مسابقه پایان ناپذیرشرکت آب و برق و گاز/خیابانهای نظراباد نبرد پرهزینه خودروها و چالهها !
از مهمترین اقدامات و وعدههای شهرداری ها در هر شهری، موضوع آسفالت خیابان ها و معابر شهری است که البته در سال های اخیر در این شهر به شدت مورد بی توجهی قرار گرفته است.
کنده کاری های بی مورد و بدون هماهنگی، درزگیری نامناسب، تردد خودروهای سنگین و حتی عدم استاندارد قیر و آسفالت دلیل خرابی های یک خیابان است که صدمه آن نیز برای شهروندان خواهد بود.
انتقاد شهروندان از وضعیت آسفالت ها/ آسفالت کوچه ها بدتر از خیابان
شیخی ۱۵سال است که راننده تاکسی درنظراباد است. او که مانند دیگر همکاران خود دلی پردرد از وضعیت آسفالت شهر دارد، میگوید: بدترین چیز برای رانندگان همین چاله ها و آسفالت های وصله شده کوچه خیابان هاست که به لطف و هماهنگی مسئولان به تازگی آنها را به وفور و فراوانی می توان دید.
وی ادامه داد: تنها اقدام قابل توجه نصب سرعت گیرها و دست اندازهای کوتاه و بلند از جنس پلاستیک و آسفالت بدون علائم هشدار دهنده است.
وی افزود: این وضعیت با ناهماهنگی ارگان ها شدت بیشتری به خود گرفته است و چیزی جز نارضایتی برای شهروندان و رانندگان تاکسی ها و آژانس را در پی ندارد.
یکی دیگر از رانندگان نظرابادی که در یک آژانس مسافربری کار میکند، با انتقاد از وضعیت موجود محله ها و خیابان های شهر میگوید: ظاهرا که کار تخریب و بازسازی بین شرکت مخابرات و آب و برق و گاز به مسابقه پایان ناپذیر تبدیل شده است به طوریکه در یک خیابان و یا کوچه های بزرگ پر رفت و آمد کنده کاری های این انشعاب ها نمایان است.
وی ادامه داد: نصب انواع گل میخ ها و شبرنگها در گوشه و کنار شهر، آسفالت های وصله شده شهر را بدتر می کند که با شکسته شدن و کنده شدن آنها علاوه بر خرابی آسفالت، موجب خسارت و ضررو زیان از نوع مالی و جانی میشود.
وی افزود: بارها دیده ام که موتور سواری به دلیل همین گل میخ ها و یا چاله ها و بلندی های نامتعارف سطح خیابان ها زمین خورده و یا تصادف کرده است.
وی با بیان اینکه سطح خیابان ها محل کسب و کار رانندگان است و از این راه امرار معاش می کنند، اظهار داشت: شهرداری اگر به همان نسبت که در برخورد با مردم و کسب عوارض با سرعت و جدیت عمل میکند، در انجام فعالیت های عمرانی نیز کوشا بود، وضعیت خیابان های این شهر بدین گونه نبود.
وی تصریح کرد: اینکه هر ماه بخواهیم خرج تعمیر جلوبندی ماشین کنیم و یا فنرها را تعویض کنیم چیزی برای خرج و مخارج زندگی برایمان نمی ماند.
آسفالت خوب، نیازی که فقط احساس شد!
زمانی که نخستین خودرو توسط ناصر الدین شاه قاجار وارد ایران شد، نیاز به وجود خیابان هایی با سطوح صاف و هموار نیز احساس شد. ماشین ها هرازگاهی با صدای قار و قور خود به آرامی روی سنگفرش خیابان حرکت میکردند و با تلق تلوق خاصی بالا و پایین میرفتند. کم کم تعداد خودروها در سطح شهر ها زیاد شد و کمی بعد خیابان شهر در میان انبوهی از انواع و اقسام اتومبیل های مدل بالا و پایین که با سرعت از بین یکدیگر عبور میکردند گم شد، همچنانکه در این هیاهو آدمها نیز به فراموشی سپرده شدند. آدمهایی که قرار بود شهری بشوند و از شهری شدن لذت ببرند./