نکات مهم در مدیریت خانواده؛
مدیریت در خانواده برعهده کیست و ضرورت آن تا چه حد می باشد؟
در نظام خانوادگی اسلام، مصلحت زن و مرد بر این است که بانوان تا حد ممکن از چنین صحنه هایی دور باشند تا بتوانند آسوده خاطر وظایف همسری و مادری را به خوبی ادا کنند و سر زندگی شادابی و بالندگی کانون خانواده حفظ گردد.
گروه جامعه «تیتریک» ؛ همانطور
که بر همگان آشکار میباشد مدیریت با مشغولیت ذهنی ، خستگی روحی و گرفتاری
اجتماعی همراه است چنان که تلاش فراوان می طلبد و سبب افسردگی زود رس
میگردد. در نظام خانوادگی اسلام، مصلحت زن و مرد بر این است که بانوان تا
حد ممکن از چنین صحنه هایی دور باشند تا بتوانند آسوده خاطر وظایف همسری و
مادری را به خوبی ادا کنند و سر زندگی شادابی و بالندگی کانون خانواده حفظ
گردد.
ضرورت مدیریت در خانواده هم
جزئی از ضرورت مدیریت هر مجموعه هدفدار می باشد که باید اعضای خانواده بدان
پایبند باشند تا در سلوک و پیشرفت مادی و معنوی موفق تر گردد. در هر
خانواده باید بصورت فعال جلسات و نشست های مشورتی و درد دل بر گزار شود و
زن و مرد در آن شرکت نموده و خواسته هایشان را روشن مطرح نمایند و دلایل
خود را ابراز نمایند و به توجیه ها یا علل مخالفت طرف مقابل توجه کرده ، در
صورت منطقی و معقول بودن تسلیم کردند.
صحبت
و رویارویی صمیمی ، بی واسطه و دوستانه خیلی سرنوشت ساز است اما مهم تر آن
است که بابیگانگان حتی اقوام نزدیک که اغلب کار از آنها ساخته نیست ، بلکه
به خاطر عواطف تند مشکل زا هم هستند ، به میان کشیده نشود.
پخش
درد دل ، خطر رسوایی ، بی- آبرویی و عمیق تر شدن فاصله را در پی دارد.
اگر زن و فرزندان به دلسوزی و خیر خواهی و فداکاری شوهر و پدر ، باور و
اعتماد نداشته باشند ، بلکه او را خود خواه و منفعت طلب بدانند و در اطاعت و
همراهی با او خیر و مصلحت خود را نبینند ، پیرو او نخواهند شد و ساز
مخالفت کوک خواهند کرد. مردها همیشه باید در منزل به بعد نظارتی بپردازند و
اجراء را به عهده زن ها بگذارند.
خانواده
اولین واحد اجتماعی است که با پیوند زن و مرد تشکیل می شود و با تولد
فرزندان بر تعداد اعضای آن افزوده می گردد . این واحد اجتماعی به طور طبیعی
دارای غایت و هدف است و سرمایه و توان انسانی اعضای آن برای رسیدن به هدف
صرف می گردد. هدف خانواده ایجاد محیط انس ،لذت ،آرامش و صمیمیت برای همسران
است تا به کمک یکدیگر کاستی های خود را رفع کنند و نیازهای طبیعی یکدیگر
را برآورده سازند،نیز زمینه رشد و تعالی مادی و معنوی برای دو طرف ایجاد
گردد و بتوانند نسلی پاک تولید و تربیت کنند.
هر
مجموعه ای اگر دارای نظام ،سازماندهی و مدیریت باشد،بهتر می تواند به
اهداف خود برسد و با صرف هزینه کمتر ،نتایج بهتری به دست آورد . با
بکارگیری مدیریت ،از هرج و مرج و هدر رفتن نیروها و سرمایه های هر مجموعه
جلوگیری خواهد شد. مدیر در هر مجموعه با هماهنگ کردن اجزا،برنامه ریزی
،هدایت و کارکرد صحیح مجموعه را تضمین می کند اما نبودن مدیر به هرز رفتن
،ناهمگونی و هرج و مرج می انجامد و در نهایت از هم فروپاشیدگی مجموعه را در
پی دارد.
اعمال مدیریت یک اصل
عقلایی و پذیرفته شده در همه مجموعه های کوچک و بزرگ است و در ضرورت آن
تردید وجود ندارد. مجموعه هایی که مدیریت و اصول آن را پذیرفته و بدان گردن
نهاده اند،موفق بوده و کارنامه ای درخشان ارائه داده اند. در روایتی از
رسول خدا (ص) دستور داده شده که حتی اگر در یک مسافرت سه نفر همراه
شدند،یکی از آنها باید مسئولیت و مدیریت جمع را عهده دار گردد.
ضرورت
مدیریت در خانواده هم جزئی از ضرورت مدیریت هر مجموعه هدفدار می باشد که
باید اعضای خانواده بدان پای بند باشند تا در سلوک و پیشرفت مادی و معنوی
موفق تر گردند.
اگر
خانواده مدیر نداشته باشد و زن و مرد در اداره امور آن برابر باشند،ناچار
باید برای حل اختلاف خود در هر مورد به دادگاه مراجعه کنند،یعنی ریاست فردی
خارج از مجموعه را بپذیرند که به آسانی در دسترس نیست . این وضع سبب کند
شدن حل امور خانواده می گردد.
نتیجه گیری:
اول:
گفتیم ریاست در حقیقت شان خدمتگزاری و تکلیفی بر دوش مرد برای برنـامه
ریـزی و اداره صحیح خانواده است. اگر مردها در اولین وهله این موضوع را
باور کنند و شـانی جز خدمتگزاری برای خود قائل نباشند و انتظار فرمانبری بی
چون و جرا و اطاعـت محض ازهمسر و دیگر افراد خانواده نداشته باشند، و
مدیریت خود را بر اساس مشـورت مـداری سامان دهند، نه تنها با مشکل و درد سر
رو به رو نخواهند شد، بلـکه شاهد موفقیـت فـراوان در اداره خانواده و
صمیمیت اعضا نسبت به خود خواهند بود.
دوم:
از اصـول مدیریت اسلامی، حضور پیشروانه مدیر در فـعالیت ها است. مدیر
نباید فقط خـود را طراح، برنامه ریز و دستور دهنده دانسته، دیگران را مـجری
اراده خود تصور کند ، بـلکه باید همیشه پیشقدم و پیشرو باشد، در این صورت
اعضای خـانواده با عشق و علاقه و با تمام توان همراه و یاور او خواهند شد.
رسول
خدا(ص) به عنوان الگوی مدیریت صحیح در منزل و جامعه همیشه در انجـام
کـارها پیشقدم بود.خلف صالح آن حضرت، سیدالشهدا (ع) نیز همگام دعوت به هجرت
و قیام خطاب به شیعیان فرمود:هرکس حاضر است خون را درراه ما بریزدآماده
ملاقات پروردگار است،با ما کوچ کند که من فردا گوچ خواهم کرد.یعنی پیشایش
همگان،خود جهاد و مبارزه راآغاز کرد.
سوم: دلسوزی، خیر خواهی و فداکاری مدیر مجموعه باید برای افراد زیر
مجموعه، روشن و ثابت و قطعی باشد تا آنان با تمام توان همراه او باشند. اگر
زن و فرزندان به دلسوزی و خیر خواهی و فداکاری شوهر و پدر، باور و اعتماد
نداشته باشند، بلکه او را خود خواه و منفـعت طلب بدانند و در اطاعت و
همراهی با او خیر و مصلحت خود را نبینند، پیرو او نخواهند شد و ساز اختـلاف
کوک خواهند کرد. مرد خانه که شـوهر زن و پدر فرزندان است باید به حدی
دلسوزی، فداکاری و خیر خواهی داشته باشد که شایستگی الگو واقع شدن را داشته
باشد که افراد بسیار فداکار و دلسوز را به او تشبیه کنند.
چهارم:
مدیر باید از خطاها و لغزش های افراد زیر مجموعه بخصوص همسرش چشم پوشی
کند، بالاتر از آن خود را به تغافل و متوجه نشدن بزند.روایت های زیر ارزش
چشم پوشی و نادیده انگاشتن لغزش زیر دستان را گوشزد می کند; خود را از آنچه
می داند غافل نشان دادن، از بهترین اعمال شخص کریم است، انسـان های بزرگ
هیچگـاه لغزش هـای دیگران را شمـارش نمی کنند.
پنجم:
یکی از بدترین صفات مردان این است که با بخل ورزیدن و تامین کردن هزینه
خانواده با این که توان آن را ندارد آنان را به تقاضا از دیگران مجبور
بسازند.
ششم:
مدیر دارای حالات روحی و نفسانی مختلف است گاهی خشمگین و گاهی شاداب می
باشد از توصیه های مهم به همه انسانها بخصوص مدیران این است که از تصمیم
گیری هنگام خشم و عصبانیت خودداری ورزند زیرا انسان در هنگام خشم نمی
تواند تصمیمی حکیمانه و عاقلانه بگیرد بلکه در آن لحظات وجودش را خشم و غضب
فرا گرفته است که از از قوای شیطانی میباشد و تصمیم در این حالت تصمیمی
شیطانی است. حتی نصیحت در زمانی که خشمگین است صحیح نیست چون قطعاً انگیزه
اصلاحی نداشته بلکه برای تحقیر و سرکوب می باشد. بهترین عمل در هنگام خشم
، سکوت و نشستن است تا خشم فرو کش کند ، آنگاه با تدبیر
هفتم
: رعایت حوزه اختصاصی و مدیریتی افراد زیر مجموعه از اصل مهم مدیریتی
است. مدیر موفق کسی است که مسئولیت و وظیفه افراد زیر مجموعه اش را بر دوش
آنان بگذارد و از دخالت در حوزه آنها و به عهده گرفتن همه مسائل ریز و
درشت خودداری ورزد. مرد مدیر اول خانواده است که باید تصمیم های کلی و
اصولی را بگیرد و زن رب البیت و صاحبخانه و مسئول امور داخلی است. در این
حوزه مرد باید فقط نظارت و هدایت داشته باشد نه دخالت و اجرا. اگر زن خود
را در امور داخلی منزل مسئول و مدیر یافت ، احساس ارزش و مسئولیت و وظیفه
می کند و به زندگی دلبستگی پیدا می نماید. ولی چنانچه مرد در تمام مسائل
دخالت داشته باشد ، زن احساس پوچی و بی ارزشی می نماید و به زندگی امید و
دلبستگی پیدا نمی کند . امید است مردان با مدیریت صحیح ، دلسوزانه ،
مهربانه و مدبرانه و خود و همسران با اطاعت و همراهی عاقلانه ، استواری و
استحکام نظان خانواده را پیش از پیش سامان دهند.
نویسنده:کتایون هاشمی
منبع: مفا آنلاین
ارسال نظر
اخبار برگزیده