حضور 90 درصدِ نوجوانان در فضای مجازی/شبکه ملی اطلاعات نیاز حیاتی و قربانی غفلت مسئولان/ دست های پشت پرده مانع راه اندازی اینترنت ملی
به گزارش گروه گوناگون "تیتریک"؛ ناصر سقای بی ریا کارشناس فضای مجازی و دکتری ارتباطات در یادداشتی اختصاصی برای "تیتریک" نوشت:یکی از مسائل مهمی که امروز با آن مواجه هستیم، مسئله آزادی از راه اینترنت آزاد است. سئوال این است که ما به عنوان مردم ایران چه برخورد و تعاملی باید با شبکه جهانی اطلاعات داشته باشیم؟ آیا داشتن شبکه ملی اطلاعات با توجه به این که شبکه جهانی گسترده تر، سریع تر و قابل دسترس تر و به روز تر است، ضرورتی دارد؟ آیا این به نوعی چشم و گوش مردم را بستن و آن ها را در بی خبری گذاشتن نیست؟
نکته اول این که مسلما هر وسیله ای هر تکنولوژی روزآمدی جلوه ها و ابعاد جدیدی از امکانات را با خود به ارمغان می آورد و طبعا کسی با پیشرفت و استفاده از جنبه های مثبت تکنولوژی های به روز مخالف نیست. امروز شما هر کلمه ای را جستجو کنید می توانید انبوهی از اطلاعات مفید و غیر مفید را به سادگی دسترسی پیدا کنید که می تواند به علم و دانش و پیشرفت کمک کند. مسلما استفاده از این جنبه ها مورد سئوال نیست. رهبر معظم انقلاب در توصیه ای که به طلاب داشتند فرمودند:
«امروز هم
فضاى مجازى یک صحراى بىپایانى است که از همه طرفش می شود حرکت کرد؛ دیگر مثل سابق نیست که شما
بخواهید یک مطلبى را بیان کنید، ناچار باشید روى کاغذ بنویسید، آن را پلىکپى کنید یا فتوکپى
کنید ده نسخه، صد نسخه، دویست نسخه؛ اینجورى نیست. هر یک نفرى که بتواند با رایانه کار بکند یک رسانه است. مىنشینند پخش می کنند
شبهات را، حرفها را، جوانهاى مؤمن را، جوانهاى سالم را گمراه می کنند. این ها را
باید شناخت. چه کسى بایستى بیاید وسط میدان و سینه سپر کند و مانع بشود از گمراهى
جوانان؟ چه کسى باید از اقدام دشمن براى انحراف ذهن جوانان مانع بشود؟ این کار به
عهدهى چه کسى است ؟
جامعهى علمى و مذهبى،
یعنى روحانیّت، اوّلین وظیفهاش این است؛ مهمترین وظیفهاش این است. حوزههاى علمیّه باید این قابلیّتها را در خودشان فراهم بکنند؛ قابلیّت سینه به
سینه شدن، مواجه شدن با این لشکرِ بىتعدادِ عظیمِ دشمنى و دشمن که به سمت ایمان مردم، به سمت اعتقادات مردم،
به سمت سلامت نفْس مردم، به سمت عفّت جوانان سرازیر می شود. پایگاههاى اینترنتىِ
فراوانى وجود دارد که هدفشان این است که عفّت جوان را، حیاى جوان مسلمان را -چه
پسر، چه دختر- از بین ببرند؛ پردهى حیاى او را بِدرند؛ اصلاً همّتشان این است و براى این برنامهریزى می کنند. خب
بعضى از عناوین، عناوین مجرمانه است؛ دستگاههاى گوناگون دولتى وظیفه دارند برخورد کنند و می کنند، لکن آن چیزى که
مربوط به ذهن است، به مغز است، به دل است، با تحرّک و اقدام عنصر امنیّتى و عنصر
اطّلاعاتى و عنصر نظامى حل نمی شود؛ این ابزارى مناسب با همان بلایى که در آن هست
لازم دارد؛ داروى آن بیمارى همان چیزى است که در اختیار روحانیّون است، در اختیار
اهل دین است، در اختیار دانایان مذهب است. ما باید خودمان را مجهّز کنیم؛ خیلى از
ماها مجهّز نیستیم، خیلى از ماها نمی دانیم، نه از جنبههاى نرمافزارى، نه از جنبههاى سختافزارى. بعضىها با این روش هاى
جدید اصلاً آشنایى ندارند، با رایانه و مانند آن اصلاً آشنا نیستند، معنایش را نمی
دانند، اهمّیّت این کار را درک نمی کنند. مىبینیم ما؛ در بین مسئولین هم هستند کسانى که اهمّیّت این کار بزرگ را به
درستى و آن چنانکه باید و شاید درک نمی کنند لذا اقدام لازم را انجام نمی دهند. ما شوراى
عالى فضاى مجازى درست کردیم براى همین قضیّه؛ براى این که مسئولان بیایند دور هم
بنشینند، فکر کنند، متمرکز کنند ارادهها و تصمیمها و اقدام هاى خودشان را براى مواجههى با این حادثهى بزرگ. این یک عرصهاى است که داراى منافع بىشمار و داراى مضرّات بىشمار است؛ عرصهى فضاى مجازى اینجورى است؛ می توان از آن حدّاکثر منافع را [کسب کرد]؛ همان کارى که آن
دشمن می کند، شما [هم] می توانید بکنید در جهت عکس؛ [یعنى] مفاهیم اسلامى و معارف
اسلامى را پخش کنید بدون هیچ مانع و رادعى؛ که بعضىها از این مردمان
مؤمن، جوان هاى مؤمن از معمّم و غیر معمّم، روحانى و غیر روحانى -بعضى غیر
روحانیّون در این زمینه فعّالتر هم هستند- کارهاى بسیار خوبى را انجام می دهند؛ ناگهان در سطح دنیا یک
مطلبى را، یک مفهومى را، یک فکر درستى را منتشر می کنند، طرف مقابل می ماند. »
نکته دوم این که انبوهی از هرزگی و مسائل ضد اخلاقی به سادگی در شبکه جهانی بدون محدودیت در اختیار کاربران قرار می گیرد. خوشبختانه هزاران کانال و سایت در شبکه جهانی و ده ها شبکه اجتماعی با صبغه اسلامی وجود دارد که اهل دین و مشتاقان اسلام از آن ها به خوبی استفاده می کنند. در همان حال شاهد صدمات گاه جبران ناپذیر شبکه اجتماعی به پیکره اجتماع هستیم. حجم بالای صنعت پورنو که از پول سازترین صنعت هاست و صاحبان ثروت های بزرگ آن ها را اداره و در شبکه جهانی راه اندازی و ترویج می کنند از جمله این آسیب هاست که ضمن سرازیر کردن پول های فراوان به جیب صاحبان این شبکه ها، وسیله ای برای سرگرم کردن جوانان و دور کردن آن ها از ارزش های دینی است. این مسئله اختصاص به پیروان اسلام ندارد به گونه ای مشترک همه پیروان ادیان آسمانی با این نوع سوء استفاده ها از شبکه جهانی اطلاعات مخالف اند و بویژه برای نوجوانان و جوانان که از این راه ها به انواع و اقسام انحرافات دچار می شوند به گونه ای که آینده آن ها را تحت تأثیر خود قرار می دهد ابراز نگرانی می کنند. به عنوان مثال برآوردها نشان می دهد که تا 90 درصد یا بیشتر جوانان بین 12 تا 18 سال دسترسی به شبکه جهانی دارند. نگرانی به وجود آمده این است که این دسترسی فزاینده ممکن است به جستجو برای پورنوگرافی در کودکان و نوجوانان بیانجامد و باعث آسیب هایی برای رشد جنسی نوجوانان شود. 87 درصد این نوجوانان در سن 14 سال یا بیشتر هستند. نوجوانانی که در این مورد از شبکه جهانی استفاده می کنند نشانگان بیشتر احتمال دارد گزارش هایی بالینی از افسردگی و سطوح پایین تری از ارتباط با سرپرستان خود ارائه کنند .
این مسئله در تولید کنندگان سینما و تلویزیون که به دنبال نفع مادی و پول سازی بیشتر هستند و کاری به تبعات مخرب آن ندارند نیز وجود دارد. مسئله تأثیرپذیری منفی کودکان و نوجوانان از خشونت های تلویزیونی و هالیوودی موضوع بسیاری از پژوهش های روان شناختی قرار گرفته و پژوهش ها حاکی از آثار منفی و مخرب این برنامه هاست. ولی چرا این برنامه ها محدود نمی شود بلکه روز به روز به حجم و تنوع آن ها افزوده می شود؟ علت اصلی آن است که سیاستمداران در جوامع غربی به نوعی وابسته به سرمایه داران بزرگ هستند که بخشی از این سرمایه داران دست اندرکار تولیداتی از این دست هستند و به همین جهت سیاست های اجتماعی به رغم حاکی بودن نتایج تحقیقات از مخرب بودن آن ها، به سمت محدود کردن آن ها نمی رود.
یک نمونه از این ارتباط را در صنایع اسلحه سازی در آمریکا مشاهده می کنیم. صاحبان کارخانه های اسلحه سازی در آمریکا از گردانندگان مالی و حامیان اصلی سیاستمدارانی هستند که در مبارزات انتخاباتی رسما از آن ها پول های کلان دریافت می کنند و برای این که حضور خود در صحنه سیاست را تداوم بخشند ناچارند با سیاست های آن ها که آزادی فروش و نگهداری اسلحه است موافقت کنند با این که آمار قتل ها و کشتارها در مدارس و غیره بسیار بالاست و تظاهرات مخالفان آزادی اسلحه در آمریکا هیچ تأثیری در این روند نمی گذارد.
نکته مهمی که از این مثال ها به دست می آید آن است که گردانندگان اصلی شبکه جهانی اطلاعات اهداف سرمایه داران و غول های صنعتی را تعقیب می کنند. آن ها ضمن در اختیار قرار دادن فضاهای جدید و جاذب در این شبکه اهداف استعماری را تعقیب می کنند و یکی از کارها تبلیغ نسبت به ضرورت استفاده بی چون و چرا و نامحدود از این فضا تحت عنوان آزادی اطلاعات و به نوعی ارزش مطلق بخشیدن به آن است. تا جایی که کشورهای محدود کننده این فضا را متهم به دیکتاتوری عقب افتادگی و ضد پیشرفت می کنند. همه این شانتاژهای تبلیغاتی برای این است که هیچ مانعی برای رسیدن به اهداف خود نداشته باشند. البته نمونه های بسیاری از سانسور توسط گردانندگان شبکه جهانی اعمال می شود که بررسی آن مجال دیگری می طلبد.
به رغم این تلاش ها، امروزه تعدادی از کشورهای دنیا اقدام به ایجاد شبکه ملی اطلاعات کرده اند و یا محدودیت هایی برای استفاده از شبکه جهانی اطلاعات اعمال می کنند. البته دشمن بدون اشاره به این اقدامات هوشمندانه و پیشگیرانه این کشورها به ویژه کشور ما، با ادبیات ویژه ای آن ها را آماج این گونه اتهامات می کنند. این در حالی است که بسیاری از کشورهای جهان درجاتی از کنترل روی محتوای شبکه جهانی را اعمال می کنند .
این مسئله همان گونه که در مورد مثال صنعت سینما و تلویزیون و صنایع اسلحه سازی گفتیم در بسیاری از امور دیگر بویژه انواع رسانه ها جاری است. آزادی نشر، آزادی مطبوعات و روزنامه ها از همین دست هستند و به رغم ادعای جریان آزاد اطلاعات، دست های پنهان صاحبان این رسانه ها با عوامل و دست اندرکارهای خود و با به کار گیری شیوه های پیچیده ارتباطی اهداف خاص خود را تعقیب می کنند. متأسفانه اینان با بهره گیری از شیوه هایی موفق شده اند حتی بعضا ناخودآگاه افراد جامعه را نسبت به امری که خود می خواهند قانع کنند و نسبت به آن چه نمی خواهند مردم را نسبت به مخالف با آن اقناع کنند. این شیوه ها که در دانشگاه ها در رشته ارتباطات تدریس می شود متأسفانه با هدف شفاف سازی حق و حقیقت صورت نمی گیرد و مروری بر عناوین درس هایی که در این رشته تخصصی آموزش داده می شود نشان می دهد که روش ها مقید به حقیقت جویی و یافتن آن نیست و به عنوان مثال اگر بخواهیم خبری در جامعه رواج پیدا نکند چگونه باید آن را مهار کرد و نگذاشت که مردم از آن آگاه شوند. شیوه های قانع سازی بدون توجه به محتوا چیست؟ و چگونه می توان مردم را نسبت به امری تهییج یا آن ها را آرام کرد؟. این ها همه از علم و دانش ارتباطات ابزاری ساخته که در دست زنگی مست قرار گرفته و در نهایت اهداف کلی صاحبان رسانه های غول پیکر دنیا را تعقیب می کند.
بد نیست خاطره ای در زمینه این گونه شیوه ها نقل کنم. در اواخر سال های دهه آخر هزاره دوم و سال های اول دهه اول هزاره سوم میلادی توفیق داشتم در مرکز آموزش های اسلامی هوستون به عنوان عالم مقیم حضور داشته باشم. یادم می آید اواخر ماه مبارک رمضان بود که مرکز ما به همه مساجد شهر پیام و دعوتنامه فرستاد و همه مسلمانان را برای شرکت در راهپیمایی روز قدس فراخوان کرد. جمعیت نسبتا خوبی در تظاهرات شرکت کردند محل تجمع پارکی بود که در کنار سالن شهر قرار داشت خوب مردم روبه روی محلی که برای سخنرانی آماده شده بود اجتماع کردند و شعارهایی ضد رژیم اشغالگر قدس داده می شد در ضمن متوجه شدیم دو نفر یهودی با یک پرچم اسرائیل نیز در گوشه پارک نزدیک محل اجتماع ما حضور پیدا کرده اند. به ما خبر دادند که از یکی از شبکه های تلویزیونی مهم نیز خبرنگار برای تهیه گزارش همراه با دوربین آمده است. شرکت کنندگان خوشحال شدند که این راهپیمایی انعکاس تلویزیونی هم پیدا می کند و تأثیر آن مضاعف می شود. اما با کمال تعجب در گزارشی که از آن شبکه تلویزیونی پخش شد دوربین پشت به جمعیت، محل سخنرانی و سخنران را چند ثانیه نشان داد و بعد دوربین را گرداند روی آن دو نفر طرفدار صهیونیزم که با پرچم اسرائیل آمده بودند؛ متن خبر هم این بود که امروز در پارک نزدیک به سالن شهر عده ای علیه اسرائیل تجمع کرده بودند، و عده ای نیز به طرفداری از اسرائیل حضور یافتند!
در اخبار شبکه های تلویزیونی معمولا خبرهای بسیار کوتاه و سریع است مثلا این خبر 15 تا 20 ثانیه بیشتر نبود بعد هم بلافاصله خبر بعدی. این توالی سریع به این دلیل است که به بیننده اجازه و مهلت تفکر در باره محتوا و موضوع داده نشود و به شکل سریع در ذهن او اثر خود را بگذارد. اصل خبر صحیح بود و عناصری از حقیقت در آن گزارش شده بود، ولی به گونه ای حقیقت را تحریف کرده بود که به ذهن بیننده خلافی خطور نمی کند. این شیوه ها را در دانشگاه ها تدریس می کنند. اصطلاحات خاص خودشان را هم در این موارد به کار می برند. گاهی با تشبیه خبر به توپی که به سوی دروازه حریف شوت می شود شیوه های دروازه بانی آن خبر را می آموزند، گاه شیوه های بزرگ نمایی و یا کوچک نمایی را آموزش می دهند. این کار با مهارتی که در آن پیدا کرده اند به گونه ای تأثیرگذار است که بدون این که مردم احساس کنند افکارشان مثل خمیری که در دست مجسمه ساز است به شکل دلخواه در می آید. یکی از فعالان رسانه ای اهل آمریکا می گفت اگر شبکه های خبری آمریکا بخواهند دوستی را دشمن یا دشمنی را دوست جلوه بدهند و مردم را نسبت به آن قانع کنند ظرف 24 ساعت می توانند آن را انجام دهند.
نکته مهمی
که برای ما به عنوان ملتی که انقلاب اسلامی را با هدف اجرای عدالت بر اساس آموزه
های اسلام و حمایت از مستضعفین در سراسر عالم بوجود آوردیم، مطرح و بسیار حائز
اهمیت است این که چون حرکت ما بر خلاف حرکت مستکبران عالم بر اساس پیگیری و دفاع
از حقوق مردم و مستضعفان است، قدرت های
اداره کننده شبکه جهانی و رسانه های غول آسا ما را رقیب و دشمن خود می دانند و سعی
در نابودی یا لااقل به انحراف کشاندن انقلاب ما از راه های مختلف از جمله نفوذ
دارند. تلاش های دشمن برای به زانو درآوردن ملت ایران در چهاردهه گذشته، به رغم
شکست و ناامیدی دشمن در همه این عرصه ها، بر کسی پوشیده نیست. یکی از این دریچه ها
که دشمن با برنامه ریزی از آن استفاده می کند شبکه جهانی اطلاعات است که به شکل
نظام مند و با استفاده از تکنولوژی پیشرفته و بهره گیری از دستگاه های هوشمند
مصنوعی پرقدرت، برای ایجاد شبکه های جاسوسی و تخریب اذهان و تضعیف ارزش های اسلامی
در ملت ما تلاش می کنند.
حال چه باید کرد؟ بسیاری از کشورهای مستقل دنیا با هوشمندی و عقلانیت، سرمایه گذاری کرده اند و شبکه ملی خود را که حجم بالایی از ارتباطات مورد نیاز جامعه را به شکل مستقل پوشش می دهد و تا حد زیادی آن ها را از مراجعه بی حساب به شبکه جهانی بی نیاز می کند، ایجاد کرده اند. رصد و پایش مستمر جریان اطلاعات در شبکه جهانی و سعی در استفاده بی خطر از ظرفیت های شبکه جهانی جزء سیاست های ارتباطی این کشورهاست. متأسفانه در کشور ما به رغم تأکیدات فراوان و مکرر رهبر فرزانه و هوشمند انقلاب نسبت به لزوم پدید آوردن شبکه ملی اطلاعات، دولتمردان در این زمینه کارچندانی انجام نداده اند و به جای آن تنها به توسعه پهنای باند شبکه جهانی مبادرت کرده اند و این روزها استفاده از سیم کارت هایی که تنها می توانند به شبکه آموزش و پرورش و سایت های مورد نظر برای تعلیم و تعلم هدفمند و سالم متصل شوند، می تواند الگویی باشد برای شیوه های مشابه برای استفاده بی خطر نوجوانان و جوانان از این شبکه. ولی با کمال تعجب شاهد اشک تمساح ها و ابراز نگرانی ها از محدود شدن شبکه جهانی اطلاعات هستیم که وا مصیبتاه! متأسفانه به جای توجیه قانع کننده نسبت به ایجاد شبکه ملی و مستقل اطلاعات، مسئولین برخوردی منفعلانه با مسئله دارند. لازم است با شجاعت برای مردم لزوم استفاده صحیح و کم خطر از شبکه جهانی توضیح داده شود و در این راه از ملامت هیچ ملامت کننده ای نباید هراس به خود راه داد.
از سوی دیگر وابسته بودن بسیاری از فعالیت های اقتصادی که بستر آن شبکه جهانی است، به گونه ای است که اگر دشمن بخواهد این ارتباطات را قطع کند می تواند برای ما بحران آفرینی کند. به وجود آوردن شبکه ملی، علاوه بر هدف سالم سازی محیط کار در فضای مجازی، این امنیت را برای این گونه فعالیت ها نیز به شکل بومی ایجاد می کند و ما را در حاشیه امن قرار می دهد به گونه ای که دشمن خیال ضربه زدن از این راه را از سر خود بیرون می کند و حداقل می داند که اگر بخواهد چنان اقدامی بکند ما فورا می توانیم جایگزین آن را فراهم کنیم. بنابر این یکی از ضروری ترین پدافندها برای نقشه های احتمالی دشمن به وجود آوردن سریع و گسترده شبکه ملی قوی و کارآمد است.
انتهای پیام/ م