یادداشت اختصاصی «تیتر یک»؛
«عمامهصورتی» از خط قرمزها عبور کرد
با پخش مستند ۳۰ دقیقهای «عمامه صورتی» از شبکههای مجازی واکنشهای متفاوتی از نسل جوان تا منتقدان اجتماعی و سیاسی میبینیم.
مهدیه سادات نقیبی، منتقد سینما و تلویزیون در یادداشتی اختصاصی برای گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «تیتر یک» نوشت: اخیراً با پخش مستند ۳۰ دقیقهای عمامهصورتی از شبکههای مجازی واکنشهای متفاوتی از نسل جوان تا منتقدان اجتماعی و سیاسی میبینیم، نقدهایی که شاید لازم به تأمل بیشتری نسبت به مسائل دیگر داشته باشد. مستند عمامهصورتی ساخته حسین شمقدری پسر جواد شمقدری (رئیس سازمان سینمایی دوره احمدینژاد) است. شمقدری با تولید این مستند حرفهای ناگفته جامعه یا بهتر است بگوییم حرفهای غیر قابل پخش از صدا و سیما را از دل مردم عام بهخصوص نسل جوان بیرون کشیده است. این کارگردان با تمرکز بر امربهمعروف و نهیازمنکر بهواسطه یک روحانی میانسال قصد بر این داشته تا واکنش دختران و پسران جوان را به حجاب واکاوی کند. بهنوعی که بهصورت مستقیم این روحانی (حجتالاسلام حسین صفری) با دختران بیحجاب به گپ و گفتگویی میپردازد که شاید جنجالی به نظر برسد.
اما شاید در ذهن مخاطب این پرسش مطرح شود که مسئله اصلی این مستند چیست و به دنبال چه واقعیتهایی است؟ ابتدای این مستند با عنوانکردن یک چالش ورزشی از سوی این روحانی بیان میشود، چالشی که ذهن مخاطب را درگیر میکند و در نهایت با چالشی عمیقتر روبهرو میشود. اینکه چرا این روحانی وارد این حیطه میشود و سر صحبت حجاب را با جوانان باز میکند، براندازی همین گره در این داستان است. گِرِهی که در نظر اول جذاب به نظر میرسد؛ اما با پیش رفتن متوجه این میشویم که شاید انداختن گره در جامعه عمدی باشد. به همین منظور عمامهصورتی یک چالش درونجامعهای محسوب میشود که در دل جوانان موج میزند، چالشی با عنوان بیحجابی؛ آن هم پس از اتفاقات اخیر در جامعه.
عمامهصورتی به دنبال حلکردن و راهگشایی این مسائل نیست؛ بلکه به دنبال نشاندادن عمق فاجعه است، فاجعهای که این روزها در گوشهوکنار زندگیمان وجود دارد و دیگر چیز عجیبی نیست. زمانی که دختر جوان با پوشش نامناسب صورتبهصورت روحانی از عمق نفرتی حرف میزند که توهین به نظام و اسلام درون آن غوطهور است، چه معنایی میدهد؟ چرا این صحبتها باید پخش شود؟ آیا این نظام جمهوری است که تسلیم خواستههای جوانان شده یا نفاقی است که فرهنگ غرب از مرزهای اسلام عبور کرده است؟
آزادی بیان حد و مرزهای نظام جمهوری را رد کرده است
تا چند سال پیش بیانکردن خیلی از مباحث در جامعه جرم محسوب میشد؛ اما حال میبینیم که خیلی فراتر از این عناوین پیش رفته است. نظامی که آخوند حد و حدود و مرزهایی داشت که حتی کسانی که مخالف بودند، حق نداشتند در عموم جامعه مخالف او باشند و به مخالفت از او با صدایی شیوا از او و همنسلان و همعقیده او بد بگویند. این آزادی تا کجا پیش رفته است؟ آیا با چنین وضعی هنوز هم برخی از مردم عقیده دارند که نهتنها آزادی ندارند؛ بلکه آزادی بیان عقیده خود را هم ندارند؟
بااینحال این مستند با چنین چالشی در قدم اول نشان از ساختارشکنی و شکستن برخی از تابوهایی است که تا چند دهه اخیر حق بیان خیلی از مسئلهها هم نبود؛ اما کارگردان با شکستن برخی از موانع بحث بیحجابی با عناوین امربهمعروف و نهیازمنکر را با سیستم اقتصادی و سیاسی کشور متصل کرده است. این مستند با مطرحکردن فسادهای اقتصادی از برخی آقازادهها تا ویلاهای لاکچری در شمال کشور و کاخ شاه در دوران پهلوی به سمت بیحجابیهای امروز رفته است. این که چه فسادهایی در شمال کشور است که تنها در تهران و شهرهای دیگر اجازه بیان آنها را ندارند و چهقدر هم زبان و همنشین شدن با جوانانی که تفریحشان کافهگردی و بیحجابی و وقت گذراندن با دوست و رفیقشان بوده، نشان از نبود ثبات عقیدتی در میان این جامعه است.
«عمامهصورتی» بیان قدرت بسیار بالایی از زبان جوانان پیدا کرده است و این قدرت ناشی از درنظرنگرفتن همان تابوهاست. این مستند اگرچه در برخی از سکانسهایش کیفیت برایش مطرح نباشد؛ اما تنها دغدغهای که به دنبال آن میرود همان ملزومات مسئلهای است که برایش بهعنوان چالش مطرح شده است.
آنچه مستند عمامهصورتی میخواهد بگوید همان خط سیر عریضی است که آن جوان بیان میکند، خطی که ستونهای بزرگراه تا به نزدیک حرم میشوند، دیگر مسیرشان عوض میشود و شاید منظور این حرف این باشد هر کسی هر کاری دلش میخواهد نباید در این نظام انجام دهد، چراکه این نظام همان حرمی است که همه به احترام و قانونی که در آن وجود دارد تمام ظواهر تغییر پیدا میکند.
این مستند به لحاظ جامعهشناسی جای بحث و گفتگوهای بسیاری دارد و باید منتقدان با هر عقیدهای به نقد و بررسی آن بپردازند. اما آنچه واقعیت دارد این است که عمامهصورتی شاید به نظر برسد مستند خوبی است و حکایت از دلِ پُر جوانان دارد؛ اما قطعاً صدماتی هم در پی خواهد داشت و سوءاستفادهگران به منفعت خود از آن برداشت میکنند. با اینحال میتوان پی به معضلاتی برد که شاید دیگر هیچوقت راه حلی برای تصحیح آن نباشد، چراکه اینگونه نفرت و انزجار در دل جوانان را تنها یک فرهنگسازی عمیق و رسانه خوب و مؤثر میتواند به مرور این معضلات را کمرنگ کند. به همین خاطر مسئولان و ارگانهای مختلف نظامی اگرچه شاید در این عمل مقصر باشند؛ اما نباید روند گذشته را تکرار کنند چراکه ذهن جوانان و مردم نیازمند مرهمی است که تنها تسکین یابد نه تشویشی دوباره به انجام برسد. آنچه این مستند در کلام آخر مدنظر دارد همان فرمایشات مقام معظم رهبری در انتهای این اثر است؛ «امربهمعروف و نهیازمنکر تنها منحصر به حجاب و زنان نمیشود؛ بلکه در همه امور آن هم متناسب با زمان حال باید انجام شود.»
الهه ملاحسینی _ تیتر یک
انتهای خبر/
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده