تعریف مدیر جهادی از زبان رهبر انقلاب/ مولفه های یک مدیر غیرجهادی؛ مدیری زیر سایه نفت
مدیریت جهادی آنقدر اهمیت دارد که رهبر معظم انقلاب در این باره بگوید: اگر مدیریت جهادی یا همان کار و تلاش با نیت الهی و مبتنی بر علم و درایت حاکم باشد، مشکلات کشور، در شرایط کنونیِ فشارهای خباثت آمیزِ قدرتهای جهانی و در شرایط دیگر، قابل حل است و کشور حرکت رو به جلو را ادامه خواهد داد.»
«جهاد» عبارتی است که قرآن بارها به آن اشاره کرده است، واژه «جهاد» به معنای هرگونه کوشش در راه خدا و تلاش برای انجام نیکیها است و قتال شعبه ای از جهاد است. رهبری در این باره می فرمایند: «قتال یک گوشهاى از جهاد است. جهاد یعنى حضور در میدان با مجاهدت، با تلاش، با هدف و با ایمان؛ این می شود جهاد. لذا «جاهدوا بأموالکم و أنفسکم فى سبیل اللَّه»؛ جهاد با نفس، جهاد با مال. جهاد با نفس کجاست؟ فقط به این است که توى میدان جنگ برویم و جانمان را کف دست بگیریم؛ نه، یکى از انواع جهاد با نفس هم این است که شما شب تا صبح را روى یک پروژهى تحقیقاتى صرف کنید و گذر ساعات را نفهمید. جهاد با نفس این است که از تفریحتان بزنید، از آسایش جسمانیتان بزنید، از فلان کار پرپول و پردرآمد - به قول فرنگىها پولساز - بزنید و تو این محیط علمى و تحقیقى و پژوهشى صرف وقت کنید تا یک حقیقت زندهى علمى را به دست بیاورید و مثل دستهى گل به جامعهتان تقدیم کنید»
در این معنا هرگاه مدیری خودش را محدود به ساعات حضور در اداره یا محل کارش بکند و یا حتی بعضی از اوقات از آن هم بزند و دقیقا چشمانش به چشمان ساعت باشد و پیش خود بگوید:«کی میشود که من در بروم؟!»، این مدیر نمی تواند از مولفه های یک مدیر جهادی برخوردار باشد. و یا اگر مدیری برای به مقصود رسیدن و ارائه خروجی از فعالیتش از آسایش وخورد و خوراکش نزند، مدیر هست، اما جهادی نیست. جهاد یعنی تلاش بی وقفه.
در بیانی دیگر از مقام معظم رهبری در بیانی دیگر معنای جهاد را مبارزه می دانند و می فرمایند: « معیار جهاد همان چیزی است که امروز در زبان فارسی ما در کلمه ی مبارزه وجود دارد. فلانی آدم مبارزی است. فلانی آدم مبارزی نیست. نویسنده ی مبارز، نویسنده ی غیر مبارز. عالم مبارز، عالم غیر مبارز. دانشجوی مبارز و طلبه ی مبارز، دانشجوی غیرمبارز و طلبه ی غیرمبارز. جامعه ی مبارز و جامعه ی غیرمبارز. پس جهاد یعنی مبارزه.»
از این نظرگاه نیز یک مدیر غیر جهادی مدیر غیر مبارز است. مدیری که به روند موجود ضایت می دهد و در مقابل سیستم غلط دست به تغییر و تبدیل نمی زند. مدیر غیر جهادی مدیری است که اسیر ساختارها می شود. خیلی از جوانان و دانشجویان با شورو حال خاصی وارد یک محیط اداری می شوند و در ابتدا قصد تغییر ساختار را دارند، اما چون مبارزه نمی کنند در همان سیستم غلط حل می شوند. اما باید موانع را بردارد؛« اساساً همین وجود مانع است که به تلاش انسان معنا و حقیقت معنوی می بخشد و اسمش میشود جهاد؛ والّا اگر مانع نبود، جهاد معنی نداشت. جهاد یعنی جد و جهد همراه با زحمت و چالش با موانع»
رهبر انقلاب مولفه های مدیریت جهادی را اینطور بیان می کنند:
خدمت به مردم، نیت خدایی، تکیه بر علم
نکته ای که در تعریف مدیریت جهادی گاهی مغفول می ماند، تکیه بر لفظ «جهاد» و تقلیل معانی بلند«مدیریت» است. مدیریت مفهومی است که اگر پیش از فعالیتها در قالب برنامه ریزی و تقسیم وظایف به آن توجه نشود، تلاش ثمره ای نخواهد داشت. فکر باید مقدم بر هر چیز باشد. مدیران غیر جهادی هم هستند که بسیار هم تلاش می کنند اما به خاطر نداشتن پیش زمینه علمی نتایج مفیدی را به عنوان خروجی ارائه نمی دهند. یکی از این موارد استفاده همیشگی از پول نفت و تربیت بچه پولدار ملی است که متاسفانه برای مدیران عادت شده است و خرج کردن از جیب بیت المال هیچ هزینه ای برای آنها ندارد.
خدمت به مردم مولفه مهمی است که مدیران غیر جهادی قطعا از آن بی بهره اند. تکیه زدن بر میزهای اشرافی و حتی پیگیری این تفکر نیز مذموم است.
مورد اخلاص مسئله مهم دیگری است. مدیران با اخلاص با آمار جابه جا کردن و بیلانه کاری ارتقا نمی گیرند بلکه به خاطر لیاقت هایی که دارند و خروجی های مفید در پست های بالاتر مشغول می شوند.