هدف از تولید طنز در VOD ها اعتلای جامعه باشد/ نابودی فرهنگ نتیجه غفلت از اوقات فراغت در شبکه نمایش خانگی است
به گزارش گروه فرهنگی "تیتریک"؛ سید جواد شریف شیخ الاسلامی پژوهشگر رسانه طی یادداشتی اختصاصی به تحلیل محتوای سرگرمی در VOD ها پرداخت: در VOD ها ما شاهد گسترش طنز هستم، اما این شوخی قرار است چیزی بر جامعه بیافزاید یا یک چیز را از جامعه بزداید. طنز برای سرگرمی به مدل فعلی را می توان لودگی در نظر گرفت. لودگی که به جای توسعه اجتماعی و تمدنی به پس رفت انسانیت می انجامد.
شاید این تعبیر کمی برای خوانندگان تند باشد و توصیفی صحیح و واقعی از وضعیت موجود نباشد، اما روندی که دیده می شود گویای تغییرات خوبی نیست و این تند را می طلبد تا تولید کنندگان و دستگاه های نظارتی کمی بیشتر و دقیق تر به موضوع نگاه کنند.
سریال ها و برنامه های طنز ساخته شده، نمایش های واقعی با تم سریالی (ریالتی شوهای) مانند جوکر و همه و همه به دنبال چه هدفی هستند؟ اگر طنز و سرگرمی آنها را کنار بگذاریم، پیام شان برای مخاطب چیست؟
در جوامع دیگر رسانه می تواند با استفاده از الگوهای تراژدی طنز به بازنمایی و برساخت فرهنگ و تمدن جامعه خود بپردازند. حتی از ادبیات کوچه خیابانی نیز در این مسیر استفاده می کنند که با مخاطب ارتباط خوبی برقرار نمایند اما برنامه های تولیدی و سریال های VOD ها در ایران چه سهمی در جهت بازنمایی فرهنگ و فضیلت های اخلاقی ایفا می کنند؟ به چه میزان VOD ها برای خود سهمی جهت توصیف و تبیین تمدن اسلامی- ایرانی قائل هستند؟ آیا پلتفرم های غربی می توانند به دور از توجه به ارزش های خود به تولید محصولاتی رسانه ای بپردازند؟ آیا آمریکا بدون توجه به ارزش های آمریکایی می تواند محصولات رسانه ای تولید کند؟ می توان گفت تقریبا هیچ برنامه ای نیست که بدون توجه به ارزش های تمدنی در جامعه غربی تولید و نشر پیدا کند.
طنز و کمدی صرفا برای خنده، سرگرمی و شوخی است که با آن بتوان جدی ترین مسائل تمدنی را به خورد جامعه داد اما در جامعه ما این مسیر برعکس است، بدترین و بی ارزش ترین فرهنگ ها به خورد با فرهنگ ترین های جامعه داده می شود تا ته مانده های فرهنگ اسلامی - ایرانی اصیل نیز از بین برود، واقعا از این موضوع جدی تر هم هست، این همان معنای شوخی جدی است.
در کتاب "امپراتوری آمریکا" و "زرادخانه سرگرمی" که ترجمه فواد ایزدی است، می خوانیم برای توسعه یک اندیشه که خواه برای مقابله یا ترویج یک موضوع باشد، می توان از ابزار سرگرمی استفاده نمود مثلا برای مقابله با برده داری می توان از موسیقی، تئاتر، سینما استفاده نمود تا بر علیه اندیشه برده داری ایستاد.
اینکه در جامعه ما و در بین مدیران سرگرمی صرفا تفریح و بدون هیچ کارکرد تمدنی و فرهنگی است، جای تاسف دارد. شاید بگویید این برداشت اشتباه است، من شما را به توسعه لودگی در برنامه های پر مخاطب شبکه نمایش خانگی ارجاع می دهم که چقدر اندیشه های ایرانی- اسلامی و انقلابی در آن نادیده گرفته شده اند و از ملی ترین تا مذهبی ترین اندیشه ها هیچ باری جز شکستن مرزها در این برنامه ها دیده نمی شود.
این بی توجهی نوعی ساده انگاری است که در آینده مخاطرات زیادی را برای فرهنگ جامعه ایجاد می کند. این مدل توسعه ادبیات بدون پشتوانه و نقشه راه فرهنگی مانند سمی است که هر چند کم در غذای جامعه ریخته می شود اما در بلند مدت جامعه را دچار بیمار و نابودی فرهنگی می کند، به شکلی که هویت و تمدن یک جامعه محو شده و دوباره بازسازی با سلیقه جدید صورت می گیرد.
یکی از دوستانم سوالی پرسید که با توجه به محدودیت های جامعه ما که نمی توان از ابزارهای لذت مثل زن، موسیقی، مشروبات و دیگر استفاده نمود و در خصوصی ترین مسائلِ خانه ورود نمود، چگونه می توان جذب مخاطب داشت و آن را نگه داشت؟ در پاسخ باید گفت که نقشه و طرح کلی شوخی در اولویت است، آنها اگر از این ابزارها استفاده می کنند، نیم نگاهی هم به ارزش های خود دارند تا به تقویت باورهای ملی بپردازند، اما آیا ما اینگونه هستیم؟ جواب ما واقعا مثبت نیست.
آیا برای جذب مخاطب جهت افزایش درآمد و بهبود کسب و کار می توان از هر وسیله و راهی استفاده نمود؟ در پاسخ باید گفت، در هیچ جامعه ای با این استدلال نمی توان به تولید پرداخت و اگر بپردازند، مطمئن باشید با شما برخورد خواهد شد. اگر صرفا درآمد زایی مهم باشد و فرهنگ و تمدن اولویت نداشته باشد، به تجارت اسلحه و مواد مخدر می پردازیم چون سود این تجارت ها بهتر از کسب درآمد از طریق فروش اکانت VOD هاست.
به نظرم باید برای تولید خوب جاذبه نیز تولید نمود و در رقابت با لذت براساس فطرت برنامه و محتوا ساخت که سرگرم کننده و باعث رشد فرهنگ عمومی جامعه شود.
با توجه به بیانات فوق، چقدر برنامه ها و تولیدات صدا و سیما در جهت معرفت افزایی و هویت سازی است. به نظر من این همان رها بودن رسانه می باشد، بنابراین باید مطالبات مردمی به سمت تولید برنامه های جذاب، شاد همراه با مفاهیم انسانی صورت گیرد که مخاطب بعد از دیدن برنامه نه به صورت کلیشه ای بلکه به صورت اقناع شده و پذیرش قلبی به مطالب باور کند و بخواهد در زندگی از آنها استفاده نماید.
الهه ملاحسینی – تیتریک
انتهای
پیام/م