یک روزنامه نگار آزاده
آيا تلويزيون هم جيب خانوادهها را نشانه گرفته است؟!
به گزارش گروه وبگردی «تیتر یک» یادداشت های یک روزنامه نگار آزاده در آخرین بروز رسانیش منتشر کرد:
يكي از دستگاههاي فرهنگي كه ميتواند مروج سبكزندگي مورد نظرامام خامنهاي باشد، بهطورحتم رسانه ملي است، زيرا به دليل عموميت و بهرهمندي ازتصويرماندگاري وتاثيرگذاري بيشتري براي مخاطبان دارد به همين خاطربه نظرميرسد رسالت تلويزيون درعرصه فرهنگسازي سبك زندگي به نسبت ساير رسانهها سنگينتر است ولي با اين وجود صداوسيما درنتيجه عكس عمل كرده وبيشتر مروج مصرفگرايي و تجملگرايي بوده است؛ چنانچه در برنامههاي آشپزي لوازم لوكس آشپزخانه بيشتر ازخود آموزش آشپزي نمود دارد اگرغذاهاي عجيب وغريب آموزش داده ميشود نه بهخاطر آن است كه فقط بخواهند پخت غذا آموزش بدهند و زندگي رابراي اعضاي خانواده شيرين ودلپسندتر كنند بلكه اين غذاها تنها براي تبليغ محصولات شركتها و كارخانجات آموزش داده ميشود ،محصولاتي كه گاه تنها يكبار در خانوادهها ارزش امتحان كردن را دارند وبههيچ وجه به دستگاهي براي كمك به كدبانوي خانه جهت پخت و پز تبديل نخواهند شد يا دربرنامه ورزشي به جاي سلامت جسم و تشويق ورزش، تبليغ دستگاه گرانقيمت و سنگين تربليت مدنظر است و بس ... يادمان نرود كه قبلا همين رسانه ملي خودش شبكههاي ماهوارهاي را تقبيح ميكرد حتي درمذمت فرهنگمصرفگرايي غربي، برنامههاي مختلفي داشته اما اكنون خود صداوسيماي ملي دنبالهروي توليدات غربي دراين زمينه شده است ومحلي براي تبليغ مصرفگرايي كالاها واجناسي شده كه كارايي چنداني در زندگي ندارند و برنامههاي مختلف قاب تلويزيون به شوي تبليغات كالاها تبديل شده تا فضاي آموزشي .
دراين ميان تبليغاتي كه با سلامت مخاطبان مرتبط است و يا براي سلامت مضراست نيز در تلويزيون به وفور ديده ميشود هرچند تبليغ سيگار به بركت انقلاب در تلويزيون ما ممنوع شده است اما هميشه كارشناسان درباره مضرات خوراكيهايي مثل چيپس و پفك براي كودكان هشدار ميدهند بهخصوص چيپس كه ميتواند سرطانزا هم باشد با اين حال رسانه ملي ما عمده درآمد خود را از راه تبليغ اين نوع محصولات درميآورد همچنين تبليغ محصولات بهداشتي و آرايشي كه گاه اصلا با واقعيت سنخيتي ندارد . يكي ازتبليغات تقريبا رايج تلويزيون، مربوط به كرمهاي گرانقيمت و معجزهاسايي است كه درجوانسازي و رفع چين وچروك اعجاب ميكند اين درحالياست كه يكي ازپزشكان مختصص پوست و زيبايي گلايهمند ازاين نوع تبليغات ميگفت:«چرابايد تلويزيون كالايي را كه هنوزنتيجه خود را پس نداده اينطورتبليغ گسترده بكند؟! وبا استفاده ازحساسيت خانمها روي پوستشان اينگونه با آب و رنگ تبليغ داشته باشد؟!هرچه باشد اينها همه محصولات شيميايي هستند و براي نتيجهبخش بودن نيازبه زمان دارند چرا هنوزچيزي كه ثابت نشده درتلويزيون مدام تبليغ ميشود؟!» شايد تبليغات به منظورسودآوري صرف درشبكههاي ماهوارهاي امري رايج باشد ولي ازطرف صداوسيماي ملي قابل قبول نيست. جاي تاسف دارد كه تلويزيون بهجاي آموزش سبك زندگي ديني و فرهنگسازي مطلوب در اين راستا، خودش از پيشقراولان مصرفگرايي تبديل شده وكسي هم پاسخگونيست؟
حجتالاسلام پناهيان كه درحوزه هاي فرهنگي حضور وبروز زيادي دارد ميگويد: نيازآفرينيهايي كه هر روزانجام ميشود باعث ميگردد تا نيازهاي كاذبي براي افراد ايجاد شود واحساس كمبود داشته باشند ما داريم به وسيله رسانه مردم را با نيازهاي كاذب ماديشان آشنا وآنها را اشباع ميكنيم. گاهي علاوه برچاههاي نيازمادي و فطري چاههاي ديگري را حفرميكنيم درست همان كاري كه غرب و رسانههاي غربي انجام ميدهند.
گويا دراين اوضاع اقتصادي كه بايد فرهنگسازي مصرف را در جامعه نهادينه كنيم و همگان خود را درمسير قناعت وصرفهجويي عادت دهند تا با مشكلات كمتري مواجه شوند، دستاندركاران صداوسيما جيب مردم را نشان گرفته است و با انبوه تبليغات غيرضروري دايما نيازآفريني ميكند و كسي هم نيست تا براي اينگونه فعاليتهاي صداوسيماي ملي نظارت ومديريت كند و بروي برنامههاي آن بهخصوص محتواي فرهنگي و ارزشي بيشتر توجه داشته باشد تا خواسته و ناخواسته رسانه ملي هم درمسيرشبكههاي ماهوارهاي قرارنگيرد زيرا طبق روانشناسي رسانه وقتي مخاطب به رسانهاي وايسته شد هربار يك نياز تازهاي دراو ايجاد ميشود كه بايد توسط خود رسانه رفع گردد و اين يعني سرآغازمصرفگرايي مسيري كه كاملا درجهت عكس سبك زندگياي است كه وليامر مسلمين در خراسان شمالي نسبت به آن هشدار دادند و البته با همايش و گفتمان وسخنراني عملي نميشود مگر اينكه عزم جدي دراين رابطه صورت پذيرد و صداوسيما در راس قرار دارد؛چراكه بيشتر ازساير دستگاههاي فرهنگي ميان جامعه گستردگي ونفوذ دارد.
فراموش نكنيم كه تبليغ محصولات از طريق رسانه ملي به آن محصول وجه واعتبار ميبخشد و همانند مهر استانداربراي محصول تلقي ميشود بايد مراقب بود تا اين اعتبار دچار خدشه نشود و سوءاستفادگران از نبود سيستم نظارتي در صداوسيما بهره ببرند درپايان به ذكر يك خاطره در رابطه با همين عملكرد صداوسيما اشاره ميكنيم تا شدت و حدت تاثيرگذاري تبليغات هرچند نادرست را بياد آوريم. جالب است صداوسيما كه تبليغات را به يكي ازعناصر مهم حيات خودتبديل كرده تا حدي كه دريك فيلم يا سريال ياحتي گزارش آنچه بيشترنمود پيدا ميكند تصويرشطرنجي شده فروشگاه يا سوپرماركتهاست تا محتواي آن برنامه؛ چند سال پيش فردي با سوءاستفاده ازاين رويه در صداوسيماي ما اقدام به پخش تبليغات پيش فروش يك ماشين كورسي با نام«آنا» كرد، ماشيني كه زيبايياش چشم هربينندهاي را خيره ميكرد جالب اينجاست كه چند ماه بعد رسانهها نوشتند هيچ ماشيني عرضه نخواهد شد زيرا سفارش دهنده اين تبليغ تنها قصد كلاهبرداري داشته است وتوانسته نزديك به هفتاد نفر را اغفال كند و از آنها پول پيشفروش دريافت كند «آنا» هيچ وقت به ايران نيامد اما نيامده قسمتي از اعتبار صداوسيما را با خود برد. پس بايد به برخي ازمديران صداوسيما گفت از ماجراي«آنا» درس بگيريد وگرنه ازتبليغات دروغين شبكههاي ماهوارهاي فارسي زبان كه اعتبارشان را سر تبليغات پوشالي به فروش ميگذارند عبرت بگيريد.
يكي از دستگاههاي فرهنگي كه ميتواند مروج سبكزندگي مورد نظرامام خامنهاي باشد، بهطورحتم رسانه ملي است، زيرا به دليل عموميت و بهرهمندي ازتصويرماندگاري وتاثيرگذاري بيشتري براي مخاطبان دارد به همين خاطربه نظرميرسد رسالت تلويزيون درعرصه فرهنگسازي سبك زندگي به نسبت ساير رسانهها سنگينتر است ولي با اين وجود صداوسيما درنتيجه عكس عمل كرده وبيشتر مروج مصرفگرايي و تجملگرايي بوده است؛ چنانچه در برنامههاي آشپزي لوازم لوكس آشپزخانه بيشتر ازخود آموزش آشپزي نمود دارد اگرغذاهاي عجيب وغريب آموزش داده ميشود نه بهخاطر آن است كه فقط بخواهند پخت غذا آموزش بدهند و زندگي رابراي اعضاي خانواده شيرين ودلپسندتر كنند بلكه اين غذاها تنها براي تبليغ محصولات شركتها و كارخانجات آموزش داده ميشود ،محصولاتي كه گاه تنها يكبار در خانوادهها ارزش امتحان كردن را دارند وبههيچ وجه به دستگاهي براي كمك به كدبانوي خانه جهت پخت و پز تبديل نخواهند شد يا دربرنامه ورزشي به جاي سلامت جسم و تشويق ورزش، تبليغ دستگاه گرانقيمت و سنگين تربليت مدنظر است و بس ... يادمان نرود كه قبلا همين رسانه ملي خودش شبكههاي ماهوارهاي را تقبيح ميكرد حتي درمذمت فرهنگمصرفگرايي غربي، برنامههاي مختلفي داشته اما اكنون خود صداوسيماي ملي دنبالهروي توليدات غربي دراين زمينه شده است ومحلي براي تبليغ مصرفگرايي كالاها واجناسي شده كه كارايي چنداني در زندگي ندارند و برنامههاي مختلف قاب تلويزيون به شوي تبليغات كالاها تبديل شده تا فضاي آموزشي .
دراين ميان تبليغاتي كه با سلامت مخاطبان مرتبط است و يا براي سلامت مضراست نيز در تلويزيون به وفور ديده ميشود هرچند تبليغ سيگار به بركت انقلاب در تلويزيون ما ممنوع شده است اما هميشه كارشناسان درباره مضرات خوراكيهايي مثل چيپس و پفك براي كودكان هشدار ميدهند بهخصوص چيپس كه ميتواند سرطانزا هم باشد با اين حال رسانه ملي ما عمده درآمد خود را از راه تبليغ اين نوع محصولات درميآورد همچنين تبليغ محصولات بهداشتي و آرايشي كه گاه اصلا با واقعيت سنخيتي ندارد . يكي ازتبليغات تقريبا رايج تلويزيون، مربوط به كرمهاي گرانقيمت و معجزهاسايي است كه درجوانسازي و رفع چين وچروك اعجاب ميكند اين درحالياست كه يكي ازپزشكان مختصص پوست و زيبايي گلايهمند ازاين نوع تبليغات ميگفت:«چرابايد تلويزيون كالايي را كه هنوزنتيجه خود را پس نداده اينطورتبليغ گسترده بكند؟! وبا استفاده ازحساسيت خانمها روي پوستشان اينگونه با آب و رنگ تبليغ داشته باشد؟!هرچه باشد اينها همه محصولات شيميايي هستند و براي نتيجهبخش بودن نيازبه زمان دارند چرا هنوزچيزي كه ثابت نشده درتلويزيون مدام تبليغ ميشود؟!» شايد تبليغات به منظورسودآوري صرف درشبكههاي ماهوارهاي امري رايج باشد ولي ازطرف صداوسيماي ملي قابل قبول نيست. جاي تاسف دارد كه تلويزيون بهجاي آموزش سبك زندگي ديني و فرهنگسازي مطلوب در اين راستا، خودش از پيشقراولان مصرفگرايي تبديل شده وكسي هم پاسخگونيست؟
حجتالاسلام پناهيان كه درحوزه هاي فرهنگي حضور وبروز زيادي دارد ميگويد: نيازآفرينيهايي كه هر روزانجام ميشود باعث ميگردد تا نيازهاي كاذبي براي افراد ايجاد شود واحساس كمبود داشته باشند ما داريم به وسيله رسانه مردم را با نيازهاي كاذب ماديشان آشنا وآنها را اشباع ميكنيم. گاهي علاوه برچاههاي نيازمادي و فطري چاههاي ديگري را حفرميكنيم درست همان كاري كه غرب و رسانههاي غربي انجام ميدهند.
گويا دراين اوضاع اقتصادي كه بايد فرهنگسازي مصرف را در جامعه نهادينه كنيم و همگان خود را درمسير قناعت وصرفهجويي عادت دهند تا با مشكلات كمتري مواجه شوند، دستاندركاران صداوسيما جيب مردم را نشان گرفته است و با انبوه تبليغات غيرضروري دايما نيازآفريني ميكند و كسي هم نيست تا براي اينگونه فعاليتهاي صداوسيماي ملي نظارت ومديريت كند و بروي برنامههاي آن بهخصوص محتواي فرهنگي و ارزشي بيشتر توجه داشته باشد تا خواسته و ناخواسته رسانه ملي هم درمسيرشبكههاي ماهوارهاي قرارنگيرد زيرا طبق روانشناسي رسانه وقتي مخاطب به رسانهاي وايسته شد هربار يك نياز تازهاي دراو ايجاد ميشود كه بايد توسط خود رسانه رفع گردد و اين يعني سرآغازمصرفگرايي مسيري كه كاملا درجهت عكس سبك زندگياي است كه وليامر مسلمين در خراسان شمالي نسبت به آن هشدار دادند و البته با همايش و گفتمان وسخنراني عملي نميشود مگر اينكه عزم جدي دراين رابطه صورت پذيرد و صداوسيما در راس قرار دارد؛چراكه بيشتر ازساير دستگاههاي فرهنگي ميان جامعه گستردگي ونفوذ دارد.
فراموش نكنيم كه تبليغ محصولات از طريق رسانه ملي به آن محصول وجه واعتبار ميبخشد و همانند مهر استانداربراي محصول تلقي ميشود بايد مراقب بود تا اين اعتبار دچار خدشه نشود و سوءاستفادگران از نبود سيستم نظارتي در صداوسيما بهره ببرند درپايان به ذكر يك خاطره در رابطه با همين عملكرد صداوسيما اشاره ميكنيم تا شدت و حدت تاثيرگذاري تبليغات هرچند نادرست را بياد آوريم. جالب است صداوسيما كه تبليغات را به يكي ازعناصر مهم حيات خودتبديل كرده تا حدي كه دريك فيلم يا سريال ياحتي گزارش آنچه بيشترنمود پيدا ميكند تصويرشطرنجي شده فروشگاه يا سوپرماركتهاست تا محتواي آن برنامه؛ چند سال پيش فردي با سوءاستفاده ازاين رويه در صداوسيماي ما اقدام به پخش تبليغات پيش فروش يك ماشين كورسي با نام«آنا» كرد، ماشيني كه زيبايياش چشم هربينندهاي را خيره ميكرد جالب اينجاست كه چند ماه بعد رسانهها نوشتند هيچ ماشيني عرضه نخواهد شد زيرا سفارش دهنده اين تبليغ تنها قصد كلاهبرداري داشته است وتوانسته نزديك به هفتاد نفر را اغفال كند و از آنها پول پيشفروش دريافت كند «آنا» هيچ وقت به ايران نيامد اما نيامده قسمتي از اعتبار صداوسيما را با خود برد. پس بايد به برخي ازمديران صداوسيما گفت از ماجراي«آنا» درس بگيريد وگرنه ازتبليغات دروغين شبكههاي ماهوارهاي فارسي زبان كه اعتبارشان را سر تبليغات پوشالي به فروش ميگذارند عبرت بگيريد.
ارسال نظر
اخبار برگزیده