اگه خونه تکونی دارید یه نگاهی به این یادداشت بندازید!
گروه جامعه «تیتر یک»؛ یادش بخیر قدیما! روزهای آخر سال حال و هوای دیگه ای داشت، خانه تکانی ها جور دیگه ای بود؛ البته زمانهای کمی قدیم تر،که هنوز اینقدر ساخت و ساز آپارتمان و برجهای بلند قامت _که هرچقدر هم سرمان را بالا می گیریم بازهم نمی توانیم تعداد طبقات آنها را بشماریم – زیاد نبود؛ مردم صفای دیگه ای داشتند و صمیمیت وهمدلی بینشان بیشتر بود؛
خانه تکانی ها شور و حال دیگه ای داشت ،همه اعضای خانواده خیلی ساده و بی آلایش ،با شوق و ذوق فراوان دست در دست هم، داخل خانه های ساده ی کوچک و بزرگ خودشان را تمیز می کردند وهمین باعث آرامش و شادابی روح آنها می شد؛ آن زمان تجمل گرایی و چشم هم چشمی یا نبودویا تنها برای قشر خاصی وجود داشت .
اما حالا! خانه ها آپارتمان و از در ودیوار تجمل گرایی می بارد.با تنوع بیش از حد وسایل زندگی بازار صمیمیت ها رو به سردی رفته، و در عوض زرق و برق زندگی ها زیاد شده ، یه جورایی مردم برای همدیگر کلاس می گذارند، و زندگی خود را به رخ هم می آورند.و جوابهایی که برای این ماجراها میدهند از جمله اینکه اقتضای فرهنگ آپارتمان نشینی چیزی جز این نیست ،تنها .و تنها توجیهاتی کم مایه است برای همه کسانی کهبا اقتضائات فرهنگ غرب ازسبک زندگی اصیل ایرانی و اسلامی فاصله گرفته اند .به هرحال کمتر به چشم می خورد که اعضای خانواده های امروزی باهم مشغول خانه تکانی شوند.این روزها بازار قالیشویی های مکانیزه داغ شده، چند تا کارگرمیایند درب خانه، فرشها را می برند و می شویند و می آورند. در و دیوار خانه را هم یا کارگرخدمات تمیز می کند ویا مادر خانواده از روی ناچاری و با اکراه به تنهایی بار بقیه اعضای خانواده را به دوش می کشد ؛هرکسی با یه مقدار انصاف به خرج دادن متوجه می شود که این کجا و آن کجا.
از خانه تکانی هم که بگذریم ،قدیمی ها از وسایل خانه هایشان حداکثر استفاده را می کردند و تا وسیله ای خراب نمی شد ،دور نمی انداختند وسیله دیگری جایگزین آن نمی کردند، اما چشم روهم چشمی ها باعث شده اسراف،روانه زندگی مردم شود.
متاسفانه خیلی راحت وسایلی را که هنوز قابل استفاده است به خاطر اینکه فلان همسایه یا دوست لوازم منزلش را تعویض کرده از رده خارج ومتقضی لوازم جدید می شوند؛ خودشان را به آب و آتش می زنند تا وسایل جدید را تهیه کنند چه بسا که زیر بار قرض هم بروند.این مسئله فشار روحی زیادی به آنها بخصوص خانواده هایی که در طبقه متوسط و پایین قرار دارند وارد می کند در نتیجه می بینیم که لذت و شادابی روحی خانه تکانی تبدیل به عذاب روحی آنها می شود.
سنت خانه تکانی در قدیم فقط این نبود که خانه را تمیز و آراسته کنند بلکه در پایان سال و با شروع سال جدید سری هم به خانه دلشان زده و غبار کینه و نفرت را از در و دیوار قلب می زدودند، کدورت ها را از سینه دور ریخته و جای آن درخت مهر و محبت می نشاندند؛ قدیمی ها به این مسئله توجه داشتند که خانه اصلی ما همان دل ماست، و جایگاه خدا در قلب ماست پس باید اول دلهایمان پاکیزه شود. خداوند متعال در سوره «شمس» میفرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا، وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا» که هر کس آن (دل) را پاک گردانید قطعا رستگار شد، هر که آلودهاش ساخت قطعاً باخت، این آیات ناظربرخانه تکانی دل است، بنابراین کسی که خانه دل را پاکیزه کند، به صلاح و رستگاری میرسد و کسی که خانه دل را رها کند و از آن غفلت کند به بیچارگی و بدبختی میرسد.
ما همان طور که برای خانه تکانی عید اهمیت قائل هستیم موظف به مراقبت از دل هم هستیم و باید مراقب باشیم که از آلودگی ها مصون بماند.
چه خوب است که در این روزهای آخر سال علاوه بر خانه تکانی منزلمان نگاهی هم به قلبهایمان بیندازیم و آنجا را از زنگارها و تیرگی ها و کدورت ها پاک نماییم ،و اگر دلی را شکستیم به سلامی از او دلجویی کنیم.
نوشته:ز،جلالوند