جنگ در2020 به قلم (jakethackray) ترجمه سیامک هنرجویی
سال2020 زمان دگرگونی است
برداشت هایی ازجنگ در سال 2020
_ در سال2020تغییر تعادل قدرت در جهان، چالشی برای انگلستان خواهد بود.
_امروزه سرمایهگذاری دربخش صنعت مانع کاهش توان فناوری دفاعی انگلستان است.به هرحال فناوری نمیتواند، ضرورت وجود توانایی بالاوانگیزه مردمی را کاهش دهد. مردم میتوانند با انتخاب جنگ نامتقارن با ما مقابله کنند. جمعیت شناسی وگرایشات اجتماعی در این جنگ،ما را ناگزیرمیسازد جهت تامین منابع مورد نیاز، ازمنابع مردمی استفاده کنیم.ما ممکن است در سال 2020 همگرایی و تلاقی چند تفکراستراتژیک حاضر را درک کرده ودر یک دوره زمانی، دگرگونی پر شتابی را میان دوتفکر تجزیهوتحلیل کنیم. دراین راستا، بیشترین نشانه از این دگرگونیها، تغییر شرایط است: مگراینکه درسال2020 یک عمل مهم که تاثیرآن امکان ادامه شرایط رابوجود آورد انجامگیرد. درسال 2020 به شکل فزایندهای یک تغییر به سمت نظام چند قطبی خواهیم داشت. قدرت چین و هند افزایش یافته وبرزیل هم رشد میکند. قدرت اقتصادی چینیها در آسیا غالب بوده ودارای اثر جهانی میشود.قدرتهای دیگر، مانند روسیه و ایران در پی توسعه یک اثرمطمئن هستند. قدرت سازمانهای بین المللی، مانند سازمان ملل متحد پیش از پیش افزایش مییابد. علاوه بر این امکان دارد توان صنعت دفاعی انگلیس که درحد خیلی از کشورهای غربی بهغیر ازآمریکاست، بهوسیله قدرتهای مشخص نیز تقویت شود. ممکن است کمبود منابع حیاتی موجب تخلیه کامل منابع نفتی موجود دربعضی ازمیادین نفتی خاورمیانه گردد. دورنمای تفکر انگلستان، تغییر در ویژگیهای جنگ همراه با واقعگرایی و بدون سرمایهگذاری اضافی است که احتمالا تغییر در نحوه هدایت، ترکیب وتغییرسمتوسوی قدرتهای جهانی میباشد. در سال 1945کیفیت صنعت دفاعی تباه شد که آن نیاز به یک تغییر در فرهنگ نظامی ما در آن دوره بنیادی را داشت. زمانی که جمعیت افزایش پیدا میکند با زیاد شدن تقاضا و کمبود منابع یک بحران اقتصادی بههم پیوسته مانند سال 2008/2009ایجاد خواهد شد. نتیجه آنکه در این دوره دست درازی به منابع اقتصادی و مالی احتمالا برای سیاستهای دفاعی انگلیس سودمند خواهد بود.
جنگ در 2029
برداشتهایی ازجنگ در سال 2029
* کشمکش برای کنترل منابع و مشترکات جهانی در سال 2029 ممکن است منجر به جنگ شود. استراتژی مورد توجه انگلستان امنیت و ثبات اروپاست .
درگیری مستقیم میان انگلستان و قدرت بالاتری مانند چین ویا روسیه بعید است.بههر حال، جنگها در نتیجه تقابل دو قدرت بزرگ و یا نماینده آنها صورت میگیرد. ممکن است اتحاد انگلستان باچند کشوردر مقابل کشورهای بازیگرکه دارای توانایی نظامی هستند، صورت گیرد ودر بعضی موارد با جنگ، انگلستان از یک موقعیت مشابه یا حتی نامساعد برخوردار شود.
خشونتهایی که نتیجه برخورد و کشمکشهای داخلی است برای بازیگرانی که نماینده یک کشور هستند ویا بازیگرانی که تابعیت کشور خاصی را ندارند، اثری ماندگاردارد.احتمالا انگلستان بیشتربه ایجاد یک گستره عظیمی ازمتحدان وشرکا جهت هدایت عملیاتها اعتماد واطمینان دارد و ممکن آنها به یک چیدمان وسازماندهی خاص بر مبنای سهمخواهینیاز داشتهباشند.
فضای درگیری در هر دوصحنه نبرد زمینی ومجازی جهانی، بسیار شلوغ و پر ازدحام خواهد شد. قلمروها دارای انبوه جمعیت می باشند وارکان حکومت محلی که فقیر وضعیف اند و با گستره انواعی از بازیگرها ثبات دارند، به حیات خود ادامه می دهند.
هدف انگلستان تاثیردرپهنهای متنوع، بر شرکا و متحدان خود است، بهطور اخص ما در پی ادامه این تاثیر با همراهی آمریکا هستیم. بههرحال باید برای ما روشن باشد که میخواهیم چه کاری انجام دهیم و بهترین راه رسیدن به آنچه میخواهیم چیست. درقدم اول، ما نیازبه شناخت بهتر ملتی از متحدان خود را داریم که در شراکت با ما کم سابقه بوده و روی آن نفوذ داشته باشیم.
آمریکا ، توانایی نظامی ارتش چین را در مقابل هزینههای یک جنگ کلاسیک بهخوبی محک خواهد زد.
28 –این بخش مقاله نشانگر ویژگی های جنگ 2029 است، که ما تغییرات آن را به صورت پرشتاب، از تاریخ 2014 به بعد بررسی میکنیم. فعالیتهای نظامی بهصورت مبهم و نامشخص انجام میگیرد. این مطلب میتواند دستیابی به اهداف نظامی را که درمحیط پیچیده و پرجمعیت شهری قراردارند برای هریک از نیروهای ما که مشغول عملیات هستند با مشکل مواجه نماید. زمانیکه نظامیان از دشمن شکست میخورند و واقعا ناگزیر از شکست هستند، ما بهندرت بدون درنظر گرفتن یک استراتژی جامع ومنطقی میتوانیم به اهداف سیاسی خود نزدیک شویم.
29–منابعومشترکاتجهانی
علیرغم تاثیر مثبت جهانی شدن که باید به یک اتکا متقابل بزرگترمنتهی شود، کمبود منابع موجب تغییر شرایط درجهت بیثباتی میگردد که یک نگرانی اساسی را ایجاد میکند. امروز نشان داده شده که احتمالا تنگناها وفشارهای وارد بر جوامع زمینه بیثباتی را ایجاد میکند، برای مثال در جنوب آسیا میتوان انتظار در گیری میان قدرتهای دیگر مانند چین و آمریکا را داشت. با وسعت منطقه آسیای جنوبی هرگونه درگیری تاثیر شدید بر امنیت داخلی انگلستان خواهد داشت. این مطلب در سال 2029 پیشبینی نمیشود، غرب برتری کافی خود را در امور نظامی حفظ ودر تمام محیطها، قدرت خود را افزایش خواهد داد، که ممکن است بازیگران به خود جسارت داده ومانع اینکار شوند. دستیابی به منابع وحمل ونقل آن، یک دلیل پراهمیت برای نگرانی بینالمللی وجنگ است. در رقابتی که انگلستان، درهمکاری با شرکا خود دارد در پی افزایش آن بخش ازامنیت مورد نیاز ویژه خود است.
30- بازیگران تابع کشوری خاص
در سال 2029 افزایش رقابت چند کشور برای دستیابی به منابع وتاثیرگذاری، وعلاوه برآن عدم موفقیت وشکست بعضی از کشورها در این رقابت، احتمالا پس زمینه خشونت وجنگ داخلی را درآفریقا، آمریکای مرکزی، آسیای مرکزی و خاورمیانه را در برخواهد داشت. میتوان پیشبینی کرد با وجود افراطیگری مذهبی که درآن مناطق وجود دارد، خشونت اضافی نیز با آن ترکیب می شود. رقابت ممکن است موجب درگیری میان نمایندگان رقبا شود، گرچه این درگیری را مشکل میتوان کنترل وتحت فرمان درآورد. سلاحهای کشتار جمعی تکثیر پیدا کرده وخیلی از کشورها ممکن است این سلاحها را توسعه داده وازآنها استفاده نمایند. داشتن سلاحهای هستهای، جهت حفظ عامل پراهمیت بقا وحفظ موقعیت، هدف وخواست بسیاری از قدرتها میشود.
31–بازیگرانبدونتابعیتکشوریخاص
تمایز بازیگران با تابعیت کشوری خاص وبازیگران بدون کشور خیلی نامشخص میگردد. خشونت بازیگران بدون کشورمیتواند با تکیه بر اطلاعات براساس فناوری افزایش یافته، بر افکار عمومی جهان تاثیر گذاشته وارتباطات واقتصاد جهانی را مختل کند وحتی در مقیاس بالاتر هم اثرگذار باشد.آنها سطح مرگآوری خود را برعلیه نیروهای غربی بیشتر توسعه میدهند وآنها ممکن است با دستیابی به سلاحهای کشتار جمعی، آن سلاحها را برعلیه نیروهای غربی استفاده نمایند. تناقض استفاده از خشونت و تبلیغات نیروهای مسلح به منظور دستیابی به ادامه اثرآن، به شکل چشمگیری تدریجا افزایش مییابد، وموجب انبوه کشتهها وخسارات یا اثرات مهم اقتصادی میگردد.اگر ما چالشی رادر سال 2029 داشته باشیم نیاز به شناخت بازیگران بدون کشوروتهدیدات آنها داریم.
32 –توسعهفناوری
انگلستان به تجهیزاتی با فناوری برترنسبت به دشمنان دسترسی دارد، برای مثال تجهیزات ضد بمبهای تروریستی( IED)، ضدانبوه پهپاد وهواپیماهای بدون سرنشین(UAV )، ضد موشکهای بالستیکی دفاعی وضد موشکهای کروز، که ممکن است کشورها را به شدت ویران و بر اثرمداخله در کشورها، خطر سیاسی را ایجاد نماید. تکثیر وتوسعه فناوری به مفهوم این است که با اطمینان از شتاب چرخه بهروز شدن فناوری،ما در رقابتی جهت بهرهبرداری از آن شرکت نماییم. سلاحهای متمرکز کننده انرژی(DEW)، بدون کشتار، فضایی وفناوری سایبر هم برای ما و هم برای دشمنان قابل دسترسی و قابل دستیابی هستند، فناوری شکست خورده میتواند موجب ازبین رفتن تفکر نظامی، اثر گذاری بسیار اندک ویا حتی عدم کارایی درارتش کلاسیک گردد. ازسویی دیگرتهدیدات جدید وشدید، مانند تواناییهای مقابله با عملیات فضایی،میتواند موجب تهدیدات وچالش جدی در عملیات گردد.سهل الحصول بودن سلاحهای سبک با فناوری نسبتا ابتدایی برای دشمنان موجب محدود شدن آزادی عمل ما در مانور میشود. همچنان میبینیم توان مقابله،هم ازنظر کمی وهم از نظر کیفی مناسب نخواهد بود، ونیازما افزایش بیش ازبیش کمیت وکیفیت توان مقابلهای ماست، اما دربیشتر مواقعاین موضوع در وسع ما نمیباشد.هزینههای حفظ کیفیت در حال افزایش است، نیروهای دفاعی انگلیس باید تصمیم بگیرند آیا اشتیاق در کسب فناوری را کاهش بدهند یا توانایی خود را در کمترین سطح استانداردها حفظ کند.
33- عکس العملهای انگلستان
قبل از اینکه انگلستان میان کیفیت وکمیت توان مقابلهای خود بررسی کند باید نسبت به تغییر استراتزی خود اقدام نماید. زیرا در زمان تغییرتعادل قدرت، در سال 2029 اهمیت متحدان انگلستان، حتی از انگلستان بیشتر خواهند بود. مطالبات و عکسالعمل چندملیتی بر اساس ساختار قوانین بینالمللی، تمایلاتی جهانی است که اجتناب ناپذیراست. متحدان میتوانند تعریف مشترکی از امنیت مورد علاقه(که نتیجه دفاع است) و تهدیدات یکپارچه و پیوسته را داشته، و ما اغلب با ترکیب ظرفیتهای عکسالعمل خود علیه آنان وارد عمل میشویم. ثبات پایدار و یا فعالیتهای صلحآمیز درمناطق ناپایدار(مانند منطقه بالکان) یا در کشورهای بیثبات و کشورهای ناتوان، نیاز مقابله با بازیگران بدون کشوراست. انگلستان باید اغلب مشغول دفاع باشد این مطلب به جهت حفظ شالوده وزیرساختهای ملی انگلستان امری حیاتی است، که با فضا وفضای سایبری وابستگی کامل دارد. امنیت میهن و مملکت یک قضیه فوری و فوتی است. تکثیر سلاحهای کشتار جمعی(WMD) و افزایش تهدیدات عملیاتشبکههای رایانهای(CNO) به مفهوم این است که انگلستان ومتحدانش باید توانایی بازدارندگی و در صورت لزوم دفاع، مقابل حمله را داشته باشد. انگلیس نیاز به سلاح هستهای با بازدارندگی کافی و نیروهای کلاسیک قوی دارد، ترکیب این دو با اطلاعات، احتیاط و زیر ساخت نظارتی موجب مقابله وخنثی سازی ظرفیت تهدیدات میگردد. سلاحهستهای وسلاحهایبازدارنده کلاسیک باید بهوسیله اختصاص امکانات کافی وطراحی مناسب حمایت وپشتیبانی شوند، وپیشرفت مطلب فوق ارتباط به توانایی دشمنان دارد- و اعتبارآن به پیشگیری، ودرصورت لزوم، مهار کردن جنگ است. تصمیمات دفاعی که در حال حاضر گرفته میشود چهرهای قابل اطمینان از بازدارندگی در آینده را نشان میدهد. امنیت از این طریق به دست میآید، ومشترکات جهانی عاملی حیاتی است اگر انگلستان میخواهد نفوذ جهانی خود را حفظ کند باید شکوفایی و موقعیتقدرت خود را حفظ کند، چون این دو به هم وابستهاند.این گستره از فعالیت در سرزمینهای دورتر ازمنابع انگلستان خواهد بود و، بنابراین انگلستان باید با همپیمانان خود مشارکت نماید، بهرحال آن مشارکت اغلب بهقدرت نظامی کلاسیک کافی جهت حمایت ازترفندهای سیاسی وتاثیردرهرائتلافی نیاز خواهند داشت.
دورنمای آمریکا:
آمریکا دارای قدرت برترنظامی است واحتمالا این قدرت تا بعد ازسال 2029 حفظ خواهد شد.آمریکا گستره عظیمی ازتجهیزات نظامی نیروهای راهبردی هستهای را در کنار نیروهای ساحلی، زمینی، هوایی وتواناییهای فضایی ، و نیروهایی که در حال حاضر برای یک جنگ کلاسیک مشغول بازسازی وتجدید سازمان هستند را بهدست خواهد آورد. بههرحال، علیرغم افزایش هزینه تسلیحاتی، هزینهها جهت بهبدستآوردن حداکثر سیستم دفاعی وتاثیرات امنیتی، اولویتبندی خواهد شد. ازآنجایی که از سال1990 طرح آمریکا تمرکز بر بازدارندگی است، شکست دشمنان منطقهای با انجام عملیاتهایی در مقیاس وسیع محتمل است، قبل ازسال2010- 2009 وزیر دفاع بیان کرد هر چهار سال یک بار سیستم دفاعی آمریکا با توجه به تواناییهای دشمنان و باور آمریکا جهت نیاز به پیگیری آن تواناییها تجدید نظر میشود. این یک روی قضیه است، دشمنان بدون تابعیت کشوری خاص وکشورهای کمتر مرفه گزینه جنگهای چریکی را انتخاب میکنند که مستلزم عملیات ضد شورش، ضد تروریسم وعملیات ایجاد موازنه برای ما می باشد وازسوی دیگر کشورهای مرفه درصحنه بینهایت پیچیده نبرد با تهدیدات نامتقارن ، همچنین ضد حمله، منطقه نا امن و سلاحهای هستهای دست به گریبانند. بعضی از کشورها ممکن است هر دو راه را انتخاب نمایند.هنوز آمریکا درتطبیق ساختار، میزان، ومدت زمان با شرایط جهانی مصمم است، بههرحال تمام نیروهای مسلح یک مسئولیت بزرگ نسبت به این تهدیدات دارند.
آمریکا نسبت به افزایش چالش توسط چین عکس العمل نشان خواهد داد، وممکن است قدرتهای دیگری هم پدیدار شوند. تعهد جهانی آمریکا، اگرچه تاکید آن روی آمریکای لاتین ومرکزی وغرب اقیانوس آرام است ادامه خواهد داشت. آمریکاتغییری بااهمیت دریک دوره طولانی را تجربه ، وبا مشارکت کیفی وکمی غربیها زیرفشار شدید، برتری در سیستم سلاح و تجهیزات نظامی را بهدست می آورد. آمریکاپشتیبانی خود را از کشورهای همپیمان افزایش میدهد. همپیمانان با بیان آنچه که میخواهند انجام دهند بهترین کمک خواهند بود ، سپس آن عمل را انجام داده، و نیز آن را به خوبی انجام میدهند.
دورنمای چینیها
درک مقاصد استراتژیک وراهبردی چینیها مشکل است، زیرا کمترین اطلاعاتی از آنها نداریم.اعتقاد چینیها برمبنای یک قدرت فزاینده است و زمانی که این اعتقاد با توسعه هماهنگ باشد موجب خلق و ایجاد یک بازیگر نیرومند جهانی خواهدشد، چینیها با پختگی کامل همزمان یک بازی سیاسی طولانی را انجام میدهند.
چینیها نیروهای مسلح کلاسیک، غیر کلاسیک وهستهای بهروز و مدرن دارند، هدف آنها درک هرگونه تهدیدی از سوی آمریکا، هند یا آسیا است و در سال 2029 آنها قدرت پرتابههای موشکی وقابلیت امنیت دریایی خود را افزایش خواهند داد. آنها توانایی جنگ با یک فناوری بومی را دارند، آنها اجازه نمیدهند آمریکا به اهداف خود برسد و آنها از یک ارتش با استعداد محافظت میکنند. واقع بینی نگرش چینیها در قدرت سخت نظامی یک بخش ضروری در بهدستآوردن اهداف بلند مدت است. هم اکنون چین عملیات جهانی انجام میدهد- او ازقدرت نظامی، قدرت اقتصادی و قدرت سیاسی جهت تامین منابع و سهم خواهی از بازار جهانی استفاده خواهد کرد
اومیخواهد شناختی از قدرت جهانی بهدستآورد، ودر مدت زمان طولانی، تاثیری جهانی مشابه آمریکا داشته باشد.چین احتمالا یک دشمن با ظرفیت وتوان بالا برای آمریکا خواهد بود.
شرکت گسترده در ویژگی جنگهای آینده
34- تجهیزات نظامی سودمند وکارا.
ویژگی جنگهای آینده، ساختار و سازماندهی نیروهای نظامی را به چالش خواهد کشید ونیروهای نظامی را برای جنگ فناوری در میان قدرتهای برتر جهان آماده میکند. جنگ تکامل مییابد، اما این تکامل بهسادگی انجام نمیشود، عملا گسترهای از تهدیدات در پیش رو قرار دارد. توسعه گستره عکسالعملها و واکنشهای ما بدون منابع پراهمیت دشوار خواهد بود. تجهیزات نظامی باید با توزیع مناسب، کارایی وسودمندی بهتری داشته باشند ومابا شناخت تجهیزات نظامی که به تنهایی میتواند به شکل کم نظیری، اثر استراتژیک بنیادی را ایجاد کند این عمل را انجام میدهیم. موفقیتهای پایدار همواره نیاز به دقت در ترکیب وادغام تمام اهرمهای قدرت
ملی دارد. به فراخورتغییردرقدرت ممکن است برتری استراتژیک انگلستان کاهش چشمگیری یابد، این کاهش به پایه واساس حفظ موفقیت درعملیات نظامی آسیب خواهد زد. فعلا تمایل بر این است، کهنقاط راهبردی واستراتژیک خود را در زمان طولانی از دست دهیم، عملیاتها و تاکتیکها مبتکرانه که انجام میگیردشاید برای ما یک امتیاز محسوب شود زیرا کیفیت تاریخ ومیزان منافعی که آن عملیات و یا تاکتیک مبتکرانهتامین میکند برای ما مهم است. برخلاف بعضی ازبرداشتها، این مطلب در یک دورهای اتفاق میافتد که یا ما درحال دفاع ویا در کمترین حد امنیتی مورد علاقه ملی هستیم.
35- بی اعتمادی در طرحریزی جنگ آینده.
ایجاد درگیری برای دشمنان مستلزم تحرک خواهد بود که تصورکلی ازاین مقوله محدود کردن آزادی عمل ماست.روش دشمنان در جنگ تعدیل سرعت تحرک خود با سرعت تحرک غربیها قبل از درگیری است. اگراین تفکر مورد قبول باشد، روشهای جنگی متنوع میگردد، سپس ما نیاز به بازگشت به روشهای عملی، استفاده از ابزار و روشهای کلاسیک و قراردادی عرفی داریم. مفاهیم همراستا مورد لزوم طراحان امور دفاعی ، یک فرآیند تجربیمورد استفاده در منابع سیاسی است.تقسیم بندی خطرات جنگ، اشتباهی وابسته به فعالیتهای نظامی مختلف یک نیرو در زمان درگیری است. این فرآیند ممکن است نیازمند تعدیل ظرفیت و قدرت در زمان احاطه گستره بحرانها باشد.رفتار متنوع و متناسب باتهدیدات ممکن است نیاز به سرمایهگذاری بیشتر، مردم تحصیلکرده با توانایی بالاتر و معیار آموزشی جدیدتر داشته باشد. نیروهای آمریکا و اسرائیل این گام درتغییر را ایجاد کردهاند.
36- شرکاء.
متحدان قالب وچارچوب نسبتاقدرتمندی از دفاع مشترک و بهترین فرصت از جهت گسترش جنگهای آینده را دارند. آن دسته از شرکا که انگلیس تمایل دارد با آنها عملیات انجام دهد احتمالا رشد خواهند کرد. در فقدان توازن قدرت، شرکا ملزم بهرعایت قاعده شراکت، در مناطقیهستند که به جهت منافعی که آن مناطق دارد اهمیتش رو به افزایش است و برای راهبرد انگلستان مورد علاقه خواهد بود: امنیت مشترک، تسهیم حمل ونقل محمولهها، اعتماد سازی و ممانعت از درگیری، ترویج فرهنگ علمی، قانون مشترک و انتقاد به قدرت حمله مواردمورد علاقه راهبرد انگلستان است. به هر حال این نزدیکی به انگلستان ممکن است که توانایی کافی جهت هدایت یک عملیات مستقل دفاعیبرون مرزی را ایجاد کند. نتیجه مشارکت در جنگ آینده نیاز مند یک تعهد پایدار به تفاهم و حداکثر کارایی خواهد بود.شرکا میجنگند، جنگی که مستلزم درجهای از تعهد است و در بعضی از مواقع ما درجستجوی یک شریک مانند رقبای خود هستیم. برایانجام کار مشترک، ما به توسعه عملی خطوط دفاعی مطمئن با افزایش تعداد شرکاء نیاز داریم(برای مثال شراکت اتحادیه آفریقا و شرکتهای امنیتی خصوصی)، که این مطلب در تمام مناطق و درکمترین سطوح افزایش یافت.
ناتو NATO یک تعریف مهم از مناطق شرکای خود دارد مناطقی که همپیمانان با هزینه کمتری به آنجا
میرسند، و مناطقی که ما باید آن را بیشتر تحت پوشش قرار دهیم. یکی از اولین دلایلی که ما در جستجوی
متحدی مخصوصا مانند آمریکا بودیم، ایجاد حداکثر امتیاز برای انگلستان، که با به دست آوردن آن بهکارگیری توان بیشتر(به لحاظ اتحاد با آمریکا) ممکن است.شاهد مطلب موجود بهدستآوردن نفوذ استراتژیک بهشکل آرام ونامشخص میباشد(بهلحاظ اتحاد باآمریکا)، ما به واقع گرایی نیازداریم مانندآنچه که میتوان به دست آورد.
37- پیشگیری.
پیشگیری بهتر وکمهزینهتر از درمان است. انگلستان بایددراین زمینه بیشتر هزینه کند. هرچند پیشگیری محدودیتهای عملی واجرایی خاص خود را دارد. اغلب سنجش این هزینه مشکل است و این سرمایهگذاری اصلا تضمینی برای جلوگیری از درگیری نیست. البته زمانی که قدرت نرم توسط قدرت سخت و جنگ پشتیبانی گردد، بیشتر مورد قبول واقع میشود. پیشگیری نیازمند زمان، قاطعیت وتصمیم سازی آگاهانه(انجام مداوم عملیات بهینه شده ومورد قبول عامه) و توانایی عمل وعکسالعمل سریع بعد از یک موقعیت پیش رفته و بحرانی است. هرچند تجربه نشان داده که با وجودهمه این تدابیر، جنگ میتواند پیش بینی نشده باشد. پیشگیری عملی قابل اعتماد است که نیاز به تعهد و سرمایهگذاری سریع و طولانی دارد.
38- بازدارندگی، جلوگیری (سیاست تحدید نفوذ) و سیاست تهدیدو فشار.
بازدارندگی، زیربنای سیاست انگلستان در زمان جنگ بوده و خواهد بود، اگر این سیاست شکست بخورد، سیاست تحدید نفوذ و جلوگیری یا حتی سیاست تهدید و فشار مورد نیاز است. این راهبرد اتکا به وضوح و درک متقابل ازخطر را دارد. به هرجهت آنها، اکنون بر روی تهدیدات کشورها تمرکز میکنند.احتمالا آنها در خیلی از موقعیتها نفوذ خود را حفظ میکنند، تکثیر سلاحهای کشتار جمعی و انجام تهدیدات جدید، مانند عملیات شبکه رایانهایCNO ، از سوی بازیگران بدون تابعیت کشوری خاص وبازیگران مربوط به یک کشور، موجب انجام مبارزات در راستای نظریه اساسی و بنیادی سازماندهی نیرو برای بازدارندگی به روش کلاسیک و سنتی میگردد. بدون بهتر شدن تفکرات دشمن در مورد چگونگی و چرایی جنگو انصراف و بازدارندگی از رزم، اجرای عملیات بازدارندگی کلاسیک و سنتی مشکل خواهد بود. مقابله با تکثیر سلاحهایکشتار جمعی در آینده نیازمند بهکارگیری قدرت و مداخله است. نیت فعلی ما از گزینش هر قابلیتی تعیین و روشنگری در مورد اعتبار بازدارندگی آینده انگلستان است. باز دارندگی سنتی وکلاسیک، نظریه سیاست تحدید نفوذ و نظریه سیاست فشار و تهدید بهاین شکل میتواند آسیبپذیر باشد. بنابر این راهبرد ما بسیار پیچیده خواهد شد، و برای استعمال قدرت توسط انگلستان بیش از بیش مشکل خواهیم داشت.
39-عملیاتهای آینده.
تصور ما بر این است که عملیاتها بهشکل فزایندهای به هم وابسته هستند. بنابراین نیاز داریم که در پی اتحاد و الحاق با دیگر کشورها باشیم.احتمالا عملیاتهای آینده ما را به مناطق و زمینهای بسیار پیچیده میکشاند. ما باید تواناییهای خود را جهت انجام عملیاتدر محیطهای شهری و محیطهای ساحلی تطبیق دهیم، در مکانهایی که مردم زندگی میکنند، عملیاتها بر زندگی مردم تاثیر خواهد داشت. ما باید ساختار و تمرینات خود را جهت برخورداری از تاثیر امنیتی پایدار تهیه ببینیم، عملیاتی همراه با متحدان که با استفاده از نیروهای بومی انجام گردد و،آنجا که نیاز باشد، و قادر باشیم انجام عملیاتی اثرگذاردرکشور را عملی کنیم.این مطلب برای چیره شدن بر انبوه مشکلات،ایجاد و بهدست آوردن ظرفیت، یک معیار کلان خواهد بود. این نیازمند پیشرفت و انعطاف سطوح نیرو درمدت پیکار و درجهای بالا ازماجراجویی انگلستان است.ما باید فرهنگ سازمانی خود را شناخته و تحصیلات آن را توسعه دهیم، اگر ما توسعه را ضروری میدانیم آموزش و قابلیت توسعه ساختارها نیاز به شناخت عمیق موقعیت دارد. عملیاتهای آینده ما را به محیط اطلاعاتی پیچیده و رقابتی سوق میدهد بنابر این ما باید ابزار جنگ و پیروزی در رزم را برای تاثیر گذاری برمنطقه، داخل کشور، جهان و همچنین در فضا و محیط سایبری توسعه دهیم.
عملیاتهای آینده
نیازمند پشتیبانی، شراکت، واستفاده از دیگر ابزار قدرت ملی است، توسعه این همگرایی
برتر،موجب موفقیت بسیار مهم خواهد شد.
40- دسترسی داشتن، دستیابی، تداوم ومعیار.
در مدت جستجو برای این اسناد، توانایی نیروهای نظامی به تکمیل قوانین پشتیبانی امنیتی جاریدر کشور، کم اهمیت جلوه داده شد، ابتدا انگلستان باید در پی استفاده از ابزار نظامی در این گستره باشد. بههرشکل ما وابسته به افزایش کمیت و کیفیت معیارهای نظامی، استفاده وپشتیبانی از نیروهای نظامی هستیم و ممکن است در این راستا مشکلات افزایش یابد. ازسویی دیگر، در زمانیکه در پی بهدستآوردنسرعت هستیم، نباید موقعیتهای زیر را ایجاد کنیم: زمان طولانی برای عملیات، عملیات مداومکهدر تمام مناطق ومحیطها که موجب یک درگیری عمیق میگردد، در این شرایط تصور طرحریزی به میزان کمترین مقدارهم ممکن نیست. هدف ما بهدستآوردن تاثیر راهبردی درمحیطیاست که همیشه نمیتوانیم در آن محیط به پشتیبانی وحفظ نیروها به میزان کافی رقابت کنیم.
41- درک موقعیت.
ازویژگی جنگهای آینده نیازمندی تغییردر خط مشی فرماندهی وتغییردرگرههای سیستمفرماندهی و کنترل است که موجب شناخت بهترکارکنان مخصوصا درجایی که هدف کوچک ویا مبهم باشد میگردد. برتری غرب بر اساس توانایی یافتن، حفظ ونگهداری آن توانایی وضربه زدن به نیروهای دشمن است. بازیگراندر پی آن خواهد بود که با انجام عملیات پرازدحام ومکرروشلوغ وبه بینظمی کشاندنمحیطهای عملیاتی برتری غربیها را ازبین ببرند، وما نیازبه استفاده از محیط عملیاتی جدید مانند فضا، فضای سایبری و سلاحهای بدون کشتارخواهیم داشت. درک موقعیت اغلب محتاج شناخت عمیق از فرهنگ و تواناییهای نظامی دشمنان و سیستم تصمیم سازی آنان دارد. مردم نه فقط نیاز به درک قاعده مبارزه دشمن دارند، بلکه چگونگی و چرایی انجام ریزهکاریها را هم باید بدانند.
42- تطبیق واتحاد.
ما برای تطبیق خود با شرایط باید سازماندهی بهتری را پیش بینی کنیم. استفاده ازظرفیتهای ارتش جدید نیازمند سرمایهگذاری بر منابع است. اتحاد وهمبستگی، یکی از مبانی روش جنگیدن ماست، که به الگویی برای تغییر ودگرگونی نیاز دارد. به هرحال موفقیت درجنگهای آینده مستلزم اتحاد وهمبستگی گسترده است.این اتحاد قوی موجب گسترش وتوسعه حکومتهای متحد ما، و شرکاخواهد شد.موضوع انطباق برای ملل سنتی مفاهیم مهمی را در پی خواهد داشت ، برای مثال، مفاهیم عملیات داخلی، مفهوم فرماندهی وکنترل، ومفهوم تعلیم وتربیت و تحصیلات از آن جملهاند. پس ازاینکه انگلستان در سال1990چگونگی اتحاد بین کشورهای دارای منافع مشترک را رهبری کرد این موضوع، نیازمند تغییر فرهنگ گردید. اغلب سازمانهای راهبردی نیازمند سرعتعمل در زمان تصمیمسازی و درموقع فشار، وتوانایی تحلیل مسائل که مستلزم خلق و آفرینش ساختارهای یکنواخت حکومتی است می باشند. وساختار طراحی ما باید بهتراز حریف سرعت تغییرجزئیات را درجنگهای آینده برآورد نمایند.
43- اصول وچابکی در عملیات.
فقط یک روش دفاعی دربرابرآینده نامعلوم وجود دارد وآن چابکی است. چابکی باید درتمام سطوح سازمانی وانفرادی نهادینه شود. چابکی نیاز به سرمایهگذاری در تعلیم وتربیت وآموزش دارد و اغلب نیازمند تغییردر تفکر حکومت است. دو اصل مورد قبول ومهم در چابکی سازمانی عدم تمرکزمنابع و تصمیم سازی وعدم وابستگی به توزیع منابع در شرایط غیر مترقبه است. ما ناچار خواهیم بود یک برنامه سرمایهگذاری پرهزینه طولانی و مطمئن را جهت مقابله با بعضی ازتهدیدات در نظر بگیریم. به هرحال، شناخت بهترازآخرین اتفاقات مشهود وچگونگی برنامهریزیها میتواند یک ظرفیت اساسی را جهت مقابله بهتر در مقابل درگیری تهدیدات جدید ایجاد نماید. علاوه براین نتایج ویژه جنگهای آینده شرارت، عدممحدودیت آن ومشکلات لاینحل است. کوشش به حل این مسائل برای ما یک اصل است، اغلب مرزبندی وحل کردن مشکلات قابل حل، شکست را محدود میکند. درمشکلات خطرناک رابطه ونسبت میان علت ونتیجه مشخص نیست وتوانایی کنترل ونظارت برنتیجه یک اصل است. هنر رهبری در یک مدیرماهر، ترغیب یک جامعه بزرگ به حل مشکلات پیچیده ومورد توجه با استفاده ازمدیریت علمی است، که آن جامعه بتواند به مشکلات خطرناک پاسخهای فراگیردهد.
44- مردم – بازیابی واعاده حدت و شدت انگلستان
فناوری و تجهیزات یک برتری، که فاقد تضمین طولانی است به ما میدهد، انگلیس باید مردم را به شور واشتیاق آورد. سرمایهگذاری بر مردم – با اهمیت است، توانایی ترغیب مردم نیازمند تغییردر توسعه تواناییهایماستاگر دراین مورد موفق شدیم آن موفقیت گسترهای در حیطه عملیاتهای ما بوده. نیروهای مسلح انگلستان نیازمند اشخاص باکفایت وبا مهارتهای خوب هستند،افرادی مشتاق وتوانا که بتوان در یک گستره ازشرایط از آنان استفاده کرد. بنا براین ما باید ارزش زیادی بر فرآیند استخدام، حفظ وآمادگی افراد قایل شویم. نکتهسنجی و دقت تفکر پیش نیاز ضروری جهت چابکی است. ایجاد تعلیم وتربیت دیدگاه ضروری برای عکس العمل در مقابلاتفاقات غیرمنتظره آینده است، اما ظرفیت ما جهت ایجاد تعلیم وتربیت نیازمند منابع میباشد. مانند هر دو مبحث، آموزش انفرادی واجتماعی که چندین بار تکرارشده ودرمحیطهای عملیاتی پیچیده وبغرنجنقش پراهمیتی را دارد. بدون برخورداری از روش تجربه وآموزش خوب، که شامل فهم مطالب و واقعیت گرایی استعکسالعمل به اتفاقات به شکل آرام وکماثر، اجتناب ناپذیرخواهد بود. اگربخواهیممردم خود را رشد داده وحفظ کنیم،ایجاد ظرفیت وزمان برای تعلیم و تربیت و آموزش امری حیاتی است.