چرا همچنان معلمین و کارمندان شیعه در بلوچستان به شهادت می رسند؟
گروه سیاسی «تیتریک»؛ با این وجود در کنار فعالیتهای گروهک جیشالعدل، بمب گذاری و حمله به پاسگاههای مرزی، ترور هدفمند معلمین و کارمندان شیعه ساکن در بلوچستان اصلیترین و محوریترین حوادث امنیتی و اطلاعاتی در یک سال اخیر در جنوب شرق محسوب میشود.
درباره این ترورهای هدفمند نکات ذیل بسیار قابل تامل است:
الف: همانطور که گفته شد این سومین معلم شیعهای است که در چند ماه اخیر توسط تروریست ها در بلوچستان به شهادت میرسد. این در حالیست علاوه بر شهادت معلمین پیش از این نیز چند کارمند شیعه دیگر نیز در بلوچستان یه شهادت رسیدهاند. دو مسئله اساسی در نگاه اول به ترورها خودنمایی می کند:
اول اینکه تعدد ترورها در یک سال اخیر نشان میدهد که این مسئله تبدیل به یک روند هدفمند شده و در قبال این ایجاد این ناامنیها برنامهریزی و نقشه راهی وجود دارد و دوم اینکه در گذشته به این شدت و به این صورت هدفمند شاهد چنین ترورهای در فاصله زمانی کم و انتخاب سوژه از میان گزینههای غیر نظامی در بلوچستان نبودهایم و این اتفاقات با شرایط گفته شده یک روند جدید محسوب میشود. گرچه برخی ترورها در ظاهر شاید به هم مرتبط نباشد و یا ریشههای آشکاری از ارتباطات هدفمند در میان عوامل بوجود آورنده و یا گاهی مرتبط با گروه های تروریستی شناخته شده دیده نشود ولی برای خاص و متفاوت بودن و زمنیهسازی هدفمند شدن این ترورها علائم دیگری نیز وجود دارد که نشان میدهد، باید این ترورها به صورت چند لایه و هدفمند مورد بررسی قرار داد.
در این میان شهرهای سراوان و سرباز بیشترین مناطق مورد تهاجم تروریست ها بودهاند. هر کدام از این دو شهر ویژگیهای خاص ژئوپولتیکی دارد که بر هدفمند بودن این ترروها میافزاید. سراوان شهری مرزی محسوب میشود که تروریستها به راحتی پس از ترور به آنسوی مرز میگریزند و شهرستان سرباز نیز سالهاست لانه پنهان یکی از قدیمیترین جریانات وهابی سیستان و بلوچستان میباشد.
ب: ترور معلمین شیعه در بلوچستان بار روانی گستردهتر و فضای روانی منفی بیشتری در بلوچستان حتی به نسبت برخی اقدامات گروهکها ایجاد میکند. به همین دلیل کار ویژه برخی سرویس های اطلاعاتی در جنوب شرق طی چند ماه اخیر به این سمت گرایش پیدا کرده است. بیشترین دلیل برای ایجاد و زمینه سازی این نوع تروها را باید در ظرفیت بار روانی منفی اجتماعی که تولید میکند جستسجو کرد. این موضوع به خوبی نشان می دهد که در جنوب شرق ایجاد اختلافات اجتماعی میان شیعیان و اهل سنت مهمترین هدفگذاری از ناامنی های یکسال اخیر میباشد.
ج: از ابتدای انقلاب تاکنون سناریوهای مختلفی برای تجزیه بلوچستان از خاک جمهوری اسلامی اجرایی شده است. در اویل انقلاب باکمک آمریکا و برخی کشورهای عربی گروههای تجزیه طلب در بلوچستان شکل گرفت. در آن سالها گروهی به نام خلق بلوچ عملیاتهای مسلحانهای برای تجزیه بلوچستان از خاک جمهوری اسلامی انجام میداد. اما به دلیل عدم استقبال مردم و هوشیاری دستگاه های نطامی و امنیتی خیلی زود این این گروه ها منهدم و از بین رفتند. در همین حال پس از چند سال جریان تجزیه در بلوچستان با سناریو دیگری پیگیری شد و این سناریو اینبار در قالب طرح خاورمیانه جدید طراحی شده در دولت بوش پسر تلاش میکرد که بلوچستان ایران را همزمان با بلوچستان پاکستان و افغانستان به یک کشور مستقل تبدیل کند. این سناریو سالهاست همچنان به عنوان یک برنامه دراز مدت از طرف سرویس اطلاعاتی آمریکا و به خصوص موساد اسراییل دنبال میشود.
اساسا بوجود آمدن ده ها گروه ترویستی همچون جندالشیطان، جیش النصر، فرقان، انصار ایران و...اینک جیش العدل برای زمینهسازی برای چنین طرحهای صورت گرفته است. طبق یک پژوهش امنیتی مهم برای تجزیه بلوچستان از ایران توسط سرویس های اطلاعاتی سیا و موساد گامهای چندگانه و مهمی تعریف شده است. یکی از گامهای اولیه این طرح، مدعی است که در صورت پاکسازی قومی و مذهبی بلوچستان از قومیت ها و گروه های شیعی زمینه برای ایجاد یک بلوچستان مستقل فرآهم می شود.
بر اساس این گام باید بلوچستان طی یک فرآینده پیچیده امنیتی و سیاسی به صورت یکدست شود. در همین راستا مشاهده میشود که پیش از این عبدالمالک یکی از اصلی ترین هدف گذاری های عملیات های خود را در بیانیه ها خروج نیروهای شیعه از بلوچستان اعلام می کند. در همین حال گروهک جیش العدل و سرکرده این گروه یعنی محمد ظاهر نیز حتی برای خروج نیروهای شیعه در بلوچستان زمان نیز تعیین میکند!
در این راستا گروههای تروریست از طرف سرویس های اطلاعاتی وظیفه پیدا کرده اند که با ترور افراد غیر نظامی و ایجاد فضای رعب و حشت عمومی از یک سو فضای قرنها همدلی شیعه و سنی در این استان را از بین ببرند و از سوی دیگر زمینهساز فرآهم شدن شرایط اجرایی اولیه طرح های تجزیه طلبانه بشوند.
البته این موضوع در همان نگاه اول یک طراحی ناپخته و بدون در نظر گرفتن شرایط واقعی حاکم بر این مناطق ارزیابی میشود زیرا در بسیاری از نقاط بلوچستان سالهاست شیعیان و اهل سنت در کنار یکدیگر زندگی مسالمت آمیز و توهم با محبت داشته اند و خون شیعه و سنی در این استان توسط تروریست ها همزمان ریخته شده است.
از سوی دیگر طی ده ها سال اخیر هیچ جریان تجزیه طلبی در جنوب شرقنتوانسته هیچگاه پایگاه اجتماعی تولید کند و همچنین اساسا مردم بلوچ استان سیستان و بلوچستان خود را از اصیلترین اقوام آریایی و ایرانی میدانند که تجزیهطلبی را با نژاد و سنتهای قومی و خونی خود مغایر میدانند. در نگاه تاریخی قوم بلوچ، سرزمین به منزله مادر معنا و مفهوم مییابد و هر نوع نگاه تجزیه طلبانه و یا همکاری برای تجاوز به بیگانه به آن را خیانت بزرگ و همردیف خیانت به مادر تلقی می کنند.