افراطی یهود است وهابی ها همان شاخه ی افراطی دنیای اهل تسنن هستند .فرقی نمی کند در نوع نگاه شان برای تامین خواسته هایشان اینها حاضرند دست به هر جنایتی بزنند چه بسا تا به امروز نیز این موضوع اتفاق افتاده است . ما یک نگاه صرفا سیاسی به این موضوع نداریم، نگاه کاملا انسانی و اسلامی داریم و یک نگاه امروزی که مردم هر کشوری حق دارند در رابطه با مسایل و موضوعات کشور خودشان تصمیم بگیرند و سرنوشت کشور خودشان را خودشان تعیین کنند اما این موضوع را عربها بالاخص عربستان نمی پذیرد و باید اضافه کنم اگر چنین موضوعی را عربستان بخواهد بپذیرد و این بیداری اسلامی، این استقلال عربی را عربستان دیگر آن جایگاه سنتی خودش را از دست خواهد داد ضمن این که حول همین بیداری اسلامی زمینه ها و بسترهایش در خود کشور عربستان وجود دارد.
کشوری همچون عربستان با شرایطی که برای منطقه ایجاد کرده، در برابر حملات غرب به عراق از جبهه غربی حمایت کرده، جریانات تکفیری را رشد داده، آیا می تواند ام القرای جهان اسلام باشد؟
اصلا امروز این ادعایی است که خود عربستان دارد. امروز ام القرای جهان اسلام یک ظرفیت های جدیدی تعریف می کند اگر این ظرفیت های جدید به رسمیت شناخته شود اصلا باور به این موضوع شود عربستان نمی تواند ام اقرا باشد. جهان اسلام یک ظرفیت هایی دارد این نیست که آقا به صورت سنتی ما ام القرا بودیم و امروز هم همچنان این ام القرایی را باید حفظش کنیم این یک توهمی در بین هیات حاکمه عربستان است اگر هم امروز قرار ام القرایی بیاید طرح شود باید ببینیم خود مردم کشورهای عربی چه تصوری در رابطه با نظام پادشاهی خودشان دارند؟ آیا امروز خیلی از کشورهای اسلامی اصلا این ادعای عربستان را مبنی بر ام القرا بودن می پذیرند؟ شاید به لحاظ وجود حرمین در عربستان و اینکه سالیانه میلیونها زائر در عربستان وارد می شودند تصور و توهمی را به وجود می آورد که ما امروز ام القرا هستیم. نه ، امروز ام القرایی را دیگر هیات حاکمه تعیین نمی کند امروز در سایه ی آن ظرفیت هایی که در دنیای اسلام وجود دارد و در ادامه مطلب قبلی هم عرض کنم اگر این بیداری اسلامی که ادامه خواهد هم داشت هرچقدر هم بخواهند سرکوب کنند این خاموش نخواهد شد و دامن عربستان را هم خواهد گرفت ما شاهد همین بیداری اسلامی در همین کشورهایی که امروز در قالب اعتلاف با عربستان هم وارد جنگ با یمن شدند دامن همه اینها را خواهد گرفت لذا این دست و پا زدن ها برای حفظ خودشان است یعنی امنیت و بقای رژیم های سلطنتی از نوع پادشاهی و عربی امروز دغدغه ی بزرگ و مهم این کشورهای عربی است ، شرایط زمانی و مکانی این وضعیت فعلی را دارای تغییر و تحول خواهد کرد و در راستای همین موضوع هم عربستان به یمن حمله کرده است چه بسا که قبل از این در قالب یک سیاست سپر جزیره هم اینها وارد بحرین شدند.
امروز عربستان همانقدر برای کشورهای عربی و اسلامی ناامنی درست می کند که صهیونیسم هم همان کار می کند، این همگرایی سعودی-صهیونیستی را چگونه ارزیابی می کنید؟
این همگرایی سعودی-صهیونیستی را شما باید در رابطه با نظم منطقه ای ببینید، امروز غرب ، اسراییل و جبهه عربی سنتی از نوع وهابی ایران را یک رقیب برای خودش می داند چون حقیقتا جمهوری اسلامی ایران با آزاد سازی آن ظرفیت های درونی خودش امروز تبدیل به یک الگویی در منطقه می شود این یک حرف تعصبی نیست این یک باور و حقیقت است یک حقیقت عینی که در منطقه دارد اتفاق می افتد لذا همگرایی این دو برای جلوگیری از توفیقات جمهوری اسلامی ایران است و آن هم در راستای ظرفیت ها و فرصت های به وجود آمده در انقلاب اسلامی است.
با توجه به حملات عربستان به یمن و ایجاد نا امنی برای کشورهای عربی و اسلامی توسط رژیم صهیونیستی، آیا می توان گفت محور سعودی-صهیونیستی، یکی از عوامل مهم ناامنی در منطقه و جهان اسلام است؟
این موضوع کاملا صحیح است و نیازی به پاسخ ندارد این کاملا مشهود است. هر موقع اسراییل احساس کرده خیالش از سمت کشورهای عربی سنی راحت است به جنایات خودش در منطقه حماس ، در منطقه اشغالی در رابطه با غزه و حماس نه تنها ادامه داده بلکه بیشتر هم کرده ولی در کنار وجود نیروی مردمی مثل حزب الله تا حدودی بیشتر جلوی این جنایت ها را می گیرد. امروز حماس و جهاد اسلامی به عنوان گروه های اهل تسنن از حمایت عربستان برخوردار نیستند. چرانیستند؟ چون این در راستای همان همگرایی و ایجاد نا امنی در منطقه خاورمیانه برای حفظ امنیت نظام های سلطنتی پادشاهی عربی و خود رژیم اشغالگر صهیونیستی است.
عربستان در حمله به یمن، دقیقا همان برنامه هایی را انجام می دهد که اسراییل در حمله به غزه انجام می داد، همانند نسل کشی، کودک کشی، جلوگیری از کمک های مردمی به یمنی ها، عدم پایبندی به حقوق بین الملل و … در چنین شرایطی آیا برای کشورهای اسلامی و عربی، صهیونیسم و آل سعود می توانند تفاوتی داشته باشند؟
هر عملی که منجر به نسل کشی شود ، منجر به کشتن زنان و کودکان بی گناه شود محکوم است چه آل سعود باشد ، چه صهیونیستی باشد، چه در تفکر افراطی تروریست های غربی و شرقی باشد ، نسل کشی حرام است و محکوم است فرقی هم نمی کند از طرف هر کشوری که بخواهد اتفاق بیفتد. اما همه ی این اتفاقاتی که دارد رخ می دهد برای حفظ امنیت خودشان است. اینها امروز کاملا به این نتیجه رسیدند که ادامه حیات و بقا با شرایط به وجود آمده در منطقه امکان ندارد، لذا امروز سعی می کنند از طریق ابزارهای نظامی و نشان دادن ضربه های شصت و … در قالب الفاظ و عنواینی که بیشتر کاغذی هستند سعی کنند اینها را کنترل کنند ولی چنین اتفاقی رخ نخواهد داد. چه بسا ما از سال 1947 شاهد همین اقدامات اسراییل در منطقه بودیم چه توفیقاتی به دست آورده است. هر روز عرصه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برای یهودی های گروگان گرفته در اسراییل دارد تنگتر می شود.عربستان امروز فکر می کند در خیال خودش ، توهمات خودش فکر می کند می تواند مشکلی را حل کند ولی نه تنها حل نخواهد شد بلکه ادامه همین تحولات را ما در آینده در خود عربستان شاهد خواهیم بود ، ظرفیت های این اتفاقات مردمی در عربستان وجود دارد. عربستان به خاطر وجود فرافکنی و حل مشکلات درونی خودش حتی بعد از ملک عبدالله می خواست یک موجودیت خودش را در منطقه نشان دهد اما افکار عمومی دنیا، سیاست مداران دنیا ، جامعه شناسان دنیا این شرایط را دارند رصد می کنند .امکان توفیق عربستان ولو با حمایت جبهه صهیونیستی باشد ولو با حمایت جبهه غربی باشد امکان توفیقش در منطقه خاورمیانه وجود ندارد. بسترهای دوره قبلی بهم ریخته، وسایل جدیدی آمده شده و کسانی در این بسترهای جدید تاثیر گذارند که در قالب افکار عمومی و خواسته های مردم حرکت کنند.
دلیل حمایت آمریکا و صهیونیست ها از حمله عربستان به یمن چیست؟
سیاست های کشورهای عربی در فرامنطقه ای است اینها سیاست مستقلی در منطقه ندارند چون قدرت تعیین کنندگی ندارند، همواره گوش به فرمان کشورهای غربی بودند همین اختلافاتی که امروز کشورهای خود منطقه دارند ناشی از همان سیاست هایی است که غرب برای آنها تعریف کرده است. شما پدیده ی عثمانی را ببینید،تحولات بعد از جنگ جهانی دوم را ببینید ، اختلافات ها مرزی، اختلاف های عقیدتی، اختلاف های قومی و .. همه اینها هر کدام یک بهانه ای است برای ایجاد اختلاف لذا آنها به خاطر اینکه منافع خودشان را در منطقه تامین کنند و اینها آمدند که این نوکری و خوش خدمتی را به کشورهای غربی کنند . هیچ موقع با توجه به ظزفیت های درونی جهان اسلام وجود دارد، امروز سازمان کنفرانس اسلامی تقریبا تبدیل شده به یک سازمان کنفرانس اسلامی غیر فعال و غیر تاثیر گذار.در صورتی که جز در دنیای اسلام با حضور یک ملیارد و چهارصد میلیون مسلمان ، این همه ظرفیت های عظیم خدادادی، بیشترین و بیشترین تحولات و تاثیرگذاری را می توانند در اعضای جهانی داشته باشند این را ندارند. در درون خودشان این اختلاف های قومی و قبیله و سنتی امروز در دنیای اسلام دارد موج می زند و خود این وهابیت،کشوری مثل عربستان خیلی به این موضوع دارند دامن می زنند.
حرف پایانی تان را بفرمایید؟
با نگاه به تحولات منطقه امروز و آن بسترهایی که در منطقه خاورمیانه وجود دارد و آینده ای که در راستای این ظرفیت ها تعریف خواهد شد نه تنها عربستان، به تنهایی یا در قالب یک ائتلاف عربی ، حتی با حمایت همه کشورهای غربی شود توفیقی در منطقه خاورمیانه درآن منطقه حتی امروز در یمن به دست نخواهد آورد.آن بیداری اسلامی شروع شده، ادامه خواهد داشت و امکان اینکه مردم یمن بیایند تسلیم این نوع سیاست های سخت و خشنی شوند در عربستان چنین اتفاقی رخ نخواهد داد.یک توهمی بیش نیست و به فروپاشی در خود عربستان کمک خواهد کرد و جای تاسف دارد برای کشورهای عربی دیگری مثل کویت، امارات ، قطر و حتی برای مصر که دنباله رو سیاست های عربستان هستند.حتی شاید آنها به این موضوع باور نداشته باشند اما همواره نگرانی ای از تحولات درونی خود این کشورها بالاخص در مصر هم این اتفاق افتاده است، اینها خواهان پیوستن به این ائتلافند که بتوانند در سایه ی این ائتلاف بتوانند از ثروت های باد آورده ناشی از فروش روزانه ده میلیون تفت ، یک چیزی گیر آنها بیاید، بازار دلالی فراهم شده ، بازار فروش اسلحه فراهم شده ، یک نوع در هم ریختگی در منطقه بوجود آمده که هر کسی می تواند بهره خودش را ببرد. اما عرض کردم این بهره بردن نیست این مشارکت در یک جنایت انسانی و اسلامی است و یک تاریخ سیاهی برای این هیات حاکمه کشورهای عربی است. مردم صبور یمن، مردم سختکوش یمن امیدوار باشند که پیروزی از آن ملت های پابرهنه است، ملت هایی که برای استقلال خودشان دارند این شرایط را تحمل می کنند، نمونه این، کشور خودمان ایران، این دوران را پشت سر گذاشته، استقلال را به دست آورده، 36 سال هم در مقابل این عجمه ها و تهاجمات مقاومت کرده اما امروز پیروزی از آن ملتی که به دنبال استقلال خودش این هزینه ها را پرداخت کرده و تاثیر گذاری که در منطقه ما امروز می بینید ناشی از همان خواهان استقلال و آزادی بود که خودمان برای خودمان تصمیم گرفتیم و یمنی ها هم امروز به دنبال همان استقلال و آزادی هستند که مردم عزیز ایران این راه دنبال کردند. توفیق برحسب آن وعده ی الهی از آن حزب الله است، حزب الله که برای استقلال خودشان و در راستای اسلام در این صحنه ها حضور داشتند.