گفتگوی"تیتر1" با مادر یک نوجوان معلول؛
فرزندان معلول برات بهشت مادران و پدرانشان هستند/ لحظه ای بی تو باشم میمیرم دلبندم
مادر یک نوجوان معلول گفت : فرزند معلول برات بهشت پدران و مادران خود و نعمتی بزرگ برای نزدیکی با خداوند است.
گروه استانی«تیتریک»؛ چشمان مهربان مادر خسته ولی بسیار مهربان است ، عشق به جگرگوشه از تمام حرکات و رفتارش مشخص است.
از شادی پسر نوجوانش لذت میبرد و مدام در گوش یکدیگر به نرمی و مهربانی زمزمه میکنند.
کنارش که مینشینم همان نگاه مهربان را به من میاندازد و سلامم را با روی خوش پاسخ میدهد.
میپرسم از اینکه فرزندی معلول دارد و زحمت کشیدنهای مادرانه اش تا پایان عمر ادامه خواهد داشت چه حسی دارد گفت : همان روزی که وقتی خداوند این فرزند را به من ارزانی داشت ، فهمیدم که من را برای خودش انتخاب کرده تا همیشه به یاد او باشم و کودکم برای من و پدرش برات ورود به بهشت است.
کنارش که مینشینم همان نگاه مهربان را به من میاندازد و سلامم را با روی خوش پاسخ میدهد.
میپرسم از اینکه فرزندی معلول دارد و زحمت کشیدنهای مادرانه اش تا پایان عمر ادامه خواهد داشت چه حسی دارد گفت : همان روزی که وقتی خداوند این فرزند را به من ارزانی داشت ، فهمیدم که من را برای خودش انتخاب کرده تا همیشه به یاد او باشم و کودکم برای من و پدرش برات ورود به بهشت است.
این مادر ادامه داد: نام او را علی گذاشتم و همه جا او را با خود بردم و از داشتنش خجالت نکشیدم ، چرا که هروقت به سختی و غصه برخورد میکردم خداوند را مد نظر قرار د اده و از او طلب یاری و صبر میکردم.
وی افزود : پسرم به حدی مهربان و فهمیده است که مرا درک میکند و تا جایی که میتواند از زحمات خود کم میکند و دستان مرا مدام میبوسد و از من تشکر میکند و این کارهای او خستگی و غم را از جان و دلم بر میدارد و نشاط و کودکی همیشگی اش به من یاد آوری میکند که فرشته ای را در خانه دارم که نعمتی از سوی خدای مهربان است.
این مادر در پایان میگوید : خیلی از فرزندان هستند که با رفتار و بداخلاقی موجب رنجش مادران خود میشوند و خدا به من این محبت را کرده است که شاهد نوازشها و عشق پسرم باشم که همیشه او را شاکر خواهم بود.
وی افزود : پسرم به حدی مهربان و فهمیده است که مرا درک میکند و تا جایی که میتواند از زحمات خود کم میکند و دستان مرا مدام میبوسد و از من تشکر میکند و این کارهای او خستگی و غم را از جان و دلم بر میدارد و نشاط و کودکی همیشگی اش به من یاد آوری میکند که فرشته ای را در خانه دارم که نعمتی از سوی خدای مهربان است.
این مادر در پایان میگوید : خیلی از فرزندان هستند که با رفتار و بداخلاقی موجب رنجش مادران خود میشوند و خدا به من این محبت را کرده است که شاهد نوازشها و عشق پسرم باشم که همیشه او را شاکر خواهم بود.
علی که شاهد صحبتهای ما است به آرامی در گوش مادر میکوید دوستت دارم و اشک را به چشمان مادر با این اظهار محبت می آورد، مادر هم او را میبوسد و میگوید لحظه ای بی تو باشم میمیرم.....
ارسال نظر
اخبار برگزیده