«تیتر یک»/
احیای بهاریهای گمنام از محمودخان ملکالشعرای کاشانی
امیررضا احمدی شاعر البرزی به احیاء و بررسی قصیدهای از «ملکالشعرای کاشانی» به مناسبت آغاز فصل بهار پرداخت.
به گزارش گروه فرهنگی «تیتر یک»؛ امیررضا احمدی شاعر البرزی به احیاء و بررسی قصیدهای از «ملکالشعرای کاشانی» به مناسبت آغاز فصل بهار پرداخت.
در میان موضوعات ناب شعر و ادبیات فارسی یکی از موضوعات بسیار استقبال شده و پرتکرار بین شاعران فارسی زبان قدمای ما، موضوع فرا رسیدن بهار، فصل سرسبزی و طراوت است که اکثر شاعران فارسی زبان با این موضوع شعری در میان آثار خود به یادگار گذاشتند.
در سرفصلهای موضوعی زبان و ادبیات فارسی آثاری که در توصیف بهار و سرسبزی و موسم شادمانی، نعمت و برکت خداوند سروده شدهاند، را با عنوان بهاریه میشناسیم.
بهاریه سرودههای ما پیشینهای مکتوب و غنی در زبان و ادبیات فارسی دارند که در توصیف بهار سروده و اکثراً در حسن ختام این اشعار به موضوعات ادبیات آئینی از جمله ظهور حضرت قائم (عج)، مولای متقیان علی (ع) و مدح و ستایش یکی از حاکمان زمان خود پرداختهاند. بهاریهها در میان آثار و اشعار قدمای ما در قالب قصیده و در معاصرین در قالب غزل نمود بیشتری داشته است.
به مناسبت فرا رسیدن فصل بهار طبق سلسله یادداشتهای پیشین در احیای آثار آئینی با تحقیقات و پژوهشهای فراوان در نسخ خطیام، در نسخه خطی دیوان محمودخان ملکالشعرا با واکاویهای فراوان به بهاریههای فراوان و سرشار از طراوتی رسیدم که اکثر آنان مختوم به مدح شاه قاجار، ناصرالدین شاه بود که به احیای یکی از آنان میپردازیم. تصویر نسخه خطی دیوان محمودخان ملک الشعرا را در کتابخانه شخصی حقیر مشاهده مینمایید. جناب محمودخان در دیوان خود فقط و فقط یک اثر آئینی دارد که ترکیب بند ۱۲بندی عاشورایی وی است.
در ادامه یادداشت به بررسی و مطالعه قصیده بهاریه گمنام و چاپ نشده محمودخان ملکالشعرای کاشانی میپردازیم. باشد که قدمی مؤثر و ماندگار در احیای آثار و اشعار گمنام و مهجور ادبیات آئینی گردد.
از کوه برشدند خروشان سحابها
غلتان شدند از بر البرز آبها
باد بهار آمد و بر بوستان گذشت
بگرفت زلف سنبل از آن باد، تابها
یکباره بلبلان همه در بوستان شدند
یکسر برون شدند ز بستان غرابها
دوشینه بادهایتر از سوی بوستان
بر روی ما زدند سحرگه گلابها
وقت سحر ز بانگ نوازنده بلبلان
بر هر کرانه ساخته بینی ربابها
قمری چو بر چنار سؤالی همی کند
بلبل ز سروبن دهد او را جوابها
از نیل سوده با قدری آب معصفر
زلف بنفشه راست به هر شب خضابها
هر لحظه بر هوا نگری لشکری گشن
شمشیرها کشیده برون از قرابها
چون صدهزار جام بلورین واژگون
بر آبدان ز ریزش باران حبابها
جنبانی ار عنان به سوی راغ مر تو را
پنهان شود به خوید و سپر غم رکابها
خوبان سپیده دم به سوی بوستان شوند
از بهر دیدن رخ گل با شتابها
گویی دمیده هر طرف از روی دلبران
در سایه گاه بیدبنان آفتابها
وقتی خوش است عاشق دلداده کنون
در خانه داشتن نتوان با طنابها
زین فصل و بابها که کتاب زمانه راست
تو اختیار فصل طرل کن ز بابها
جز روز خرمی نبود در حساب عمر
ما برگرفتهایم ز گیتی حسابها
ادامه این قصیده میرزامحمودخان ملکالشعرا به مدح ناصرالدین شاه میپردازد که از ذکر آن خودداری میکنیم.
الهه ملاحسینی _ تیتر یک
انتهای پیام/ل
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده