سادهزیستی و وارستگی؛ فرمول پیچیده عظمت دستنیافتنی امام خمینی (ره)/ تجمل گراییِ زوج هایِ مذهبی نشانی از روحیات انقلابی ندارد
به گزارش گروه استانی "تیتریک"؛ "مریم اکبری" فعال رسانه ای در یادداشتی اختصاصی برای "تیتریک" نوشت: حضرت امام خمینی (ره)، نماد عظمت و نفوذناپذیری روحی، و هیبت و ابهت در نگاه و رفتار بودند. به نحوی که دشمنان از نگاه کردن به چشمان ایشان هراس داشتند، و ایشان نیز هیچگاه سر سوزنی از دشمن نترسیدند.
به نظر میرسد این عظمت دستنیافتنی، فرمول پیچیدهای داشتهباشد، اما امام خمینی (ره) آن را در چند کلمه "سادهزیستی و وارستگی نسبت به دنیا" خلاصه کردهاند.
امام خمینی (ره) می فرمودند: "«اگر بخواهید بیخوف و هراس در مقابل باطل بایستید و از حق دفاع کنید، و ابرقدرتان و سلاحهای پیشرفته آنان، و شیاطین و توطئههای آنان در روح شما اثر نگذارد، و شما را از میدان به در نکند، خود را به ساده زیستن عادت دهید، و از تعلق قلب به مال و منال، و جاه و مقام بپرهیزید.»
متأسفانه در سالهای گذشته، طیف جدیدی به طور گسترده در خانوادههای
مذهبی (خصوصاً از نوع جوان و تازه تأسیس!) ظهور کرده که سطح زندگی ایشان با سطح متوسط جامعه دارای یک شکاف و فاصله جدی
است.
در حالی که از یک شخصیت انقلابی انتظار میرود که ظواهر مادی زندگی خود را با توجه به واقعیات عمومی جامعه بنا نهد، نه زندگی سطوح بالاتر از متوسط، و یا اقلیت قشر مرفه!
جالب اینجاست که اغلب زوجهای جوان مذهبی این طیف، بعد از آنکه تمام
لوازم زندگی خود مانند؛ وسایل منزل، از سرویس چوب و مبل و فرش و تلویزیون و یخچال و ماشین
لباسشویی و وسایل آشپزخانه و.. را بدون کم و کسری از تعداد و اندازه و
متراژ و اینچ! و با رعایت استانداردهای روز دنیا به سبک کاملا دلخواه تهیه کردند، و بدون ذرهای محدودیت (غیر از برخی محدودیتهای تحمیلی مادی)، تمام
و کمال خریداری نمودند، اقلام معدود تجملی باقیمانده را به
حساب اعتقادات فاکتور میگیرند و سر دین و جامعه منت هم میگذارند که: «من ساده
گرفتم! و مثلا میتوانستم فلان مدل یخچال یا
ماشین ظرفشویی، یا مبل سری دوم و سوم، یا فلان جور فرش دستبافت را هم بخرم، ولی
نخریدم!»
در حالی که یک نگاه ساده به شکل و شمایل و کمیت و کیفیت و ترکیب وسایل
خانههای مذهبی امروزی، نشان میدهد مسئلهای که کمتر از هر چیز
دیگری در خرید آنها لحاظ شده، سادهزیستی است.
مسائلی چون دلبخواه زوج و خانوادههایشان، و محدودیتهایی مانند ظرفیت و متراژ خانه، و سقف توان مالی، حرف اصلی
را در انتخاب، و کیفیت و کمیت وسایل زدهاند.
در واقع عمده خانوادههای جوان مذهبی، سطح زندگی خود را به جای سطح متوسط جامعه با سطح زندگی
امروز خانواده و فامیل خود (که در حالت عمومی از سطح متوسط جامعه بالاتر است) و حتی بالاتر از آن تنظیم میکنند.
البته انتظاری نیست که جوانی که در یک خانواده نسبتاً مرفه زندگی و
رشد کرده، حتما زندگی خود را با اقشار ضعیف و کم بضاعت، و زیر خط فقر جامعه
تطبیق دهد، اما به نظر میرسد برای یک زندگی قابل
قبول از دیدگاه انقلابی باید لااقل ضعیف ترین اقشار طبقه متوسط جامعه را در نظر
گرفت.
به نحوی که اگر پایینترین اقشار طبقه متوسط جامعه (به لحاظ درآمدی)،
زندگی ما را دیدند، حسرت داشتههای مادی ما را نخورند و تهیه جزئیات مادی این زندگی در حالت عادی و با کار و تلاش متعارف، برای تمام طبقه متوسط جامعه قابل دسترسی
باشد و این حداقل زندگی ساده است.
وگرنه زوجی که همان ابتدای تشکیل خانواده، از حیث ظواهر مادی مانند یک
خانواده کاملا جا افتاده در قشر متوسط زندگی میکنند، نمیتوانند اسم سادهزیستی یا زندگی انقلابی بر رفتار خود بگذارند.
درست است که مفهوم سادهزیستی در طبقات مختلف جامعه و توانایی مالی
افراد میتواند تا حدودی تعاریف متفاوتی داشته باشد، اما این نسبیت باعث شده که هر کسی بر اساس خواستههای خود از زندگی،
تعریف خود را بر سادهزیستی تحمیل کند.
در حالی که به نظر میرسد در شرایط امروز جامعه ما و با توجه به
فشارهای اقتصادی، و علاوه بر آن در هم تنیدگی روابط فقیر
و غنی در تعاملات مختلف، و در معرض دید بودن مظاهر مادی زندگی
افراد در سطح جامعه، هر تعریفی از سادهزیستی باید حداقل
دو جزء اساسی زیر را داشتهباشد:
۱. مظاهر مختلف مادی در یک زندگی ساده باید برای ضعیف ترین اقشار طبقه متوسط هم قابل دسترسی باشد.
۲. هیچگونه قصد نمایش و تفاخر، چه در مرحله تهیه و چه در مرحله
استفاده هر نوع وسیله یا چیز دیگری، نباید وجود داشتهباشد.
البته مسئله زهد و دلبستگی نداشتن به دنیا و مظاهر مادی زندگی، باید
به عنوان روح حاکم بر سادهزیستی جریان داشتهباشد، اما نمیتوان سرتاپای زندگی را در تجمل و مظاهر دنیوی غرق کرد و
ادعای زهد و وارستگی از تمام آن تجملات داشت.
اصلا نکته کار همینجاست که تجمل، روحیات تجملی را با خود خواهد آورد و به مرور باعث دلبستگی به دنیا و عادت کردن به یک زندگی متعارف و بیدغدغه
و بیدردسر و در نتیجه آسیبپذیری روحی در مقابل
فشارهای دنیایی خواهد شد و اگر چنین شد، از آن روحیات انقلابی و تحول آفرین، و صلابت و عظمت
روحی حضرت امام و یاران ایشان، در روح و روان ما اثری نخواهد بود.
و همین یک قلم، برای سقوط ما و کوتاه آمدن از آرمانهای انقلابی کفایت
میکند.
الهه
ملاحسینی - تیتریک
انتهای
پیام/