نظر مراجع عظام تقلید در مورد صوفیه
حضرت آیتالله العظمی خامنهای: شرکت کردن در مجالس صوفیه و انجام اعمال و گفتن اذکار آنان و حضور در خانقاه آنها جایز نیست و کسانی که اوامر و نواهی قرآن کریم را قبول داشته و به امامت ائمه معتقدند چه بهتر است که اسم جداگانه را که لازم نیست بلکه مضر است کنار گذاشته و در جماعت عظیم ملت بزرگ و مسلمان خود منسلک باشد.
گروه فرهنگی «تیتریک» ؛ به نقل از فرقه نیوز:
* حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی: مجالست با فرقههای ضاله حرام است و شرکت در مجالس آنها حرام است توضیح اینکه مجالست در مجالس آنها ولو و در تحت عناوین اسلامی مثل قرائت قرآن و ختم انعام و غیره باشد حرام است و هر چیزی که تقویت آنها به حساب آید حرام است.
* حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی: تمامی فرقههای صوفیه دارای انحرافاتی هستند و شرکت در فعالیتهای آنان و کمک به اهدافشان جایز نیست. تمام فرقههای صوفیه دارای انحرافاتی هستند و خوشبختانه بعد از انقلاب اسلامی بسیاری از مراکز آنان تعطیل شد. مسئولین محترم هم نباید اجازه تاسیس یا تعمیر خانقاه تحت هر اسم و عنوانی به آنها بدهند.
* حضرت آیت الله العظمی سیستانی: اجتناب از حضور در مجامع آنان و دور کردن مردم از آنها لازم است.
*حضرت آیتالعظمی فاضل لنکرانی: معبد مسلمان مسجد است و رفتن به خانقاه اگر بر این باشد که گمان کند آنجا خصوصیت و شرافتی بر سایر امکنه دارد صحیح نیست بلکه اگر به این عنوان بروند که آنجا شرعا پایگاه ذکر و مدح و منقبت است حرام میباشد. لذا بر عموم مسلمانان است که برای امور عبادی،مذهبی و اعیاد موالید ائمه در مساجد اجتماع کنند که «انما یعمر مساجد الله من آمن بالله» و شما هم در مقابله با این حرکت طبق شرایط و مراحل امر به معروف و نهی از منکر عمل کنید.
* حضرت آیتالله العظمی بهجت: هر عنوانی که سبب تشکیل حزب و گروهی شود که مولد فرقهای از 72 فرقه شود باطل است و تاسیس و ترویج آن جایز نیست.
تاسیس و ترویج اماکن و مجالس فرقههای صوفیه کاملا جایز نیست و نهی از منکر و جلوگیری آنها با احراز شرایط امر به معروف و برهمگان واجب است.
* حضرت آیتآلله العظمی نوری همدانی: شرکت در مجالس ذکرو دعای فرقههای صوفیه و کمک مادی و معنوی در ساخت و عمران اماکن آنها همچون خانقاه و حسینه و نامهایی از این قبیل که ویژه عبادت این فرقه ساخته میشود جایز نیست.
* حضرت آیتالله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی در صفحه 183 از تعلیقات جلد اول احقاق الحق مینویسد: حقیقتاً مصیبت صوفیه برعلیه اسلام در نزد من از بزرگترین مصیبتاست که ارکان اسلام بواسطه این مصیبت منهدم و بنیان اسلام از هم پاشیده وامصیبتا از این همه غفلت و سکوت مردم.
* علامه سید محمد حسین طباطبایی رحمت الله علیه : این گروه صوفیه طریقت را در مقابل شریعت قرار دادهاند در حالی که طریقت هرگز نمیتواند درمقابل شریعت قرار گیرد.
چند نقد از علماءبزرگ بر صوفیه
آیت اللّه سیّد شهابالدّین مرعشى نجفى در تعلیقات جلد اول احقاق الحق مىنویسد:
به نظر من مصیبت صوفیه بر اسلام از بزرگترین مصیبتها است که ارکان و بنیان اسلام را منهدم مىکند و ظاهر شد بر من بعد از فحص زیاد و گردش در کلمات آنها و تامل در مطالبشان و نشست با رؤساى فرقه شان اینکه از رهبانان نصارا تاثیر پذیرفته اند سپس به بعضى از شیعیان نیز سرایت کرده و کار به جائى رسید که سنگ روى سنگ باقى نگذاشتند همه نصوص قرآن و روایت را تأویل کردهاند و با احکام فطرى عقلى مخالفت کردند و بر وردهائى که بوى کفر مىداد مداومت کرده و آن را ذکر خفى قلبى نامیدند و بعضى از آنها ادعا کردند که ما با خدا حالاتى داریم که او ما میشود و ما او میشویم خلاصه اینکه شیوخ تصوف و بناى خانقاهها در قرن چهارم بود و لباس مخصوص اسلامى پوشیدند و آن را علم و شاخهاى براى فرقه خود قرار دادند و توسعه دادند تصوف را تأویلات و کشفهاى خیالى و اوهام و کتب متعددی نیز تألیف کردند و مردم را اغفال کردند و انشاء اللّه خداوند ما و شما را از این گروه دور بدارد.
ازملا احمد نراقى: کلام تندى در مذمت صوفیه آمده که به برخى فقط اشاره مىشود:
صوفیه گاهى با کلامى از توحید و یا شعرى از عشق خود را به زمین مىاندازند با این حال ایشان را از حقیقت توحید و محبت خدا مطلقا اطلاعى نیست و چنان پندارند که با این حرکات تارک دنیا و درویش مىشوند.
علامه محمّدباقر مجلسى: در رساله اعتقادات خود مطالب زیادى در ذمّ تصوف آورده. مثلا فرموده:از جمله بدعتهاى صوفیه ذکر جلى است که آوازه خوانى و زمزمه کنند به اشعارو مانند... صدا کنند و خدا را با دم گرفتن و کف زدن و هٍٍو حق گفتن عبادت کنند و گمان مىکنند عبادتى مانند این دو بدعت نیست.وما کان صلواتهم الا مکاء و تصدیه» و در آخر مى نویسد پدرم نیز صریحا از ایشان بیزارى مىجست و در عقائد باطله ایشان را تکفیر مىنمود و من بهتر آگاهم به طریقه پدرم
شهید ثانى: در رساله علم درایه در پایان می نویسد: صوفیه براى جذب قلوب مردم به مواعظ خود احادیث دروغ جعل مىکنند. و در کتاب منیه المریدش مىفرماید: مراد از این حدیث پیغمبر که فرموده «اذا مررتم فى ریاض الجنة فارتعوا قالوا یا رسول اللّه و ما ریاض الجنّة قال حلق الذکر قال هى مجالس الحلال و الحرام» مجالس علم است نه آنچه صوفى از خود بدعت کرده اند.
* حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی: مجالست با فرقههای ضاله حرام است و شرکت در مجالس آنها حرام است توضیح اینکه مجالست در مجالس آنها ولو و در تحت عناوین اسلامی مثل قرائت قرآن و ختم انعام و غیره باشد حرام است و هر چیزی که تقویت آنها به حساب آید حرام است.
* حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی: تمامی فرقههای صوفیه دارای انحرافاتی هستند و شرکت در فعالیتهای آنان و کمک به اهدافشان جایز نیست. تمام فرقههای صوفیه دارای انحرافاتی هستند و خوشبختانه بعد از انقلاب اسلامی بسیاری از مراکز آنان تعطیل شد. مسئولین محترم هم نباید اجازه تاسیس یا تعمیر خانقاه تحت هر اسم و عنوانی به آنها بدهند.
* حضرت آیت الله العظمی سیستانی: اجتناب از حضور در مجامع آنان و دور کردن مردم از آنها لازم است.
*حضرت آیتالعظمی فاضل لنکرانی: معبد مسلمان مسجد است و رفتن به خانقاه اگر بر این باشد که گمان کند آنجا خصوصیت و شرافتی بر سایر امکنه دارد صحیح نیست بلکه اگر به این عنوان بروند که آنجا شرعا پایگاه ذکر و مدح و منقبت است حرام میباشد. لذا بر عموم مسلمانان است که برای امور عبادی،مذهبی و اعیاد موالید ائمه در مساجد اجتماع کنند که «انما یعمر مساجد الله من آمن بالله» و شما هم در مقابله با این حرکت طبق شرایط و مراحل امر به معروف و نهی از منکر عمل کنید.
* حضرت آیتالله العظمی بهجت: هر عنوانی که سبب تشکیل حزب و گروهی شود که مولد فرقهای از 72 فرقه شود باطل است و تاسیس و ترویج آن جایز نیست.
تاسیس و ترویج اماکن و مجالس فرقههای صوفیه کاملا جایز نیست و نهی از منکر و جلوگیری آنها با احراز شرایط امر به معروف و برهمگان واجب است.
* حضرت آیتآلله العظمی نوری همدانی: شرکت در مجالس ذکرو دعای فرقههای صوفیه و کمک مادی و معنوی در ساخت و عمران اماکن آنها همچون خانقاه و حسینه و نامهایی از این قبیل که ویژه عبادت این فرقه ساخته میشود جایز نیست.
* حضرت آیتالله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی در صفحه 183 از تعلیقات جلد اول احقاق الحق مینویسد: حقیقتاً مصیبت صوفیه برعلیه اسلام در نزد من از بزرگترین مصیبتاست که ارکان اسلام بواسطه این مصیبت منهدم و بنیان اسلام از هم پاشیده وامصیبتا از این همه غفلت و سکوت مردم.
* علامه سید محمد حسین طباطبایی رحمت الله علیه : این گروه صوفیه طریقت را در مقابل شریعت قرار دادهاند در حالی که طریقت هرگز نمیتواند درمقابل شریعت قرار گیرد.
چند نقد از علماءبزرگ بر صوفیه
آیت اللّه سیّد شهابالدّین مرعشى نجفى در تعلیقات جلد اول احقاق الحق مىنویسد:
به نظر من مصیبت صوفیه بر اسلام از بزرگترین مصیبتها است که ارکان و بنیان اسلام را منهدم مىکند و ظاهر شد بر من بعد از فحص زیاد و گردش در کلمات آنها و تامل در مطالبشان و نشست با رؤساى فرقه شان اینکه از رهبانان نصارا تاثیر پذیرفته اند سپس به بعضى از شیعیان نیز سرایت کرده و کار به جائى رسید که سنگ روى سنگ باقى نگذاشتند همه نصوص قرآن و روایت را تأویل کردهاند و با احکام فطرى عقلى مخالفت کردند و بر وردهائى که بوى کفر مىداد مداومت کرده و آن را ذکر خفى قلبى نامیدند و بعضى از آنها ادعا کردند که ما با خدا حالاتى داریم که او ما میشود و ما او میشویم خلاصه اینکه شیوخ تصوف و بناى خانقاهها در قرن چهارم بود و لباس مخصوص اسلامى پوشیدند و آن را علم و شاخهاى براى فرقه خود قرار دادند و توسعه دادند تصوف را تأویلات و کشفهاى خیالى و اوهام و کتب متعددی نیز تألیف کردند و مردم را اغفال کردند و انشاء اللّه خداوند ما و شما را از این گروه دور بدارد.
ازملا احمد نراقى: کلام تندى در مذمت صوفیه آمده که به برخى فقط اشاره مىشود:
صوفیه گاهى با کلامى از توحید و یا شعرى از عشق خود را به زمین مىاندازند با این حال ایشان را از حقیقت توحید و محبت خدا مطلقا اطلاعى نیست و چنان پندارند که با این حرکات تارک دنیا و درویش مىشوند.
علامه محمّدباقر مجلسى: در رساله اعتقادات خود مطالب زیادى در ذمّ تصوف آورده. مثلا فرموده:از جمله بدعتهاى صوفیه ذکر جلى است که آوازه خوانى و زمزمه کنند به اشعارو مانند... صدا کنند و خدا را با دم گرفتن و کف زدن و هٍٍو حق گفتن عبادت کنند و گمان مىکنند عبادتى مانند این دو بدعت نیست.وما کان صلواتهم الا مکاء و تصدیه» و در آخر مى نویسد پدرم نیز صریحا از ایشان بیزارى مىجست و در عقائد باطله ایشان را تکفیر مىنمود و من بهتر آگاهم به طریقه پدرم
شهید ثانى: در رساله علم درایه در پایان می نویسد: صوفیه براى جذب قلوب مردم به مواعظ خود احادیث دروغ جعل مىکنند. و در کتاب منیه المریدش مىفرماید: مراد از این حدیث پیغمبر که فرموده «اذا مررتم فى ریاض الجنة فارتعوا قالوا یا رسول اللّه و ما ریاض الجنّة قال حلق الذکر قال هى مجالس الحلال و الحرام» مجالس علم است نه آنچه صوفى از خود بدعت کرده اند.
ارسال نظر
اخبار برگزیده