مشکلات نابینایان مثنوی هفتادمن است/ روشندلان غریبه در شهر آشنا/ وقتی بیکاری آرزوهای معلولان را نقش برآب می کند
خوانین زاده که تا دوم راهنمایی در مدرسه مخصوص نابینایان درس خوانده از سال سوم وارد مدرسه عادی شده و بین دانش آموزان دیگر تحصیل کرده است.
وی تحصیل در بین دانش آموزان عادی را دوست داشته و می گوید: دوستان خوبی در مدرسه پیدا کردم که هنوز هم با هم ارتباط داریم. تنها مشکلی که در مدارس عادی برای من وجود داشت تدریس برخی دروس مانند ریاضی بود که روی تخته تدریس می شد و معلمان آگاهی و اطلاع از چگونگی آموزش به نابینایان را نداشتند و معلم تلفیقی هم که هر چند هفته یک بار از مدارس استثنایی می آمد اختیار کافی نداشت فقط در مورد هماهنگی کلی برای چگونگی برگزاری امتحانات و رفتار معلمان و... فعالیت می کرد.
این حقوق دان می افزاید: دانش آموزانی که درسشان خوب بود برای درس هایی که نمی توانستند خوب یاد بگیرند از خانواده و دوستان کمک می گرفتند.
نابینایی خواهر بزرگترم کمک بزرگی برای من بود
این جوان روشندل با بیان این که خانواده نقش مهمی در انتخاب راه فرزندان دارند می گوید: اگر حمایت های آنها نباشد بچه ها سرخورده و در مسائل اجتماعی ضعیف می شوند . به دلیل این که خواهر بزرگترم هم نابینا و تجربه ای برای والدینم بود همین امر برای من کمک بزرگ بود تا با حمایت آنها تحصیل کنم و موقعیت اجتماعی و جایگاه مورد علاقه خود را به دست آورم و اکنون بتوانم زندگی خود و خانواده ام را تامین کنم.
مقداد که 2 سال است ازدواج کرده و به زودی صاحب فرزندی می شود می گوید: همسرم تحصیلکرده رشته الکترونیک و کم بیناست.
این حقوقدان در مورد دلیل انتخاب رشته حقوق و
شغل وکالت می گوید: بیشتر نابینایان در رشته های علوم انسانی شرکت می کنند که دروس
آن بیشتر خواندنی است. رشته حقوق هم یکی از رشته های انسانی بود و علاوه بر آن علاقه
زیادی به این شغل و گرفتن حق افراد داشتم. در دوره کارشناسی و ارشد در این رشته
تحصیل کردم و با شرکت در آزمون کانون وکلا نیز توانستم قبول شوم و اکنون 6 سال است
در این شغل خدمت می کنم.
تا هدف نباشد موفقیت و جایگاه اجتماعی به دست نمی آید
خوانین زاده با بیان این که حمایت های خانواده، پول و سرمایه، موقعیت و نهادهای اجتماعی در موفقیت نقش دارند تاکید می کند: اما تا هدف نباشد و فرد خودش نخواهد هیچ موفقیت و جایگاهی به دست نمی آید و در صورت داشتن هدف می توان به خواسته ها رسید.
این جوان موفق اضافه می کند: من همیشه به دوستانی که معلولیت داشته و گوشه خانه نشسته اند توصیه می کنم که باید تلاش و هدفی را دنبال کنند. مشکلات همیشه در زندگی وجود داشته و تمامی ندارد. اما به دلیل مشکلات نمی توان از زندگی و تلاش دست کشید.
مهمترین مشکل نابینایان اشتغال آنهاست
مقداد با بیان این که مهمترین مشکل نابینایان اشتغال آنهاست می افزاید: وقتی شغل نباشد نمی توانند تشکیل خانواده دهند، صاحب فرزند شوند و باعث سرخوردگی و گوشه گیری آنها می شود. برای بحث اشتغال نابینایان بهزیستی اقداماتی را با هماهنگی شهرداری، دارایی و دیگر نهادها دارد و تعدادی از نابینایان را به کار گرفته اند اما این افراد با توجه به تحصیلات بالا و تخصصی که دارند به کار گرفته نشده اند و نمی توانند رشد و پیشرفتی داشته باشند و با وجود تصویب قانون به کار گیری معلولان و نابینایان بیشتر ارگان ها از اجرای آن امتناع می کنند.
خوانین زاده با اشاره به این که قوانین خوبی برای حمایت از معلولان داریم می گوید: متاسفانه اجرایی نیستند. مشکلات برای نابینایان مثنوی هفتادمن است و هرچه بگوییم تمام نمی شود. خیابان ها، معابر و ادارات مناسب سازی نشده اند. شهرداری در برخی خیابان ها خطی را برای نابینایان کشیده اما به ستون یا مانعی ختم می شود و اقداماتی که به منظور مناسب سازی انجام شده کافی و جوابگو نیست و معلولان نابینا و جسمی و حرکتی برای تردد در شهر مشکلات و سختی زیادی دارند.
وی اضافه می کند: وسایل حمل و نقل عمومی از مترو
گرفته تا اتوبوس و... در هیچ کدام حداقل های اولیه برای استفاده معلولان را در نظر
نگرفته اند.
فرهنگ برخورد با نابینایان در جامعه جا نیفتاده است
مقداد با بیان این که فرهنگ برخورد با معلولان هنوز در کشور ما جا نیفتاده می گوید: من در حوزه کاری خود در برخورد با برخی قضات که از قشر فرهیخته جامعه هستند و هنوز نوع برخورد با معلولان را نمی دانند مشکلاتی دارم و گاهی لازم است به آنها توضیح دهم که ما هم مانند دیگر افراد جامعه از امکاناتی مانند کامپیوتر، گوشی و نرم افزارهای روز استفاده می کنیم و بسیاری از نابینایان متخصص کامپیوتر و نرم افزار هستند.
وی در مورد موکلان خود و چگونگی برخورد آنها می گوید: برخی از آنها از ابتدای کار از معلولیت من آگاهی دارند و مراجعه می کنند اما برخی که مطلع نیستند ابتدا با تردید و دودلی کار وکالت خود را به من می سپارند و بعد از مشاوره و راهنمایی تغییر می کنند.
بعضی از آنها بعد از اتمام کار پرونده شان اعتراف می کنند که فکر می کردیم توانایی انجام کار را نداری اما همین افراد مبلغ و معرف برای جذب پرونده های دیگر برایم شده اند.
خوانین زاده با بیان این که نابینای تحصیلکرده و متخصص زیادی در جامعه داریم که تحصیلات ارشد و حتی دکترا دارند می افزاید: اما هنوز فرهنگ و این باور وجود ندارد که شاید آنها تبحری بیشتر از یک فرد عادی داشته باشند.
اهداف و آرزوهای مقداد
این جوان موفق می گوید: معلولیت محدودیت هایی دارد اما مانع رسیدن به هدف نیست و همیشه با این فکر و انگیزه برای رسیدن به نقطه ای که اکنون هستم تلاش کردم .
وی در مورد اهداف و آرزوهایش می گوید: در تحصیلات هنوز به جایی که می خواستم نرسیدم و می خواهم در مقطع دکترا شرکت کنم و دوست دارم در زمینه کاری اطلاعاتم را هرچه بیشتر به روز کنم و بتوانم از حقوق افرادی که حقشان پایمال شده دفاع کنم و در کنار آن معاش خود و خانواده ام را تامین کنم.
وی درباره خواسته اش از مسئولان می گوید: ما دل
پردردی داریم اما از مسئولان می خواهم با توجه به اهمیت اشتغال در زندگی معلولان
به ویژه نابینایان نگاه ویژه ای به این موضوع داشته باشند و با توجه به اینکه در
بحث مناسب سازی شهری ضعیف هستیم اقدامات مفیدی داشته باشند.
انتهای پیام/
خدیجه ستارزاده - تیتریک