پاسخ اجمالی به شبهات وهابیت
گروه دین و اندیشه «تیتریک»؛
سوال: آیا اموری همچون زیارت معصومین (ع) و امام زادگان (ع) و اهل قبور، توسّل و استمداد از ارواح معصومین (ع)، ساختن بقعه و بارگاه، تبرک جستن به قبور آنان، نذر و شفاعت و طواف به دور حرم های آنان شرک است؟پاسخ اجمالی:
هیچکدام از اعمال مذکور، مادامی که بدون اعتقاد به الوهیت و ربوبیت (یعنی فاعلیت استقلالی) صورت بگیرد شرک محسوب نمی شود. علمای شیعه و سنّی و عموم مسلمانان تا قبل از ظهور ابن تیمیه، حفظ آثار گذشتگان و تعظیم و تکریم آنان را مطابق شریفه ۳۲ کریمة حج مصداق بارز تعظیم شعائر و در راستای اندیشة توحیدی می دانستند و می دانند (وَ مَن یُعَظِّم شعائر الله فَاِّنَها مِن تَقوی القُلُوب): اما ابن تیمیه در نگاهی بسیار سطحی موارد فوق را شرک در عبادت دانست. عمدة دلایل وی استناد به روایاتی است که از حیث سند و دلالت بر مطالب در غایت ضعف و سستی است و مخالف قرآن و سنّت پیامبر (ص) و فعل صحابه و عقل، فطرت و وجدان سلیم است.
پاسخ تفصیلی:
۱- تبرک جستن به قبور و اشیاء منتسب به معصومین (ع): برکت یعنی خیر و تبرّک جستن یعنی طلب خیر کردن از خداوند بواسطة چیزی، به عنوان مثال تبرک جستن به قرآن یعنی از خداوند طلب کنیم خیری را که در قرآن نهاده را به ما عنایت کند؛ چه اینکه سنّت خداوند بر این قرار گرفته که خیر را از طریق اسباب به ما برساند مثلاً سبب شفا از بیماری در داروست.
خداوند در چندین آیه صحت تبرّک جستن به اشخاص و اشیاء را تأیید نموده است از آن جمله است:
الف) تبرّک جستن یعقوب (ع) به پیراهن یوسف (ع) (در شریفه ۹۳ و ۹۶ کریمه یوسف)
ب) تبرّک جستن قوم بنی اسرائیل به صندوقی که وسائل شخصی موسی (ع) در آن نگهداری می شد (سورة مبارکه بقره آیه ۲۴۸)
ج) دستور خداوند مبنی بر تبرّک جستن به مقام ابراهیم (ع) (سوره مبارکه کهف آیه ۲۱) همچنین در تاریخ ثبت است که مسلمانان به آب وضوی رسول خدا (ص)، باقی ماندة غذای آن حضرت، منبر رسول خدا (ص) و به مرقد مطهر آن حضرت جهت استشفاء، تقرب به خدا و… تبرّک میجستند و رسول خدا (ص) آنها را از این امور منع نفرمودند.
۲- زیارت معصومین (ع) و امام زادگان و اهل قبور: زیارت یعنی برقراری ارتباط قلبی با مزور و بهره مند شدن از صفات خوب آنان و این هیچ ربطی به شرک در عبادت ندارد. زیرا عبادت یعنی پرستش کسی که او را مبدء مستقل در تدبیر و انجام امور عالم می دانیم. بنابراین تنها، فروتنی، شرک است که همراه با اعتقاد به ربوبیت و الوهیت مزور باشد. قرآن کریم در شریفة ۲۷ کریمه اَسراء دستور خضوع در برابر والدین را می دهد و در شریفة ۳۴ کریمه بقره خداوند به فرشتگان دستور، سجده بر آدم را داده با مختصر توجه ای به متن زیارتنامه ها میبینیم که زیارتنامهها مملو از اذکار توحیدی و یاد خداست ضمنا روایات بسیاری از رسول خدا(ص) نیز در باب زیارت وارد شده از جمله حضرتش فرموده اند. مَن زارَ قَبری و جبت لَهُ شفاعتی (کتاب السُّنَنُ الکبری جلد ۵ ص ۵۲۴).
۳- توسّل و استمداد از ارواح معصومین (ع) و حاجت خواستن از آنان: خداوند متعال در شریفه ۳۵ کریمه مائده می فرماید: «یا ایها الذینَ آمنوا اِتَّقُواالله و ابتَغُوا اِلَیهِ الوَسیلَه» یعنی ای مؤمنین تقوی پیشه کنید و وسیله ای برای تقرب به سوی خدا بجوئید.
پیامبر (ص) فرمودند: «منظور از وسیله ما هستیم»[۱] مسلمانان، معصومین (ع) را بخاطر قربی که به خداوند دارند وسیله و واسطه بین خود و خداوند قرار می دهند تا حاجاتشان را از خداوند بخواهند و این عمل طبق آیة مذکور دستوری است که خداوند در قرآن مجید به آن امر فرموده است. خداوند متعال در شریفهی ۹۷ و ۹۸ کریمهی یوسف می فرماید: «فرزندان یعقوب، پدرشان را بین خود و خدا واسطه قرار دادند تا برای آنها استغفار کند و یعقوب نیز پذیرفت» در حالی که پیامبران(ع) از شرک بری هستند و حتی خداوند متعال در شریفة ۶۴ کریمهی نساء دستور داده که علاوه بر استغفار، از پیامبر (ص) نیز بخواهند که برای آنان استغفار کند و باز خداوند متعال در شریفة ۶۰ کریمهی بقره می فرماید: «قوم موسی (ع) از او خواستند تا به رفع مشکلشان در پیشگاه خداوند دعا کند»
۴- ساختن بقعه و بارگاه: رسول خدا (ص) را در همان اتاقی که از دنیا رفت، دفن کردند و آن اتاق مسقف بود. بنابراین اگر مسلمانان از آموزه های رسول اکرم (ص) حرام بودن بقعه و بارگاه را استنباط کرده بودند، رسول اکرم (ص) را در آنجا دفن نمی کردند. باید توجه داشت که مسلمانان این عمل را به عنوان تعظیم شعائر و تکریم بندگان عزیز خداوند انجام می دهند و می خواهند بگویند یکی از بندگان عزیز خدا در اینجا دفن شده است و هیچ ربطی به شرک ندارد. زیرا هر تعظیمی شرک نیست و تعظیم هر آنچه که به پروردگار عالم منسوب باشد تعظیم شعائر است و خداوند در شریفة ۳۲ کریمهی حج به تعظیم شعائر دستور داده است.
خداوند در شریفة ۲۱کریمه کهف می فرماید:«هنگامی که ماجرای اصحاب کهف برملا شد مردم برای دیدن آنها شتافتند پس پیشنهاد کردند یادبودی برای آنان ساخته شود» و این در حالی است که خداوند این عمل آنان را سرزنش نکرده است.
۵- طواف به دور قبور: اگر طواف به دور قبور شرک است پس چرا خداوند دستور داده است، هنگام طواف به دور حجر اسماعیل که شامل قبور حضرت اسماعیل (ع)، هاجر (س) و بسیاری از پیامبران الهی است، طواف کنیم؟
۶- نام کسی را در کنار نام خدا بردن: خداوند درشریفه ۷۴ کریمهی توبه نام پیامبرش را در کنار نام خود آورده است.
۷- سلام و لعن بر مردگان: خداوند در شریفة ۷۹، ۱۰۹، ۱۲۰، ۱۳۰ و ۱۸۱ کریمهی صافات بر پیامبرانش سلام داده و در ۶۴ / احزاب، ۱۶۱/ بقره، ۶۸ / توبه، ۸۷/ آل عمران بر ظالمین لعنت فرستاده است.
۸- سر بر مُهر گذاشتن: برای شیعیان سجده بر مُهر موضوعیت ندارد بلکه ملاک سجده بر خاک است و مُهر وسیله ای است که سجده بر خاک را در هر مکان سهل و آسان می کند. ضمن این که شرک مربوط به مسجود می شود در حالیکه مُهر مسجد است نه مسجود و دلیل نقضی بر شرک نبودن این عمل اینکه اگر سجده بر مُهر شرک است. پس سجده بر زمین و موکت و فرش و… هم شرک است.
۹- برگزاری مراسم جشن و سرور: خداوند متعال در شریفه ۱۱۴ کریمهی مائده می فرماید: «عیسی (ع) از خداوند تقاضای نزول طعامی از آسمان کرد تا بر ایشان عید باشد» آیا تولد یک پیامبر و امام به اندازة مائدة آسمانی ارزش ندارد و مایة جشن و سرور نیست؟
۱۰- هر ذکری جز یا الله: خداوند در شریفة ۹۷ کریمهی یوسف می فرماید: یا أبانا اِستَغفرلَنا. آیا «یاأبانا»خواندن یعقوب شرک است؟ اگر بگوئید یعقوب زنده بود می گوئیم بنابر شریفة ۱۶۹ کریمهی آل عمران اهل بیت (ع) هم زنده اند.
۱۱- در آوردن کفش در اماکن مقدس: خداوند در شریفة ۱۲ کریمهی طه به حضرت موسی (ع) می فرماید: فَاخلَع نَعلَیک اِنَّک بِالوادِ المُقدَّسِ طوَی.
۱۲- شفاعت: اعتقاد به شفاعت شرک نیست زیرا خداوند در آیات ذیل به مسألة شفاعت تصریح فرموده است. ۹۷ و ۹۸/ یوسف، ۶۴ / نساء ، ۷۹/ اسراء ، ۲۵۵/ بقره، ۸۶/ زخرف ، ۲۶/ نجم ، ۳/ یونس، ۸۷/ مریم، ۱۰۹/ طه، ۲۸/ انبیاء و ۲۳/ سبأ و منظور از آیاتی که شفاعت در آنها انکار شده، شفاعت مستقل و بدون أذن الهی است، زیرا در آیاتی که شفاعت مورد قبول واقع شده است أذن و اجازه الهی مطرح شده است.
۱۳- نذر کردن برای غیرخدا: نذر کردن آن است که انسان ملتزم شود کار خیری را برای خدا بجا آورد یا کاری را که بجا نیاوردن آن بهتر است برای خدا ترک کند. آنچه که شیعیان در نذر انجام می دهند این است که اگر حاجتشان برآورده شود برای تقرب به خدا و جلب رضای خداوند، ثواب یک کار خیر را به روح یکی از اولیاء الهی هدیه می کنند. بنابراین و قتی میگویند: نذر می کنم برای امام حسین (ع) یک گوسفند قربانی کنم یعنی نذر می کنم تقرب به خدا بجویم با اهداء ثواب قربانی به امام حسین (ع). کما این که صیغة نذر اینگونه است که باید بگوئیم: «برای خداست بر من که اگر حاجتم برآورده شود فلان کار خیر را انجام بدهم» لذا وقتی می گویند لِلحُسَین (ع) منظور از این لام، لام انتقاع است مثل لام در آیه شریفة ۶۰ سورة توبه: اِنَّما الصدقات لِلفقراء که لام آن لام انتفاع است.
۱۴- قسم به غیر خدا: اول این که از نظر دین مبین اسلام فقط قسمی اعتبار دارد که به نام خدا باشد و اگر کسی به خداوند قسم یاد کند و عمل نکند کفّاره دارد. اما اگر به دیگری قسم بخورد و عمل نکند کفاره ندارد چون در اصل قسمی منعقد نشده است. اگرچه از این باب که دروغ گفته مرتکب گناه شده است. دوم این که اگر قسم خوردن به غیر خدا حرام است و شرک پس چرا خود خداوند به غیر خودش قسم خورده؛ به خورشید و ماه و ستارگان و… و سوم اینکه در روایات فراوانی مشاهده شده که پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) به غیر خداوند قسم خورده اند از جمله رسول اکرم (ص) به جان خویش قسم می خورده به عنوان مثال پیامبر (ص) فرموده اند: به جان خودم قسم اگر امر به معروف و نهی از منکر کنی بهتر است تا اینکه سکوت نمائی (مُسنَد احمد بن حنبل ج ۵ ص ۲۲۴) و این در حالی است که رسول اکرم (ص) در شریفة ۲۱ کریمهی احزاب اسوه و الگو معرفی شده است.
منابع
۱) الوهابیة فى المیزان نوشته استاد سبحانى ص ۴۶
۲) الملل و النحل استاد سبحانى ج ۴ ص ۲۵
۳) الملل و النحل ج ۴ ص ۳۳۲
۴) الملل و النحل استاد سبحانى ج ۴ ص ۳۳۳
۵) الملل و النحل ج ۴ص ۳۳۲
۶) الملل و النحل استاد سبحانى ج ۴ ص ۳۳۵
۷) الملل و النحل استاد سبحانى ج ۴ ص ۳۳۷
۸) الوهابیة فى المیزان ص 40
منبع:صاحب نیوز