«تیتر یک» گزارش میدهد؛
سوء مدیریتها تئاتر البرز را فلج کرد
پیشینه تئاتر در البرز به پیش از انقلاب بازمیگردد، به زمانی که این هنر در قالب نمایشهای آئینی، تعزیه و روحوضی اجرا میشد.
به گزارش گروه استانی «تیتر یک»؛ پیشینه تئاتر در استان البرز به دوران پیش از انقلاب بازمیگردد، به زمانی که این هنر در قالب نمایشهای آئینی، تعزیه و روحوضیها اجرا میشد و مخاطبان زیادی داشت.
تئاتر البرز تا دهه ۴۰ به شکل سنتی توسط گروههای مختلف پیگیری میشد و در اواخر دهه ۴۰ با اجراهای دانشآموزی و آموزش هنرمندان این رشته در مدارس تئاتر شکل و رنگ تازهای به خود گرفت، بعد از شکلگیری انقلاب تئاتر به محیط دانشجویی هم راه پیدا کرد.
همه این مطالب حاکی از آن است که تئاتر در البرز هنر تازهای نیست و بیش از چند دهه قدمت دارد و هنرمندان زیادی از ابتدا تاکنون برای رشد و توسعه این رشته خاک صحنه خوردهاند.
داشتن پلاتوی تخصصی و استاندارد، اطلاعرسانی نامناسب در خصوص تئاترهای روی صحنه، ضعف در اقتصاد هنر نمایش در البرز، نداشتن مخاطب عام، قرار گرفتن مکان تئاتر شهر در نقطهای کور، عدم حمایت و... مهمترین مشکلات تئاتر استان البرز است که هنرمندان این هنر بارها به گوش مسئولین استانی رساندهاند اما همچنان با این مشکلات دست و پنجه نرم میکنند و این بیمهریها هنر تئاتر را در البرز به سختی سرپا نگه داشته است.
حسین شوندی، دبیر اجرائی تئاتر البرز، ناظر اجرائی جشنواره تئاتر فجر کشور و از اساتید برجسته و پیشکسوت هنر نمایش استان به مناسبت روز جهانی تئاتر در گفتگو با خبرنگار «تیتر یک» گفت: تئاتر انعکاس زندگی انسانی روی صحنه است. انسان از بدو تولد و از هزاران سال قبل تا به الآن اضطرابی بنیادین دارد که در این دنیا و کائنات کجا هستم؟ من که هستم؟ چرا باید اینجا باشم؟ این پاسخ بنیادین اتفاق نخواهد افتاد مگر اینکه انسان سؤال و پرسش خود را مطرح کند، شاید پاسخی برای آن پیدا کند، این پرسش را ابتدا در تنهایی خود با خلق مناسک انجام میدهد، اما به تدریج احساس میکند که این پاسخ را دریافت نمیکند، مناسک را جمع کرده و پرسشها را به اشتراک میگذارند، در یک حرکت مناسک جمعی این پرسش عظیم مطرح را میکند و این اضطراب به اشتراک گذاشته میشود، اینجاست که میبینیم انسان به دنبال معنابخشی به زندگی خود است، بحث تمام مسائل این است که تئاتر حاصل اضطراب بشر بر روی زمین و صحنه جایی است که این اضطراب مطرح میشود و پاسخی برای آن شاید پیدا شود.
وی ادامه داد: هنرمند این اضطراب را روی صحنه با مخاطب به اشتراک میگذارد که شاید مخاطب هم بتواند پاسخی برای آن پیدا کند، به نظر من کارکرد و تعریف تئاتر این است.
شوندی به خاستگاه تئاتر اشاره کرد و افزود: در کتابهای درسی، دانشگاهی و منابعی که از غرب ترجمه شده است، همه متفقالقول هستند که خاستگاه تئاتر از مناسکی است که برای خدایان یونانی بوده که در گذشته متولد شده است، این تعریف، تعریفی غلطی نیست اما برای تئاتر اروپایی است. آیا خاستگاه تئاتر آفریقایی، ایرانی، آسیای جنوب شرقی مثل چین، هند، پاکستان، ویتنام و ژاپن هم غربی است؟ خیر این چنین نیست دقیقاً تئاتر آنها هم آئینها و مناسکی است که انسانهای گذشته آنجا خلق کردهاند، آنها هم شکل روایت خود را از آئینهایشان گرفتهاند؛ برای همین است که شکل روایت تئاتر ما در جهان متفاوت است، هر ملتی روایت خاص خود را دارد، گونههای روایتی خاص خود را دارد، محتواها همه یکی هستند.
قدمت تاریخی تئاتر در ایران زیاد است
این مسئول تصریح کرد: انسان به دنبال معنابخشی به زندگی خود است و هرکس و هر ملتی شکل روایت خود را به کار میگیرد. قدمت تاریخی نمایش در ایران زیاد است؛ بعضی منابع را داریم و برخی منابع از بین رفته، اما وقتی نگاه میکنیم، از صدها سال قبل انواع روایتها را مانند نقالی، پرده خوانی، نمایشهای آئینی، آیینهای نمایشی متفاوت را داشتیم.
وی گفت: وقتی آئینها را در هشت گروه شاخص مثل کار، درمانی، شادمانی، سرگرمی، رزمی، حماسی، سوگواری و مذهبی دستهبندی میکنیم که هزاران زیر شاخه دارد یعنی وقتی میگوییم آئینهای درمانی که مراسم رقص خنجر در گرگان یکی از آن است و انواع مختلف دارد، بر اساس هر قوم که در کدام جغرافیا زندگی میکند، شکل هر آئین متفاوت میشود.
خاستگاه تئاتر ما ایرانی است
شوندی ادامه داد: خاستگاه تئاتر ما باید ایرانی باشد، چون تئاترِ کپی که حدود صد سال پیش از غرب وارد شده که هنوز هم با روح ما بیگانه است برای این که با ساختار و فرهنگ ما عجین نشده است، ما نمایش ایرانی داریم که قرنها است که اجرا میشود، تعزیه هم از دل اینها بیرون آمده و گونه نمایشی شده است.
این هنرمند افزود: بزرگترین مشکلات گروههایی که در البرز ثبت شدهاند، نبودن زیر ساخت و نداشتن امکانات است، یک گروه که شامل ده تا پانزده نفر هستند، باید امکاناتی داشته باشند که دور هم جمع شوند و سالها با همدیگر کار کنند اما متأسفانه مشکلات مالی و نداشتن هیچ گونه امکانات باعث میشود که نتوانند انسجام لازم و آرامش خاطر برای کار ماندگار داشته باشند، برای همین بعد از یک کار کوچک از هم جدا میشوند و کنار هم قرار نمیگیرند، چون جاذبهای وجود ندارد که اینها کنار هم قرار گیرند.
۱۲۰ گروه نمایشی در سال ۱۳۸۰ در البرز به ۲۰ گروه نمایشی در سال ۱۴۰۰ تبدیل شد
وی بیان کرد: مشکل دیگر مسئله ظرفیت هنر تئاتر استان البرز است، در سال ۱۳۷۹ و ۱۳۸۰ اولین جشنواره نمایشگران فردای تئاتر در حوزه هنری کرج برگزار شد و ۱۲۰ گروه نمایشی شرکت کرده بودند، ۲۳ سال گذشته ۱۲۰ گروه نمایشی فعال پویای زنده با انگیزه داشتیم که با عشق کار میکردندکه الآن ما توانستیم ۲۲ گروه ثبت کنیم که فعال هم نیستند، آن انرژی کجاست؟ کجا هستند آن مدیریتهایی که سالها بعد با میلیاردها بودجه و امکانات نتوانستند هیچ اتفاقی را به وجود بیاورند، نه تنها نتوانستند ۱۲۰ گروه را هزار گروه کنند بلکه آنها را ۲۰ گروه کردند، همه اینها به مدیریت برمی گردد، سرنخ تمام مشکلات ما سوء مدیریت و بیدانشی مدیران ما است.
غالب مدیران فرهنگی ما ماهیگیر هستند
شوندی گفت: امسال من مسئول انتخاب تئاتر فجر بودم، من به سراسر کشور رفتم و آثار را انتخاب کردم، همه کارها را دیدم، از بین آنها حدود ۴۰ کار انتخاب کردیم که در جشنواره بینالمللی فجر روی صحنه رفت. به سراسر ایران رفتم با همه گروهها صحبت کردم، اطلاعاتی که دارم اطلاعات روز است، غالب مدیران فرهنگی ما ماهیگیر هستند، قلابها را آویزان کرده و پی کار خود رفتهاند، شانسی ماهیای به قلاب آنها گیر میکند و همه بدو بدو و شادی کنان، طبل کوبان، پای بر زمین کوبان میآیند که ما شکار کردیم، مدیر در اتاق خود نشسته است، یک گروهی که میخواهد تئاتری کار کند، متنش را به آنجا میبرد، بعد از اینکه از هفت خان میگذرد، میگویند کار کن، او میرود خودش همه هزینهها را انجام میدهد و اجرا که میبرد؛ همه با او عکس میگیرند و میگویند، این رزومه کار ما است و در حوزه مدیریت این اندازه کار شده است، در حالی که تو کجا بودی؟ او زحمت کشیده است از جیب خود خرج کرده است، از پدر و یا مادر قرض بگیرد، پول چایی را خودشان تأمین میکنند، پیاده از خانه به محل تمرین میآیند که پول تاکسی ندهند، بعد کاری تولید میشود و شما که بیانصاف هستید، عکسی با آنها میگیرید و هیچ کمکی هم به آنها نمیکنید؛ این دردآور است، از دردآور بودن شاید گذشته باشد و فاجعه است.
این مسئول ادامه داد: تئاتر یعنی خردورزی، کشف و شهود، رسیدن به حقایقی که شایسته به اشتراک گذاشتن با مخاطب است ما باید در این فضا حرکت کنیم اما متأسفانه امکانی فراهم نمیکنیم که هنرمندان در این مسیر حرکت کنند، بعد انتقاد میکنیم که چرا محتوای بیارزش تولید شد. برای یک کار با محتوا باید زحمت کشیده و پژوهش شود، کارشناسان به همدیگر کمک کرده و متن ارزشمندی بنویسند، بازیگران نخبه کنار هم قرار بگیرند، امکانات و زیر ساختهای کافی برای آنها تهیه شود تا کاری ماندگار تولید شود، اما ما کمک به این شرایط نکردیم و انتظار داریم.
مسئولان دید مثبت به تئاتر ندارند/ تئاتر یک فرصت بیبدیل است
وی گفت: در بسیاری از استانها این اتفاق نمیافتد. اگر بخواهیم یک تئاتر گروهی استاندارد در ایران درست کنیم، نباید هزار گروه تئاتری را درست کنیم و به هیچامیدی رها کنیم، در هر شهر ۵ گروه تئاتر درست کنیم، ۵ پیشکسوت با تجربه، دانای خرمند را بیاوریم تا سرپرست این گروهها شوند و به آنها سالن اجرا، دفتر کار و سالانه مشخص دهیم، اینها کارهای ارزشمند ماندگار انجام دهند تا در سراسر دنیا اجرا شود. متأسفانه به این جایگاه نرسیدهایم، این آفت مدیریت بیتجربه ما است که نگاه و جهان بینی او آن قدر گسترده نیست که تئاتر را فرصت ببیند و این گونه برای آن برنامهریزی کند.
وی ادامه داد: مکان، یکی از مشکلات و معضلات اساسی تئاتر کشور و البرز است، سالهای متمادی است که مدیران وعدههای دروغین دادهاند که اینجا را درست میکنیم و سنگهای بزرگ برداشتهاند و هیچ کدام را هم نزدند، حداقل کاری را هم انجام ندادهاند و مطالبه ما این است که تئاتر شهر کرج را درست کنیم، سالن کوچکی در پارک بسازیم، شورای شهر حرف زد و هیچ کدام را عمل نکرد، هر مسئولی میآید، بلافاصله این وعدهها را میدهد و عمل نمیکند، نمایندگان وقتی به مجلس میخواهند بروند، این شعارها را میدهند ویه هیچ کدام عمل نمیکنند، هزاران وعده عمل نشده تل انیار شده و مانده است و من نمیدانم که چه زمانی میخواهد این اتفاق بیفتد، چه زمانی قرار است که از میلیاردها میلیارد پول بیت المال که در جاهای بیربط خرج میکنیم، سالنهای شایستهای برای فعالیتهای فرهنگی شهرمان درست کنیم، چه زمانی میخواهیم به این فکر افتاده و به این فهم برسیم.
مسئولان بدانند؛ توجه به فرهنگ و هنر یک ضرورت است
شوندی بیان کرد: امیدوارم روزی مدیران فرهنگی و شهرداری ما به عقل بیایند، به این فهم درست برسند که این ضرورت مهم و فرهنگی میباشد و از نان شب واجبتر است، آنقدر ساختمانهای بیربط و بیخود در شهر ساخته میشود اما نمیخواهند سالن تئاتر شهر را بسازند، نقشه و زمینش آماده است و بهانهای نیست که بگوییم نمیشود، فقط کافی است عنایت و همتی باشد، البته اینها در فهم درست به وجود میآید، فهم از این نظر که تئاتر یک رسانه بسیار پرقدرت و کاراست؛ ما هنوز به این نرسیدهایم چون فهمش را نداریم که این رسانه را بشناسیم و بدانیم که چقدر قدرتمند و کارساز است. اگر واقعاً میفهمیدیم که چقدر ارزش دارد تا به الآن تمام هزینههای بیربط شهر را که خرج کردهایم را در اینجا خرج کرده و این ساختمان را درست میکردیم.
وی ادامه داد: حدود ۲۲ گروه نمایشی در کرج ثبت شده است که فعال یا غیر فعال هستند که حدود ۱۶ سال گذشته کارشناسان، طرح ناپخته استقرار گروهها را ارائه دادند و مدیران وقت تئاتر آن زمان هم ذوقزده فکر کردند که میخواهند کاری بسیار بزرگ و با عظمت انجام دهند، خواستند که در استانها گروهها ثبت نام کنند و گروهها تشکیل شود و فعالیت کنند، نفس این عمل بسیار قشنگ است که ما گروه نمایشی تشکیل دهیم که مجموعهای از تخصصهای تئاتری باشد و برنامه یک ساله، سه ساله و پنج ساله بریزند و با همدیگر کار کنند این صورت اصلی است، اما در عمل در استان البرز ۲۲ گروه تشکیل و بهامان خدا رها شد. شاید سالی یک یا دو میلیون تومان به آنها کمک کنند اگر پولی بیاید اما در اصل به حال خودشان رها شدهاند.
شوندی افزود: در کشورهایی که تئاتر پیشرفته دارند به گروها اهمیت داده میشود و در یک گروه مجموعهای از تخصصهای مختلف در حوزه تئاتر وجود دارد و این گروه به شهرداری برنامه میدهد و در سول دو الی سه سال روی تئاتر خود کار و پژوهش میکنند و در نهایت یک اثر فاخر را روی صحنه میبرند و ماندگار و تاریخی میشود اما در کشور ما نمایشنامه نوشته نشده، روی صحنه میرود و کار سر دستی و ناپخته اجرا میشود.
تئاتر دم دستی، مخاطب را از سالنهای نمایش فراری داد
این هنرمند تصریح کرد: یکی از دلایل کمبود مخاطب تئاتر را اجرای نمایش دم دستی و نازیبا عنوان کرد زیرا مدیران به دنبال رزومه خود هستند و برای اثر فاخر هزینه نمیکنند و خروجی آن اقتصاد ضعیف هنر و صندلیهای خالی سالنهای نمایش میشود.
برخی از مدیران تئاتر را تهدید میدانند
شوندی گفت: دو نوع مدیر فرهنگی داریم که با آنها کار میکنیم و درگیر هستیم؛ یک مدیر خردمند و باتجربه که تئاتر را فرصت میبیند و یک مدیر بیسواد و بیتجربه که بر اساس شایسته بودن روی کار نیامده و تئاتر را تهدید میبیند، این نکته بسیار اهمیت دارد. وقتی من تئاتر را فرصت میبینم تمام انرژی خود را جمع کرده و امکانات را فراهم میکنم که تئاتر را جریان بخشی و فعال کنم تا صحنهها دائم پر شود، چون اعتقاد دارم، رسانهای پر قدرت است که میتواند در ارتقاء فرهنگ جامعه و اخلاق شهروندی جامعه مؤثر باشد. این نوع مدیر را باید با چراغ فانوس بگردیم و آخر هم پیدا نمیکنیم، خیلی کم هستند، در مقابل مدیران بسیار بیتجربه زیاد داریم که اینها تئاتر را تهدید میدانند و سعی میکنند، هیچ اهمیتی به آن ندهند و بیاعتنا از کنارش رد شوند؛ اگر قرار است جشنوارهایی برگزار شود؛ برای رفع تکلیف برگزار میشود و اگر قرار است که گروهی را حمایت کنند، از گروهی حمایت میکنند که حرف دل آنها را میزند.
وی ادامه داد: متأسفانه این نوع مدیران تعریفشان از تئاتر این است که کودکشان وقتی به مهد کودک میرود، تئاتری در آن مهد بازی کرده و ایشان را به آن مهد کودک دعوت میکنند که در آن جلسه حضور داشته باشد، وقتی میبیند فرزندش نمایش کوچکی در مهد کودک بازی میکند، الگوی ذهنیاش میشود و همه جا فکر میکند که تئاتر یعنی این و هیچ گاه هم مطالعه نمیکند تا ببیند تئاتر این نیست و چیز دیگری است، اینها آفتی هستند که متأسفانه بر بدنه فرهنگ ما چسبیدهاند و مشکل ایجاد میکنند.
هنرمندان تئاتر با وجود همه کم و کاستیها کار میکنند
این هنرمند افزود: خواهران، برادران و فرزندان من از ما سنی گذشته است، شما که میخواهید شروع به کار کنید؛ درست است که کمبودها و کاستیها هست و به این زودیها برطرف نخواهد شد اما به یاد داشته باشید که این مسئولیت سنگین به دوش شما است، شما پیامبران صلح و آگاهی هستید که جامعه را به تحول میرسانید و فرهنگ را حفظ، گسترش و ارتقاء میدهید، نسلهای آینده را تربیت میکنید، با هنرتان انسانیت را ماندگار میکنید و همه زیباییهای موجود در فرهنگها را با مخاطب به اشتراک میگذارید، میدانم سخت است اما چارهای نیست این به دوش ما است و باید به جلو برویم، یک راه بیشتر نداریم آن هم رفتن به جلو است و عقب گردی وجود ندارد، آرزو میکنم که موفق و شادمان باشید.
هنرمند، احترام، ارزش و جایگاه میخواهد
وی گفت: مهمترین مشکلات و دغدغههای هنرمندان تئاتر البرز احترام، ارزش و جایگاه هنر نمایش و هنرمندان است، باید بفهمیم که مدیر، خود نقشی در ارتقائ فرهنگ جامعه ندارد؛ فقط برنامهریزی کرده، زیرساختها و امکانات را فراهم میکند، وظیفه هنرمند است که با پژوهش و تولید آثار هنری و ارائه آن به مخاطب به مخاطب آموزش میدهد که تو جایگاه انسانی بالای داری و آداب معاشرت جزئی از زندگی تو است، چطور با روابط اجتماعی با مردم صحبت و زندگی کنید، ارتباط بگیرید، اخلاق شهروندی را رعایت کنید، شهر را تمیز نگه دارید، همه اینها را هنرمند و نه مدیر فرهنگی با مردم در میان میگذارد.
شوندی بیان کرد: متأسفانه جایگاهها عوض شده است مشکل اساسی که ما داریم این است که وقتی حکمی به مدیری میدهند مثل این است که چون به او حکم دادهاند پس حکمت هم میداند، این توهم دانایی مدیران آفتی که ما را دچار کرده است. فکر میکند که در همه چیز استاد است و همه چیز را میفهمند در حالی که آنها فقط مدیر هستند، وظیفه مدیر که امکانات فراهم کند و هنرمندی که سالهای سال تجربیات و کشف الشهود در این عرصه را داشته باید با مخاطب مسائل را به اشتراک بگذارد، مخاطب را با خود همراه کندو فقط هنرمندان و نه مدیران و نه کارمند میتوانند انجام دهند.
قدمت هنر تعزیه در البرز حدود صد سال است
این هنرمند در خاتمه خاطرنشان کرد: برای قدمت تئاتر در استان البرز واقعاً تاریخ مشخصی نداریم اما وقتی به آئینهای تعزیه رجوع میکنیم که صدهای سال است، در منطقه طالقان و مناطق مختلف مانند ساوجبلاغ، کرج و اطراف اجرا میشود و نشان میدهد که اینها خاستگاه گذشتهای دارند که اگر ریشهیابی کنیم به قرنها قبل بر میگردد که ما آئینهای نمایشی داشتیم که از دل آنها این تعزیه را بیرون آورده و اینجا اجرا میکنیم.
ختم کلام اینکه هنرمندان تئاتر استان البرز با ذرهای توجه و حمایت بزرگترین کارها را در سطح کشور تولید و اجرا میکنند از مسئولین میخواهیم برای افتتاح پردیس تئاتر شهر کرج و همچنین فراهم کردن زمینه تبلیغات برای مردمیشدن تئاتر استان گامهای هرچند اندک بردارند تا چراغ هنر تئاتر با این قدمت دیرینه در استان روشن باقی بماند.
الهه ملاحسینی _ تیتریک
انتهای پیام/ل
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده