فرار دانشجویان بدهکارآمریکایی به دیگر کشورها
چاد هاگ 29 ساله یکی از این دانشجویان است که ابتدا در یک غار مخفی شده بود تا از پرداخت قرض های خود به بانک های آمریکا فرار کند، اما حالا به جنگل های هند رفته و می گوید قصد دارد همانجا بماند و کلا فکر بازگشت به آمریکا را از سر خود بیرون کرده است.
هاگ فعلا در یک خانه روستایی در اوچاکادای هند زندگی می کند و برای اجاره این خانه 50 دلار در ماه می پردازد. مصاحبت با فیل ها و لذت بردن از جنگل از جمله مزایای زندگی در هند برای اوست.
وی که مجموع بدهی هایش به 20 هزار دلار رسیده می گوید مشکل اصلی وی یافتن شغلی در آمریکا بوده تا بتواند این بدهی را بازپرداخت کند. وی می افزاید این بدهی ها ویرانگر هستند.
هاگ که در ایالت کلورادوی امریکا به دنیا آمده و برخی مشاغل موقت را در اختیار داشته می گوید امیدوار است بتواند ویزای 5 ساله اش در هند را در آینده تمدید کند. او اخیرا در هند با یک عضو هیات علمی دانشگاه ازدواج کرده و امیدوار است در آینده مالک یک خانه شود.
وی می گوید علیرغم برخی مشکلات بهداشتی در هند،استاندارد زندگی در یک کشور جهان سومی برای او بالاتر از استاندارد زندگی در آمریکا بوده است. زیرا او در هند نباید اقساط وام دانشجویی خود را بازپرداخت کند.
چاد هاگ تنها دانشجوی امریکایی نیست که به علت ناتوانی در بازپرداخت وام های خود از این کشور فرار کرده است. تشکیل گروه های متعدد در این زمینه در فیس بوک و دیگر شبکه های اجتماعی نشان دهنده گسترش این پدیده است. هر چند در این زمینه آمار دقیقی وجود ندارد.
قرض های ناشی از ناتوانی برای بازپرداخت وام های دانشجویی در امریکا در یک دهه اخیر سه برابر شده و تا سال 2022 از دو تریلیون دلار بیشتر خواهد شد. متوسط قرض هر دانشجو نیز 30 هزار دلار است که نسبت به 16 هزار دلار در اوایل دهه 90 رشد چشمگیری نشان می دهد. جالب اینکه نیمی از دانشجویانی که از بانک ها وام گرفته اند، حتی یک دلار از قرض های خود را پس نداده اند.
چاد آلبرایت هم دانشجوی دیگری است که بعد از فارغ التحصیلی در سال 2007 به علت رکود بزرگ در آمریکا نتوانست شغلی پیدا کرده و اقساطش را بازپرداخت کند. او که با 30 هزار دلار قرض مواجه بود برای مدتی با موتورسیکلت پیتزا تحویل مردم می داد و در نهایت ابتدا به چین و سپس به اوکراین گریخت.
وی معتقد است که تحصیل در دانشگاه زندگیش را نابود کرده است. وی توانست در چین کاری در شان خودش پیدا کند و به تدریس در مدرسه مشغول شد و بابت این کار هزار دلار در ماه حقوق می گرفت و مدیریت مدرسه هم بخش زیادی از کرایه منزل و هزینه های زندگی وی را تقبل می کرد. وی که حالا شهروندی اوکراین را به دست اورده می گوید در این کشور بسیار شادتر از امریکاست و امیدش به بهبود اوضاع در امریکا را از دست داده است.
کاترینا ویلیامز هم دانشجوی آمریکایی دیگری است که بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه آلابامای جنوبی در سال 2013 مدتی به عنوان گارسون در قهوه فروشی های استارباکس و همین طور پیک کار کرد.
او وقتی نتوانست درآمد کافی برای بازپرداخت وام هایش به دست آورد به ژاپن گریخت و تدریس انگلیسی به دانش اموزان را آغاز کرد. وی از شغل و درآمد خود در این کشور راضی است و می گوید دیگر مجبور نیست هفت روز هفته کار کند. این زن امیدوار است بتواند روزی بدن ترس به آمریکا بازگردد.
انتهای پیام/