یادداشت اختصاصی "تیتر1":
وابستگی؛ مشکلی روانشناسی که ریشه در کودکی دارد
در واقع وقتی فردی نیاز مداومی به محبت، توجه و تایید دیگران دارد به گونه ای که به صورت غیر منطقی از تنهایی، طرد شدن بترسد، به مرور زمان تبدیل به یک فرد وابسته و مطیع خواهد شد و این وابستگی ریشه در کودکی او دارد.
به گزارش گروه سبک زندگی تیتریک، زهرا حاتمی نویسنده کتاب "انگیزشی" در یاداشتی اختصاصی برای "تیتریک" نوشت: به یاد دارم روز گذ شته با مادری صحبت می کردم که بسیار از فرزندش ناراضی بود، وقتی پای صحبت های این مادر دوست داشتنی نشستم متوجه شدم که این مادر دوست دارد فرزندش همیشه به او وابسته باشد و از طرفی فرزندش در سنی است که می خواهد مستقل باشد. جالب است بدانید اغلب خانواده ها با فرزندانشان درگیر چنین مسئله ای هستند. به این دلیل تصمیم گرفتم مطلبی با موضوع وابستگی تهیه کنم تا شاید بتوانم به افراد مختلفی کمک کنم.
به طور کلی اکثر ما وابستگی به شخص، کار، اشیاء (ماشین، خانه و...) داریم ولی میزان وابستگی در هر یک از ما متفاوت است. در واقع وقتی فردی نیاز مداومی به محبت، توجه و تایید دیگران دارد به گونه ای که به صورت غیر منطقی از تنهایی، طرد شدن بترسد، به مرور زمان تبدیل به یک فرد وابسته و مطیع خواهد شد و این وابستگی ریشه در کودکی او دارد به طوری که وقتی از همان سنین کودکی درگیر یک چالش روحی شده باشد. اگر والدین به نیاز او پاسخ ندهند و احساساتش را سرکوب کنند، به احتمال زیاد این کودک یا تبدیل به فردی با وابستگی بیش از حد خواهد شد به طوری که نیاز بالایی به تایید پدر، مادر یا همسرش دارد یا حس بی اعتمادی صد در صدی به اطرافیانش خواهد داشت که موجب بی میلی به ایجاد صمیمیت و خودشیفتگی در فرد می شود.
ویژگی هایی که افراد وابسته دارند:
1. این افراد به شدت تشنه تایید هستند.
2. گرایش دارند وارد رابطه ای شوند که مورد سوء استفاده قرار بگیرند.
3. افراد را در بدو رابطه بیش از حد خوب می بینند.
4. احساس گناه زیاد می کنند.
5. به حد کافی به نیاز های خودشان اهمیت نمی دهند.
6. ساده لوح به نظر می رسند.
7. به محض استرس گرفتن به دیگران متوسل می شوند.
8. به نسبت سن و هوش خود تجربه ندارند.
9. از تنها بودن و تنها ماندن می ترسند.
10. احساس درماندگی و ناتوانی می کنند.
2. گرایش دارند وارد رابطه ای شوند که مورد سوء استفاده قرار بگیرند.
3. افراد را در بدو رابطه بیش از حد خوب می بینند.
4. احساس گناه زیاد می کنند.
5. به حد کافی به نیاز های خودشان اهمیت نمی دهند.
6. ساده لوح به نظر می رسند.
7. به محض استرس گرفتن به دیگران متوسل می شوند.
8. به نسبت سن و هوش خود تجربه ندارند.
9. از تنها بودن و تنها ماندن می ترسند.
10. احساس درماندگی و ناتوانی می کنند.
چگونه فرزندانمان را از همان سنین کودکی وابسته نکنیم:
بسیار در اطرافیانم دیده ام که برخی پدر و مادر ها ، به خصوص مادر ها به حدی فرزندانشان را وابسته به خود کرده اند که حتی در میهمانی ها و مراسم ، فرزندشان به جای این که با هم سن و سال های خود بازی کند در آغوش مادر تمام ساعات را سپری می کند.
به طور مثال وقتی از همان ابتدا به فرزندانمان توصیه می کنیم که وقتی به میهمانی رفتیم ساکت باش و دست به چیزی نزن مگر این که من به تو اجازه داده باشم یا هنگامی که دوست یا آشنایی را می بینیم حتما به فرزندمان توصیه می کنیم که عمو یا خاله را بغل کن یا اگر مادربزرگت یا هر شخصی که من گفتم را در آغوش نگیری با تو قهر می کنم و...همه این موارد باعث می شود فرزندان از همان ابتدا آن گونه که دوست دارند رفتار نکنند و وابسته به خانواده باشند به طوری که در نهایت اتفاقی که خواهد افتاد در سنین بزرگسالی تبدیل به فرد سر خورده ای خواهند شد که نمی توانند برای زندگیشان تصمیم بگیرند و در نهایت در زندگیشان طعم خوشی را نخواهند دید، زیرا حال خوبشان را به کسی یا چیزی گره زده اند و خبر ندارند افسار زندگیشان را دست دیگران داده اند.
شاید خیلی از افراد با یک سری از سخنان من مخالف باشند ، جالب است بدانید که من هم قربانی این ماجرا بودم ولی در یک برهه ای از زندگی ام تصمیم گرفتم که وابسته نباشم و با خود تمرین کردم در عین حال که اطرافیانم و عزیزانم و یا حتی وسایل شخصی ام را دوست دارم به آن ها وابسته نباشم، زیرا که وقتی قرار است بدون هیچ یک از این موارد از این دنیا بروم پس بهتر است از همین لحظه یاد بگیرم که وابسته نباشم. البته بماند که من هم با وجود این تمریناتی که کردم ولی اکنون هم گاهی وابسته می شوم ولی هنر آن است که در آن وابستگی نمانم و وابستگی خود را با آگاهی کمتر کنم.
و اما چگونه می توانیم در عین حال که فرد یا افرادی را دوست داریم به آن ها وابسته نباشیم یا این که اگراکنون فرد وابسته ای هستیم، چگونه وابستگی خود را کمتر کنیم؟
1. باور کنیم که ما تنها کسی هستیم که قرار است تمام زندگی خود را با او بگذرانیم. بهتر است چند صباحی که خداوند به ما فرصت داده است آن طور که دوست داریم زندگی کنیم و لذت ببریم البته به شرط این که به کسی و از همه مهم تر به خودمان آسیب نزنیم.
2. هر بار که حس کردیم نیاز است کسی تاییدمان کند، به یاد آوریم که آن فرد هم نیاز به تایید ما دارد . انسان ها یا بهتر از ما و یا بدتر از ما هستند و مثل ما وجود ندارد. ما برای خود شخصیتی جدا از دیگران داریم و با وجود این که می دانیم خداوند ما را آزاد آفریده پس نیاز نیست خود را در بند دیگران کنیم.
3. افراد را در بدو رابطه بیش از حد خوب نبینیم زیرا که هر فردی خوب مطلق نیست و در کنار مزایایی که دارد معایبی هم دارد پس بهتر است برای شناخت خود و طرف مقابلمان زمان بیشتری اختصاص دهیم.
4. به نیاز های خودمان هم اهمیت دهیم و بدانیم که اگر می خواهیم دیگران به ما احترام بگذارند بهتر است در ابتدا به خودمان احترام بگذاریم در نتیجه خواهیم دید که دیگران هم به ما احترام خواهند گذاشت.
5. بیش از حد ساده نباشیم و به راحتی به هر کسی اعتماد نکنیم.
6. به محض استرس گرفتن به دیگران متوسل نشویم و بدانیم که قرار است خودمان مسئله مان را حل کنیم، زیرا دیگران در زندگی ما نیستند و نمی دانند چگونه استرس مان کمتر می شود.
( اگر حس می کنید که خودتان هم شناخت کاملی از خود ندارید و نمی دانید که چگونه حالتان خوب می شود و استرس تان کمتر می شود، لازم است نزد روانشناس بروید) .
( اگر حس می کنید که خودتان هم شناخت کاملی از خود ندارید و نمی دانید که چگونه حالتان خوب می شود و استرس تان کمتر می شود، لازم است نزد روانشناس بروید) .
7. از اشتباه کردن نهراسید و بدانید همه افراد اشتباه می کنند و شکست واژه بدی نیست بلکه تجربه ای خوب است که انسان را به موفقیت نزدیک تر می کند.
8. احساس درماندگی و ناتوانی نکنید و بدانید وقتی خالقتان به شما قدرت اختیار و انتخاب داده است به این معناست که به توانایی های شما ایمان دارد.
سخن آخر: حال خوبت را به هیچ چیز و هیچ کس گره نزن زیرا بعد از مدتی به این پی خواهی برد که همان فرد یا همان چیز دلیل حال بدت می شود و بدان که هیچ چیز از هیچ کس بعید نیست و انسان ها در شرایط مختلف تغییر می کنند. پس با خودت خوش باش و وابسته به کسی نباش.
انتهای پیام/ م
خبرهای مرتبط
ارسال نظر
اخبار برگزیده