نقش زنان در شکل گیری وگسترش بیداری اسلامی چه بود؟
شاخصه ی اول بیداری اسلامی این است که مبنای حرکت ها و گروه های آزادی خواه و استکبار ستیز و قاعده ی کار آنها تفکر اسلامی می باشد.شاخصه ی دوم بیداری اسلامی آن است که مخاطب آن مردم یک جامعه هستند و نه صرفا نخبگان و روشن فکران و یا گروه های خاصی .
گروه بین الملل «تیتریک»؛ بیداری اسلامی پدیده ای اجتماعی است که به معنای بازگشت بیداری و هوشیاری امت اسلامی است تا به خودباوری رسیده و به دین و کرامت و استقلال سیاسی ،اقتصادی و فکری خود مباهات کرده و در راستای ایفای نقش طبیعی خود به عنوان «بهترین امت برای مردم »تلاش کند، به این ترتیب بیداری اسلامی متولد شد که چشم مسلمانان را از خواب بیدار کردکه در این زمینه توجه به نقش مهم زنان از اهمیت خاصی برخوردار است.
شاخصه ی اول بیداری اسلامی این است که مبنای حرکت ها و گروه های آزادی خواه و استکبار ستیز و قاعده ی کار آنها تفکر اسلامی می باشد.شاخصه ی دوم بیداری اسلامی آن است که مخاطب آن مردم یک جامعه هستند و نه صرفا نخبگان و روشن فکران و یا گروه های خاصی .
بسیاری از صاحبنظران در پدیدهی جنبشهای اسلامی معاصر معتقدند که انقلاب اسلامی ایران، یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در پیشبرد روند بیداری و آگاهی مسلمانان و ازدیاد فعالیتهای مؤثر در جوامع عربی و اسلامی بوده است.پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ابعاد بیداری اسلامی را بین المللی و تاثیر شگرفی بر تحولات سیاسی و فرهنگی منطقه داشت.زنان نیمی از انسان های این کره خاکی هستند که نقش بسیار مهمی در جنبش ها و نهضت ها و انقلابها داشته اند.
حساسیت نقش زنان برخاسته از عمق تاثیرگذاری زنان در تمامی عرصه های زندگی است.نقش زنان اساس و بنیاد هر حرکت در جامعه است، او می تواند جامعه را به سوی ترقی و تمدن هدایت کند، چنانچه آقایان می توانند در جهت های مختلف جامعه را رهبری کنند. بنابراین نمی تواند کسی نقش زنان در بیداری و وحدت اسلامی نادید بگیرد.
دهه دوم قرن بیست و یکم را برای جامعه جهانی و به خصوص کشورهای اسلامی ، دهه بیداری اسلامی نامیده اند و بررسی روند تحولات کشورهای منطقه ،گویای این حقیقت است که اسلام و مسلمین بعد از عبور از یک دوره گذار ،وارد دوره جدیدی شده اند که هیچگونه شباهتی با دوره های گذشته ندارد . از مجموع کابوس های بسیاری که هر چند یکبار در تمدن غربی پیدا شده ، هیچ یک به اندازه احیای اسلام در عصر حاضر ،گیج کننده تر ،عجیب تر و غیر قابل جبران تر نبوده است .ملتهای مسلمان منطقه به این باور رسیده اند که خود می توانند به عنوان بازیگران جدید در عین حال قدرتمند در صحنه روابط بین الملل باشند تا به عزت ملی و اسلامی خود به دور از احساس حقارت از جانب غرب دست یابند(یزدان پناه:۳۵۸ ؛۱۳۹۰ ).
امواج بیداری که بسیاری از کشورهای اسلامی عربی منطقه را در نور دیده است ،از شمال آفریقا آغاز و به تدریج به کشورهای خلیج فارس رسید . حوادثی که در بحرین و یمن به وقوع پیوست ،نشان از بستر آماده کشورهای منطقه خلیج فارس برای پذیرش تحولات است . با توجه به شرایط خاص این کشورها ،یعنی وجود حکومتی استبدادی و خواست مردم برای اجرای احکام اسلامی و دوری از کشورهای غربی ، امکان به نتیجه رسیدن این تحولات بسیارزیاد است .
شورای همکاری خلیج فارس که حدود سه دهه از تاسیس آن می گذرد ،دراین روزها نقش پررنگی در تحولات جاری منطقه ایفا می نماید.در این صورت به جای اینکه اسلام منبع اعتقادات و قوانین شود، صرفاً به منبعی برای اندیشهها و ارزشهای کلی انسان تبدیل میگردد.
علاوه بر این، اندیشه اسلامی از غیب گریزان میشود. به این ترتیب انسان میتواند بین اندیشه اسلامی و اندیشه غربی که به واسطه ضعف و قوتهای موجود، خود را بر عرصه سیاسی تحمیل کرده است، وفاق ایجاد نماید تا این مسأله مطرح شود که اسلام با دستاوردهای تازه اندیشه انسانی و پیشرفتهای علمی همخوانی دارد و برای انسان مسلمان معاصر این مسأله به یک معیار تبدیل میشود.
این گرایش نشان دهنده عدم اخلاص اینان به اسلام نیست بلکه به خاطر ذهنیت حاصل از شیفتگی در برابر تمدن غرب است و خواستشان این است که اسلام در عرصه تفسیر قرآن و جهت دادن به شریعت، از دستاوردهای جدید استفاده نماید. همزمان با شکلگیری این اندیشه تلفیقی، اندیشه انقلابی دیگری نیز شکل گرفت که هدف آن از بین بردن اندیشه عقب ماندهای بود که اسلام را از عرصه زندگی و رویارویی دور کرده بودند.
در این رویارویی به خاطر یورش همه جانبه استکبار غربی مبتنی بر کفر و الحاد بر پایههای سیاسی اسلام، اسلام از عرصه حکومت و قانونگذاری بیرون شده بود تا اندیشه مسلمین از اسلام دور شده و به سوی ملیـگرایی و قومـگرایی سوق یابد.
نتیجه گیری
نهضت های دینی آزادی خواهانه که در کشورهای عربی به وقوع پیوسته و نام بیداری اسلامی گرفته است موجبات ایجاد واکنش را در هر سازمان و نهاد منطقه ای ، فرامنطقه ای و بین المللی که یا در منشور خود تعریفی برای دخالت در این گونه قیامها دارد و یا منافعی در این مناطق دارد که برای حفظ آن باید تلاش کند به وجود آورده است. اتحادیه عرب نیز از این امر مستثنی نیست . این اتحادیه با وقوع اولین خیزشها در تونس به اتخاذ موضع پرداخت و با گسترش قیامهای مردم و فراگیر شدن این حرکتها ،به نوع تناقض رویکرد و دوگانگی روی آورد(همان:۱۳۰).
یکی از بارزترین ویژگی های بیداری اسلامی آن است که تنها نمایان گر حقیقی ضمیر و وجدان و هویت و عقاید تمدن اسلامی است و همچنین تبلور شخصیت تاریخی و بیانگر آرمانها و آرزوهایی است که از ذات ، روح و ساختار حقیقی ملل مسلمان سرچشمه گرفته است .
بررسی واقعیت ها همچون تحقیق در تاریخ ثابت نموده است که پیکر امت اسلامی بدون وجود روح اسلام در آن پیکری مرده و بی جان است و امکان زیستن ندارد ،و رهایی و خیزش ،ایثار ،فداکاری ووحدت امت جز در پرتو درخشش روح اسلام امکان پذیر نیست و آن تنها کلید بازگشایی گره هایی است که صعب العلاج است و به غیر آن هرگز باز نخواهد شد (یزدان پناه:۹۲؛۱۳۹۰).
و در آخر نقش زنان در کشورهای عربی منطقه که بیداری اسلامی سر می دهند و سران استبداد را به خواری انداخته اند کمتر از مرد ها نیست و این جنبش الگو گرفته از زنان نظام اسلامی ایران است.
نویسنده:کتایون هاشمی
منبع: مفا آنلاین
ارسال نظر
اخبار برگزیده